سخنان‌ امام‌ حسين‌(ع‌)از مدينه‌ تاكربلا - روضه های چهارده معصوم (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روضه های چهارده معصوم (علیه السلام) - نسخه متنی

گردآورنده: محمد تقی صرفی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام‌ سجاد(ع‌)مي‌ گويد:من‌ از اين‌ اشعار به‌ هدف‌ پدرم‌ كه‌ اعلان‌خبر مرگ‌ وشهادت‌ خود
بود،پي‌ بردم‌ وچشمانم‌ پر از اشگ‌شد.ولي‌ از گريه‌ خودداري‌ كردم‌.امّا عمه‌ ام‌ زينب‌(س‌)
كه‌ دركنار بستر من‌ نشسته‌ بود،با شنيدن‌ اين‌ اشعار وبا متفرق‌ شدن‌ياران‌ امام‌،خود رابه‌
خيمة‌ ،آن‌ حضرت‌ رساند وگفت‌:واي‌ برمن‌!اي‌ كاش‌ مرده‌ بودم‌ وچنين‌ روزي‌ را نمي‌
ديدم‌.اي‌ يادگارگذشتگانم‌ ! اي‌ پناه‌ بازماندگانم‌!گويا همة‌ عزيزانم‌ را امروز از
دست‌ داده‌ ام‌ واين‌ پيشامد،مصيبت‌ پدرم‌ علي‌(ع‌) ومادرم‌زهراء(س‌) وبرادرم‌ حسن‌(ع‌)را
زنده‌ كرد.

امام‌ حسين‌(ع‌)اورا دلداري‌ داد وبه‌ صبر وشكيبائي‌ دعوت‌نمودوچنين‌ فرمود:خواهر!راه‌ صبر
وشكيبائي‌ را در پيش‌ بگيروبدان‌ كه‌ همه‌ مي‌ ميرند وآنان‌ كه‌ درآسمانها هستند نيز
زنده‌نمي‌ مانند.همة‌ موجودات‌ از بين‌ رفتني‌ هستند مگر خداي‌بزرگ‌ كه‌ دنيارا با قدرت‌
خويش‌ آفريده‌ است‌ وهمة‌ مردم‌ رادرقيامت‌،زنده‌ خواهد نمود.واوست‌ خداي‌ يكتا!پدر
ومادرم‌وبرادرم‌ حسن‌(ع‌) بهتر از من‌ بودند ولي‌ همه‌ به‌ سراي‌ باقي‌شتافتند ومن‌ وهمة‌
مسلمانها بايد از رسول‌ خدا(ص‌) پيروي‌كنيم‌ كه‌ او نيز به‌ جهان‌ باقي‌ شتافت‌.

سپس‌ فرمود:خواهرم‌ ام‌ّ كلثوم‌!فاطمه‌!رباب‌!پس‌ از مرگ‌من‌،گريبان‌ چاك‌ نكنيد وسيلي‌
بصورت‌ نزنيد وسخني‌ كه‌شايسته‌ نيست‌،برزبان‌ جاري‌ ننمائيد.«1»

سخنان‌ امام‌ حسين‌(ع‌)از مدينه‌ تاكربلا

در شب‌ عاشوراء،از خيمه‌ امام‌ حسين‌(ع‌)صدايي‌ مانند صداي‌زنبور عسل‌،بگوش‌ مي‌ رسيد.عده‌
اي‌ درركوع‌ وعده‌ اي‌ درسجود وعده‌ اي‌ در حال‌ قرائت‌ قرآن‌ وعده‌ اي‌ هم‌ به‌
استغفارودعا ومناجات‌،مشغول‌ بودند.

در هنگام‌ سحر،امام‌ سر ببالين‌ نهاد وچرتي‌ زد وبيدار شدوفرمود:مي‌ دانيد اكنون‌ چه‌ درخواب‌
ديدم‌؟عرضكردند:يابن‌رسول‌ اللّه‌!چه‌ خوابي‌ ديديد؟فرمود:خواب‌ ديدم‌ كه‌ سگهايي‌برمن‌
حمله‌ كردند ومي‌ خواستند مرا بدرند!سگ‌ ابلغي‌ درميان‌آنها بود كه‌ بيشتر از بقيه‌ برمن‌
حمله‌ مي‌ نمود!سپس‌ جدّم‌رسول‌خدا(ص‌) را باجمعي‌ از اصحابش‌ ديدم‌ كه‌ بمن‌ فرمود:
پسرجانم‌!توشهيد آل‌ محمّدي‌!واهل‌ آسمانها وملأ اعلي‌' بتو
مژده‌ مي‌ جويند وبايد امشب‌ افطار،نزد ماباشي‌!بشتاب‌وتأخير مكن‌!...

اين‌ را در خواب‌ ديدم‌ وكارمن‌ آماده‌ شده‌ است‌ وكوچ‌ من‌ از اين‌دنيا،نزديك‌ است‌ وشكي‌
درآن‌ نيست‌.«1»

توبه‌ حرّ

در روز عاشوراء،وقتي‌ حرّ نداي‌ امام‌ را شنيد كه‌ مي‌ فرمايد:
امّا مِن‌ مغيث‌ٍ يغيثنا لوجه‌ اللّه‌؟امّا مِن‌ ذاب‌ٍّ يذب‌ّ عن‌ حرم‌رسول‌ اللّه‌؟ آيا
فريادرسي‌ هست‌ كه‌ براي‌ خدابفريادما برسد؟
آيادفاع‌ كننده‌اي‌ است‌ كه‌ از حرم‌ رسول‌ خدا(ص‌)دفاع‌

1 ـدركربلا چه‌ گذشت‌؟

/ 84