روضه های چهارده معصوم (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روضه های چهارده معصوم (علیه السلام) - نسخه متنی

گردآورنده: محمد تقی صرفی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سرش‌ را از پشت‌ بريده‌ اند!عمامه‌ ورداء اورا غارت‌ كردند!
پدرم‌ فداي‌ آن‌ كسيكه‌ حرمش‌ را از هم‌ گسيختند!پدرم‌ فداي‌كسيكه‌ اصحابش‌ را روز دوشنبه‌
كشتند!پدرم‌ فداي‌ كسيكه‌ باغم‌ وغصّه‌ از دنيا رفت‌!پدرم‌ فداي‌ آن‌ كسيكه‌ با لب‌ تشنه‌
شهيدشد!پدرم‌ فداي‌ كسيكه‌ مُحاسنش‌ خون‌ آلود بود واز آن‌ خون‌مي‌ چكيد!پدرم‌ فداي‌ آن‌
كسيكه‌ جدّش‌ محمّد مصطفي‌' است‌!پدرم‌ فداي‌ آن‌ مسافري‌ كه‌ به‌ سفري‌ رفت‌،كه‌ اميد
برگشتش‌نيست‌!
آنچنان‌ زينب‌ كبري‌'(س‌)عزاداري‌ كرد كه‌ دوست‌ ودشمن‌ بناله‌آمدند!
سكينه‌ كنار بدن‌ پدر آمد وجسد پاره‌ پاره‌ پدر را در آغوش‌گرفت‌ وبه‌ عزاداري‌ پرداخت‌
وناگاه‌ بيهوش‌ شد.وقتي‌ بهوش‌آمد گفت‌:در عالم‌ بيهوشي‌،شنيدم‌ پدرم‌ مي‌ گفت‌:
/شيعتي‌ مهما شربتم‌ ماء عذب‌ فاذكروني‌  او سمعتم‌ بغريب‌ اوشهيد فاندبوني‌!

يعني‌:«شيعيانم‌!هرگاه‌ آب‌ گوارا نوشيديد،بياد من‌ بيافتيد .وهرگاه‌ بياد غريب‌ يا شهيدي‌
افتاديد،براي‌ من‌ هم‌ ندبه‌نمائيد«1»

صبح‌ روز يازدهم‌ محرم‌ در مدينه‌،از خانة‌ ام‌ّ سلمه‌ صداي‌گريه‌ وزاري‌ شنيده‌ شد.به‌ او
گفتند:چرا گريه‌ مي‌ كني‌؟گفت‌:ديشب‌ پسرم‌ حسين‌(ع‌)كشته‌ شد!زيرا بعد از رحلت‌

1 ـمنتهي‌ الامال‌

/ 84