شیعه در اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
خرد است كه انسان بواسطه آن بتفكر پرداخته از هر وسيله اى ممكن بنفع خوداستفاده مينمايد در فضاى بيكران آسمانها اوج ميگيرد و در اعماق درياها شناميكند و در سطح زمين از انواع جماد و نبات و حيوان استثمار و استخدام مينمايد حتى از همنوعان خود تا جائى كه ميتواند سود ميگيرد .انسان بحسب طبع اولى سعادت و كمال خود را در آزادى مطلق خود ميبيندولى نظرباينكه سازمان وجوديش سازمان اجتماعى است و نيازمنديهاى بيشمار دارد كه هرگزبه تنهائى توانائى رفع آنها راندارد و در صورت اجتماع و تعاون با همنوعان خود كه آنان نيز همان غريزه خودخواهى و آزادى دوستى را دارند ناگزير است مقدارى از آزادى خود را در اين راه از دست بدهد در برابر سودى كه ازديگران ميبرد سودى بدهد و معادل آنكه از رنج ديگران بهره ميگيرد از رنج خود بهره بدهد يعنى اجتماع تعاونى را از روى ناچارى ميپذيرد .اين حقيقت از حال نوزادان و كودكان , بسيار روشن است نوزادان درآغازدرخواستهاى خود بچيزى جز زور و گريه متوسل نميشوند ونيز زيربار هيچ قانون و مقرراتى نميروند ولى تدريجا بحسب تكامل فكر ميفهمند كه كار زندگى تنها باسركشى و زورگوئى پيش نميرود و كم كم بحال فرد اجتماعى نزديك ميشوند تا در سن يك فرد اجتماعى كه تفكر كامل دارد بهمه مقررات اجتماعى محيط خود رام ميگردندانسان بدنبال پذيرفتن اجتماع تعاونى وجود قانون لازم ميشمرد كه در اجتماع حكومت كرده وظيفه هر يك از افراد را معين و سزاى هر متخلف را مشخص سازد قانونى كه با جريان عملى آن هر يك از افراد جامعه بسعادت واقعى خود برسند و نيكبختى را كه معادل ارزش اجتماعى وى ميباشد بيابند .