در عين حال كه اكثريت قاطع افراد انسان سرگرم تنظيم امور معاش و تلاش در رفع حوائج زندگى روزانه هستند و بمعنويات نميپردازند , در نهاد اين نوع غريزه اى بنام غريزه واقع بينى موجود است كه گاهى در برخى از افراد بكار افتاده بيك رشته دركهاى معنوى وادارش ميكند .هر انسان ( عليرغم سوفسطيها و شكاكان كه هر حقيقت و واقعيتى را پندار و خرافه مينامد ) بواقعيت ثابتى ايمان دارد و گاهى كه با ذهنى صاف و نهادى پاى به واقعيت ثابت جهان آفرينش تماشا ميكند از سوى ديگر تا ناپايدارى اجزاء جهان را درك مينمايد .جهان و پديده هاى جهان را مانند آئينه هائى مييابد كه واقعيت ثابت زيبائى را نشان ميدهند كه لذت درك آن هر لذت ديگرى را در چشم بيننده خوار و ناچيز مينماياند و طبعا از نمونه هاى شيرين و ناپايدار زندگى مادى باز ميدارد .