پس از شهادت امير المؤمنين على عليه السلام بموجب وصيت آنحضرت و بيعت مردم حضرت حسن بن على (ع ) كه پيش شيعه دوازده امامى , امام دوم ميباشد متصدى خلافت شد ولى معاويه آرام ننشسته بسوى عراق كه مقر خلافت بود لشكر كشيده با حسن بن على بجنگ پرداخت .وى با دسيسه هاى مختلف و دادن پولهاى گزاف تدريجا ياران و سرداران حسن ابن على را فاسد كرده بالاخره حسن بن على را مجبور نمود كه بعنوان صلح خلافت را بوى واگذار كند و حسن بن على نيز خلافت را باين شرط كه پس از درگذشت معاويه , بوى برگردد و بشيعيان وى تعرض نشود , بمعاويه واگذار نمود (58) .در سال چهل هجرى معاويه بر خلافت اسلامى استيلا يافت و بلافاصله بعراق آمده درسخنرانى كه كرده بمردم اخطار نموده و گفت من با شما سر نماز و روزه