سرآغازدر توحيدمناجاتوصف معراج نبىدر فضيلت عشقآغاز داستانگريختن خسرو از مداينرسيدن خسرو به شيرين در شكارگاهاظهار عشق كردن خسرو به شيرينآگاه كردن خسرو شيرين را از قصد سفر خود به سوى قيصر روميارى خواستن خسرو از قيصر و لشكر كشى او به مداين و شكست خوردن بهرام چوبينهوفات مريمعشرت كردن خسرو و شيرين بر لب شهر و دو افسانه گفتن آنانعقد بستن دختران با پسران به فرمان خسروپاسخ شيرين به خسرونصيحت كردن شاپور به خسرو و دلالت كردن او را به شكررفتن خسرو به اصفهان به هواى شكرغزل سرائى شكر در مجلس خسروبردن شكر خسرو را به خانه ى خويش به مهمانىعقد كردن خسرو شكر راخبر يافتن شيرين از عقد كردن خسرو شكر را و به صحرا رفتن و ملاقاتش با فرهادجوى كندن فرهاد به دستور شيرين در كوه بيستونآواره شدن فرهاد از عشق شيرينآگاهى خسرو از عشق فرهادبيتى چند از عتاب نامه ى خسرو به شيريناز جواب نامه ى شيرين به خسروبازگشت خسرو از اصفهان و خواب ديدن اورفتن خسرو پيش فرهاد و مناظره ى ايشانمردن فرهاد در عشق شيرينرسيدن خبر مرگ فرهاد به شيرين و زارى اومناجات شيرين در شب فراقرفتن خسرو به سوى قصر شيرين و در بستن شيرين به روى خسروگفتگوى خسرو و شيرينپاسخ خسرو به شيرينغزل سرائى باربد از زبان خسروشكر ريزى عروسى خسرو و شيرين و فرستادن خسرو انگشترى را به رسم پيمانعقد كردن خسرو شيرين رازفاف خسرو و شيرينمجلس ساختن خسرو پرويز با حكيمان