پاسخ شيرين به خسرو - گزیده ای از خسرو و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گزیده ای از خسرو و شیرین - نسخه متنی

امیرخسرو دهلوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پاسخ شيرين به خسرو





  • شكر پاسخ ز شكر بند بگشاد
    كه باشم من به خدمت زير دستى
    وگر نزد تو قدرى دارد اين خاك
    بزرگان گفته اند اين نكته دير است
    چو مرغى خرمنى بيند بهر گام
    چرا گل دامن از بلبل نچيند
    من آن سرچشمه ى شيرين گوارم
    تو گر خواهى به چشمه راه جوئى
    بگو تا دركشم دست از عنانت
    ورت پخته است سودائى كه دارى
    مرا نيز اعتمادى باشد از بخت
    بناى دوستى چون محكم افتد
    چنان پيوند كن مهر ابد را ملك گفتا كه بر ياران جانى
    ملك گفتا كه بر ياران جانى



  • به پاسخ لعل شكر خند بگشاد
    كنيزان ترا آئين پرستى
    به مژگانم روبم از راه تو خاشاك
    كه هر كو سير باشد زود سير است
    به يك خرمن دلش كى گيرد آرام
    كه هر دم بر گلى ديگر نشيند
    كه آب زندگانى نام دارم
    بنوشى شربتى و دست شوئى
    غبار خود بروبم ز آستانت
    بيابى خود تمنائى كه دارى
    كه آسان نشكند بيخيكه شد سخت
    خلل ز آسيب دورانش كم افتد
    كه دورى ره نمايد چشم بد را بدين غايت نشايد بدگمانى
    بدين غايت نشايد بدگمانى


/ 65