جوى كندن فرهاد به دستور شيرين در كوه بيستون - گزیده ای از خسرو و شیرین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گزیده ای از خسرو و شیرین - نسخه متنی

امیرخسرو دهلوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جوى كندن فرهاد به دستور شيرين در كوه بيستون





  • برون آمد چو صبح عالم افروز
    به كوه انداختن فرزانه فرهاد
    دل خارا به نيروئى همى كند
    چو بر كارش فتادى چشم يارش
    به نظاره شدى گه گه پريروى
    چو ديدى دستگاه كوه كن را اميدش را به وعده بند كردى
    اميدش را به وعده بند كردى



  • بسان جوى شير از چشمه ى روز
    به كوه سنگ شد چون كوه پولاد
    كه در هر ضربتى جوئى همى كند
    يكى را ده شدى نيروى كارش
    نشستى يك زمانى بر لب جوى
    گزيدى پشت دست خويشتن را بدان وعده دلش خرسند كردى
    بدان وعده دلش خرسند كردى


/ 65