حادثة قارنـه1 - کردستان نسخه متنی

حادثة قارنـه1

قضيه قارنه چيست؟ روزگاري كه حادثه قارنه اتفاق مي افتد من اصولاً در پاوه
بودم و از آن خبري نداشتم، بنابراين جرياناتي را كه براي شما شرح مي دهم
نتيجه تحقيقاتي است كه بعداً كميته تحقيقات براي ما روشن كرد.قارنه دهي است
كوچك بين نقده و جلديان، روستايي كردنشين كه حزب دمكرات و يا احزاب چپ در آن
قدرت داشتند و نقده شهري است ترك نشين. در جلديان و اشنويه و پيرانشهر
پادگان ها و پاسگاه هاي ارتش و ژاندارمري وجود دارد، و عده اي از جوانمردان
ترك ژاندارم ها و ارتشي ها براي رفتن به سر كار خود بايد از راه نقده به
جلديان عبور كنند، و در اين راه از روستاي قارنه بايد گذر نمايند. اما در مدت
شش ماه عوامل مزدور هميشه و هميشه در اطراف قارنه كمين كرده اند و رهگذران را
مي گرفتند و مي كشتند و غارت مي كردند و سر مي بريدند. حتي كار بجايي رسيده
بود هنگامي كه كسي مي خواست از نقده به جلديان برود، مجبور بود كه در پناه يك
تانك در جلو و يك تانك در عقب حركت كند تا در اطراف قارنه مورد كمين قرار
نگيرد. به مدت شش ماه اين حمله ها و هجوم ها در اطراف قارنه عليه ترك ها و
سربازان و ژاندارم ها در خط نقده به جلديان صورت مي گيرد. آخر بار هنگامي كه
هجده نفر از ترك هاي نقده از جلديان برمي گشتند و به مرخصي مي رفتند، در
نزديكي هاي قارنه بر آنها كمين مي شود و هر هجده نفر را مي كشند. آنها را
مي كشند و سر آنها را مي برند و بدنشان را قطعه قطعه مي كنند و در وسط جاده
مي اندازند. فقط يكي از آنها جان سالم بدر مي برد، و خود را به نقده مي رساند
و از جنايتي كه گذشته است مردم را اگاه مي كند. زن و بچه كوچك و بزرگ از شهر
نقده به طرف قتلگاه سرازير مي شوند هنگامي كه برادران و شوهران و بستگان خود
را قطعه قطعه مي بينند تحريك مي شوند، شيون و داد و فرياد بلند مي شود. اين
داغديدگان ترك عده اي به نقده مي روند و عده اي به جلديان و پيرانشهر، و
اقوام خود را خبر مي كنند كه چنين جنايتي درگرفته است. اطرافيان و كسان اين
كشته شدگان بي گناه جمع مي شوند، و به قارنه حمله مي كنند و سي وسه نفر را در
قارنه مي كشند، و بدين ترتيب انتقام مي گيرند.

من مي خواهم براي شما موضع خود را و موضع دولت را بگويم، ما با كشتاري كه در
قارنه اتفاق افتاده است مخالفت مي كنيم و كساني را كه به قارنه حمله كرده اند
و مردم را كشتند مجرم مي دانيم. اما در عين حال معتقديم آن كساني كه هجده تفر
ترك را مدتي قبل از اين جنايت در بيرون شهر در وسط جاده كشتند، آنها هم
مجرمند، آنها هم بايد به محكمه سپرده شوند. ما معتقديم كه حادثة قارنه
خودبخود بوجود نيامده است، قضيه اي است كه مثل حلقات زنجير يكي پس از ديگري
بوجود آمده است، و اگر بخواهيم مجرمين قارنه را بگيريم و محاكمه كنيم بايد
همه مجرمين را بگيريم و به دست محكمه بسپاريم. حتي مجرميني ر اكه به مهاباد
حمله كردند (همچنانكه در اول سخن خود بيان كردم) بددون آنكه گلوله اي از طرف
سربازان به سوي آنها شليك شود، سربازان را و افسران را بي گناه كشتند. پادگان
سنندج را محاصره كردند و عده اي را كشتند، پادگان بانه و سردشت را به آتش
كشيدند و عده اي را كشتند. آن مجرمين نيز بايد به دست قانون سپرده شوند.
بنابراين ما معتقديم كه هر كسي كه جنايت كرد بايستي محاكمه شود، اما مخالفين
ما فقط به حادثه قارنه تكيه مي كنند، يك قضيه مجزا و ايزوله از تمام قضاياي
ديگر. تمام جنايت هاي خود را فراموش مي كنند، مي گويند در اين قضيه چون
ترك ها كردها را كشته اند، بنابراين مجرمين بايد تنبيه شوند، اما تمام
جنايت هايي را كه خودشان در همان نقده انجام دادند، در مهاباد انجام دادند،
چند ساعت قبل در همان محل هجده نفر را به خاك وخون كشيده اند، آنها را به
حساب نمي آورند. ما معتقديم كه همه را يكجا بايد به حساب آورد، نه فقط مردمي
را كه تهيج شده اند و براي انتقام خون عزيزان خود به قارنه حمله كرده اند و
سي وسه نفر را به اين چنين كشته اند. اما مي بينيد احزاب چپ با تبليغات
شيطاني خود همه را فراموش مي كنند، همه را به كنار مي گذارند و فقط قارنه را
درنظر مي گيرند كه بايد مجرمين قارنه محاكمه شوند.

بلي! اين است داستان قارنه.