ملت شريف و قهرمان ايران - کردستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کردستان - نسخه متنی

مصطفی چمران

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ملت شريف و قهرمان ايران

بنام همه شهداي خونين كفن پاوه، بنام مجروحين، و بنام همه رزمندگان از جان
گذشته، از شما هموطنان عزيز، واز اين همه احساسات پاك و اين همه بزرگواري
واين همه احساس مسئوليت صميمانه تشكر مي كنم.

به هيچ وجه فكر نمي كردم كه زنده بمانم و فرياد استغاثه من با اين تشكر قلبي
به شما برسد. در ميان رگبار گلوله ها، در ميان گرداب دشمنان، حتي يك لحظه
اميد زنده مانده نداشتم ولي قاطعانه تصميم گرفتم كه با كمال افتخار به
استقبال شهادت بروم و به دنيا نشان دهم كه سربازان اسلام، در صحنه مرگ و
زندگي، چگونه جانبازي مي كنند و چطور با مرگ روبرو مي شوند. از يك معركه
هولناك، به صحنه دردناك ديگري مي دويدم، و با توكل مطلق به خدا و قبول آنچه
او بر ما مقدر كرده است سعي مي كردم كه نيروهاي مؤمن به انقلاب را متمركز
كنم، از تشتّت آنها جلوگيري نمايم، به دوستان مأيوس و دل شكسته ام اميد بدهم،
رسالت مقدس اسلامي را به آنها بازگو كنم، و تصميم قطعي براي استقبال شجاعانه
شهادت را به آنها ابلاغ نمايم.

سخت ترين لحظات زندگي من لحظاتي بود كه بهترين دوست مبارزم كه در كنارما
ايستاده بود. يكباره بي جان و قطعه قطعه شده در برابرم به خاك مي افتاد كه
گويي هيچ گاه حيات نداشته است و دردناك ترين لحظه هنگامي بود كه دوستان كرد و
پاسدارم منقلب شده شيون مي كردند، و ديوانه وار خود را به هر طرف مي زدند و
من در حاليكه در قلبم مي جوشيدم و مي خروشيدم بايد آمرانه فرمان دهم كه
كشته ها را جمع كنند و حتي به نزديك ترين دوستان منقلب شده ام سيلي بزنم و
آنها را با زور و قدرت به كار وادارم، و سوزناكترين لحظات عمرم هنگامي بود
كه همه روزنه هاي اميد بسته شده بود و عده اي از پادساران تقاضاي بازگشت
داشتند و كردهاي مؤمن به انقلاب با نگاهي دردناك و تأثرآور به من مي نگريستند
كه چگونه مي خواهي ما را در درياي مرگ و نابودي رها كني و بروي. آنگاه با
صداي قاطع به آنها مي گفتم «نه» اي دوستانم، من تصميم قاطع گرفته ام كه همراه
شما شهيد شوم، من بازنمي گردم، من شما را تنها نمي گذارم، فقط مطمئن باشيد كه
شهادت در راه خدا افتخارآميز و لذت بخش است.ما معجزه اي رخ داد، آنچنان
كوبنده و زير و رو كننده كه براي هيچ كس قابل تصور نبود، همانگونه كه چند
ماه پيش، يك چنين معجزه عجيبي بوقوع پيوست و انقلاب پرافتخار ايران را پيروز
كرد. فرمان امام صادر شد، به كوه ها و دره ها و دشت ها لرزه درانداخت،
پاسداران از جان گذشته با فرياد الله اكبر مي خروشيدند و زمين و آسمان لبيك
مي گفتند، چه معجزه اي! كه فقط از مردان برانگيخته خدا ميسر است و بس. خداي
بزرگ عمر اين رهبر عاليقدر انقلاب اسلامي ايران را دراز بدارد.

نيروهاي دشمن از هر سو پا به فرار گذاشتند، و مؤمنين به انقلاب آنچنان نيرو و
قدرت گرفتند كه دست به پيشروي زدند، تپه بالاي ژاندارمري را كه دست دشمن بود
با يك هجوم شجاعانه فقط با يك شهيد تسخير كردند، و باز منطقه وسيع و خطرناك
راه نوسود را با يك يورش قوي پاكسازي نمودند و فقط يك شهيد دادند، و
بيمارستان مشهور قتلگاه را نيز بدون هيچ تلفاتي به تصرف درآوردند، و چنان
روحيه و قدرتي يافتند كه مي توانستند هر دشمن قوي پنجه را از پاي درآورند.و
بعد نيروهاي كمكي با شور و هيجان زايدالوصفي فرا رسيد، هليكوپترها مرتباً
فرود مي آمدند و نيروهاي جديد پياده مي كردند و شهدا و مجروحين را انتقال
مي دادند.

راستي كه شب پيش كه شب شهادت، شب نااميدي، شب شكست و سقوط بود، با فرمان امام
آنچنان تغيير كرد كه شب بعد به شب آرامش، شب اميد، و شب پيروزي مبدل شد.

چه كسي مي توانست چنين معجزه اي بوجود آورد كه از يك شب هولناك و يك نقطه
تاريك چنين تحول و تحركي خلق كند كه مبدأ جنبش و حركت و پيشروي بسوي انقلاب
راستين اسلامي باشد.

در اين چنين روز مصيبت، مي توانم به جرأت بگويم كه حتي يك قطره اشك ريختم و
در برابر سخت ترين فاجعه هاي منقلب كننده، با قطره اينكه در درون خود گريه
مي كردم ولي در ظاهر قدرت خود را به شدت حفظ مي نمودم و همه دردها و رنج ها و
ناراحتي ها را در ضمير نابخود حبس مي كردم، تا لحظه اي كه در فرمانداري به
عكس امام برخوردم، يكباره سيل اشك ريختن كرد، و همه عقده ها و فشارها و
ناراحتي ها آرامش يافت، و خوب احساس مي كردم كه فقط يك قدرت روحي بزرگ در يك
ابرمرد تاريخ قادر است چنين معجزه كند. و اميدوارم كه ملت ما نيز قدر رهبر
عظيم انقلابي خود را بداند، و تحت رهبري او همه توطئه هاي دشمنان اسلام و
ايران را نابود كند.من اطمينان دارم كه ملت ما نيز با يك چنين روحيه ايمان و
فداكاري و اين همه آگاهي و احساس مسئوليت قادر است كه همه مشكلات را حل كند،
و اين رسالت بزرگ و مقدسي را كه خداي بزرگ بر گردة او گذاشته است، با افتخار
به سر منزل مقصود برساند.








/ 47