خانه پاسداران در پاوه
پاسداران معدودي كه در خانه پاسداران باقي مانده بودند، كيسه هاي شني را دربالاي ديوارهاي خانه قرار داده دو مسلسل كاليبر 50 را در دو طرف مستقر ساخته
و مهماتي را كه همان عصر توسط هليكوپتر رسيده بود در آنجا متمركز كرده و از
شب تا به صبح با ديواري از آتش جلوي پيشروي دشمنان را سد نموده بودند، من بر
بالاي ديوار خانه ايستاده بودم و گلوله هاي خطاط{رسّام} را مشاهده مي كردم كه
از هر دو طرف مي باريد، و آن شب تار را چراغاني مي داد.طنين مسلسل ها و غرش
خمپاره ها قطع نمي شد، و انعكاس صدا بر صخره هاي ديوار مانند دو طرف شهر،
موسيقي جنگ را به بهترين وجهي نمايش مي داد.نيروهاي دشمن، مثل سيل پيش مي آمدند، و چون عده زيادي از دزدان قلخاني و
خوانرودي و مزدوران پاليزبان و سردار جاف در ميان مهاجمين بودند، و بر حسب
عادت خود مي خواستند خانه هاي شهر را غارت كنند، لذا بين مهاجمين و صاحبان
خانه ها درگيري بعمل مي آمد، شيون زن ها و بچه ها به گوش مي رسيد، و قتل و
غارت و آتش سوزي خانه ها انتشار مي يافت و مشاهده مي شد كه موج آتش سوزي لحظه
به لحظه نزديك تر مي شود، و از خط پي قراول جبهه دشمن خبر مي داد. حدود ساعت
4 صبح، آنچنان قتل و غارت همه شهر را فرا گرفته بود، كه گويي نيروهاي وسيع
دشمن در باطلاقي فرو رفته است و هيچ نيرويي قادر نيست كه مهاجمين را از قتل
و غارت خانه ها باز وارد و به سمت معركه نبرد، يعني خانه پاسداران معطوف كند
لذا چند ماشين با بلندگو آوردند، و بلندگوها در وسط شهر بحركت درآمدند و ندا
در دادند:«هر كس وفاداري خود را به حزب دموكرات اعلام كند، در امن و امان
است، ما فقط آمده ايم كه پاسداران و دكترچمران را سر ببريم!» بلندگوها
مهاجمين را از حمله به خانه ها بر حذر مي داشتند ولي كسي توجه نمي كرد، و قتل
و غارت و آتش سوزي خانه ها و فرياد مظلومين همچنان به گوش مي رسيد، و موج
هجوم دشمن به آرامي پيش مي آمد و خط محاصره خانه پاسداران را تنگ تر مي كرد.
شدت آتش از دو طرف اوج مي گرفت، و شهر پاوه در سيلي از هزاران مهاجم مسلح
موج مي زد، اما پرچم مقاومت در وسط شهر، در محوطه كوچكي كه به عظمت همه
كردستان در اهتزاز بود.خطوط اوليه دشمن به نزديكي هاي خانه نزديك مي شد، ولي
شدت آتش پاسداران آنها را به عقب مي راند، تا بالاخره سپيده صبح برآمد، و هيچ
يك از دو نقطه مقاومت ما سقوط نكرد، و اين شب هولناك به صبح پيروزي و اميد
متصل شد و هزاران دشمن مسلح، در آن شرايط سخت و نامتعادل نتوانستند مقاومت
بي نظير جوانان ما را درهم بشكنند، و در روشني روز، براي دشمن خيلي سخت تر
است كه بتواند به ديوارهاي پاسگاه يا خانه پاسداران نزديك شود. بخصوص با
برآمدن روز، دو هواپيماي فانتوم مواضع اسلحه سنگين دشمن را كوبيدند و از فشار
هجوم آنها بر شهر كاستند.