آذربايجان غربي - کردستان نسخه متنی

آذربايجان غربي

يكي از برنامه هاي ديرين حزب دموكرات و احزاب چپ ديگر نفوذ به آذربايجان و
اتصال دو منطقه بحراني به هم بود و تظاهرات مسلحانه نقده به همين منظور صورت
گرفت.اين بحران ها از تاريخ 20 تيرماه به آذربايجان غربي كشيده شد و عده اي
از فئودال هاي كثيف منطقه عليه انقلاب و دولت مركزي قيام كردند، و حزب
دموكرات نيز به پشتيباني از اين فتودال ها وارد معركه شد! و نشان داد كه
شعارهاي اين احزاب عليه فئودال ها چقدرپوشالي و پوچ است، و آنجا كه منافع
آنها اقتضا كند حاضرند با كثيف ترين فئودال ها بسازند و عليه انقلاب توطئه
كنند. اين همكاري با فئودال هاي كثيف حتي امروز هم وجود دارد، و در همان
آذربايجان غربي يكي از فئودال هاي طاغي بنام «سنّار مآمدي» ماه هاست كه توطئه
مي كند و از پشتيباني حزب دموكرات برخوردار است.در آن روزهاي 20تيرماه
فئودال ها بر شهر مرزي «سِرُو» مسلط شدند، و قسمتي از نيروهاي ژاندارمري
اجباراً به خاك تركيه عقب نشيني كرد و عده اي كشته بجا گذاشت. ژاندارمري
اروميه عده اي از ژاندارم ها و مجاهدين{نيروهاي داوطلب محلي} اروميه را به
شهر سرو فرستاد، ولي در گردنه سخت «قلعه حصار» در وسط راه اروميه «سرو» آنها
را محاصره كردند و 8 نفر را كشتند و چند كاميون را آتش زدند و نيروهاي
ژاندارمري پس از تلفات زياد به اوميه بازگشت، لذا ارتش به كمك ژاندارمري به
قلعه حصار رفت و در يك مانور نظامي اين گردنه را تسخير كرد، به فئودال هاي
منطقه اولتيماتوم داد و آنان نيز اول نمايندگان خود را فرستادند و سپس خود در
اروميه جمع شدند و موافقت كردند كه دست از جنگ و خونريزي بردارند و به اين
ترتيب راه اروميه به سرو باز شد و سرو از محاصره خارج گرديد، اما در همان ايم
عده ديگري از فئودال ها (مثل سنّآرمآمدي) به قطور حمله بردند و 6 پاسگاه
ژاندارمري را خلع سلاح كردند.

{لازم به يادآوري است كه دكترچمران شخصاً در پاكسازي گردنه قلعه حصار پيشاپيش
نيروهاي نظامي مي رفت و حتي راه را براي عبور تانك ها با شجاعت تمام باز
مي كرد و اين اوليت حركت انقلابي نظامي او بود. او در اين نبرد لباس جنگ به
تن كرده و كلاشينكوف بدست گرفته در پيشاپيش نيروها حركت مي كرد و تيمسار
فلاحي فرمانده نيروي زميني نيز در كنار او بود، و بيشتر اوقات حتي بيش از
صدمتر از تانك ها جلوتر افتاده و منطقه را پاكسازي مي كردند و در چند موقع
رگبار گلوله بر آنها باريدن گرفت ولي خوشبختانه آسيبي نرسانيد و اينان بدون
دره اي توقف همچنان پيرزومندانه به پيشروي خود ادامه دادند تا همه ياغيان را
پراكنده كردند.}

بعد از پاكسازي گردنه و اتمام مأموريت، ارتش به اروميه برگشت تا منطقه «بند»
را كه عده اي ضدانقلابي كمين كرده بودند پاكسازي كند. توطئه گران از ابتكار
عمليات ارتش جمهوري اسلامي ايران به وحشت افتادند، و دست به تبليغات دروغ و
تحريكات موذيانه زدند همه جا شايع كردند كه ارتش مي خواهد زن و بچه ها را
بكشد و با تحريكات زياد مردم را ودار به فرار كردند و حتي در پادگان ها دست
به تحريكات زدند و چند درجه دار جاهل آلت دست شدند، و سربازان و درجه داران
را به عدم اطاعت از فرماندهي ارتش تحريك مي كردند ولي فرمانده لشكر 64 با
قاطعيت تمام اين چند درجه دار مخرب را از ارتش بيرون كرد، درحاليكه اكثريت
قريب به اتفاق پادگان با فرياد الله اكبر و كف زدن هاي ممتد پشتيباني خود را
از فرمانده لشكر اعلام مي كردند.