توطئه نقده - کردستان نسخه متنی

توطئه نقده

احزاب چپ در تاريخ 31 فروردين 58 نيورهاي مسلح خود را به نقده مي برند، شهري
كه از بيست هزار نفر جمعيت آن، تقريباً 15هزار نفر ترك زبانند، و معلوم است
كه از قديم بين كرد و ترك حساسيت وجود دارد. در وسط اين شهر ترك نشين، بيست
هزاركرد از نقاط مختلف جمع شده و دست به تظاهرات مي زنند كه ده هزار نفر آنها
مسلح بودند. چه كسي مي تواند چنين عملي را توجيه كند؟ راستي چه دليلي داشت كه
احزاب در نقده ترك زبان، زور و بازو نشان دهند و همه قدرت نظامي خود را در
آنجا تجهيز كنند؟ جواب براي ما روشن است و آن اينكه مي خواستند مسلحانه بر
نقده نيز مسلط شوند، زيرا نقده دروازه آذربايجان است و براي وصول باشنويه و
جليدان و پيرانشهر حياتي است و براي نفوذ به آذربايجان سيطره بر نقده ضروري
بود، لذا مسلحانه وارد نقده شدند و قدرت نمايي كردند، مي خواستند هر نفس كشي
را خفه كنند و خلاصه نقده را مثل شهرهاي ديگر زير سلطه خود درآورند. ولي
حساسيت موجود در نقده به انفجار بدل شد، زد وخورد درگرفت، خون ها ريخته شد،
جنايت ها صورت گرفت، خانه ها به غارت رفت و يا بسوخت، به عصمت دختران و زنان
تجاوز گرديد و روستاهاي زيادي در اطراف نقده مورد هجوم و كشتار قرار رفت تا
پس از چهار روز خونريزي دولت فرمان داد كه ارتش از اروميه به حركت درآيد و
بسوي نقده برود و محاصره كنندگان كرد را متفرق نمايد. ارتش نيز تا مثلث نقده
پيش رفت و محاصره كنندگان عقب نشستند، آنگاه سپاه پاسداران به تقاضاي خود
مردم وارد نقده شد و آرامش را برقرار كرد.