پاوه- رستاخيز انقلاب
در تاريخ، تحولاتي بوجود مي ايد كه از حركت هاي طبقاتي سرچشمه گرفته است، كهطبقه هاي براي كسب امتيازات خاص خود مبارزه مي كنند، و يا ممكن است افكار
سياسي و حزبي خاصي،گروهي را به جنب و جوش بياندازد تا افكار سياسي خاص خود
را به اجتماع عرضع كنند، و همچنين حركت هايي ديده مي شود كه از ريشه طايفي و
ايلي و عشيره اي و قومي بوجود مي آيد كه گروهي از روي عصبيت و حقد و كينه،
نسبت به گروه هاي ديگري دست به فعاليت مي زنند.اما در تاريخ حركت هاي ديگري نيز وجود دارد كه انسان ها به هيچ وجه منافع
مادي و شخصي و طبقاتي خود را مي خواهند و اصلاً مصلحتي خصوصي ندارند، بلكه
مبداء و منشاء اين حركت ها، چيزي خارج از «من»، وراي منافع مادي و شخصي، از
نوع خدا و روح و عقيده است. در اين نوع حركت ها، روح مردم به حركت
درمي آيد، قلب مردم مي جوشد و مي سوزد و به هيجان درمي آيد، حركتي كه با
قلب ها و روح ها رابطه دارد، حركتي كه لطيف ترين احساسات عارفانه انسان ها را
به موج مي برد و انسان را از محيط عادي و روزمره زندگي جدا مي كند و از
منجلاب خودخواهي ها و خواسته هاي مادي نجات مي دهد.انقلاب مقدس ايران چنين حركتي بود، و يك چنين حالتي معنوي و روحاني در ملت ما
بوجود آورد، و به همين علت اين انقلاب داراي عمق و اصالت بود، و توانست كه
نفوس مردم را تغيير و تحول دهد، و همين تغيير نفس سبب كمال و پيروزي است.
اصولاً آنجا كه در نفوس مردم تغيير و تكاملي بوجود نيايد، نمي توان گفت كه
حركتي و يا انقلابي بوجود آمده است. حركت بايد نفس ها را تغيير دهد و بسوي
كمال ببرد، والاّ جنب وجوش هاي زيادي در جامعه ها بوجود مي آيد كه مثل حباب
بر سطح آب ظاهر مي شوند و فوراً محو مي گردند، نظير جاروجنجال هاي توخالي،
شعارهاي پر زرق و برق، حركت هاي زوركي و ساختگي، ظاهرسازي هاي پوچ،
انقلابي گري هاي متهوّع كه همه روز شاهد تظاهر آنها بوده و هستيم.حالتي كه
در پاوه بوجود آمد و كردستان را از سقوط حتمي نجات داد، از همين قبيل بود،
حركتي كه روح مردم را جذب كرد و قلب مردم را به حركت درآورد، و در نفس مردم
تغيير و تحول ايجاد كرد، و سبب شد كه مردم به حركت درآيند، فداكاي كنند، و
يكپارچه براي نجات كردستان آمادة شهادت شوند. و همين تحرك و تحول در نفس و
روح سبب پيروزي و تكامل شد.در عين اينكه مردم سيل آسا بسوي نخست وزيري و
كرمانشاه{باختران} و پاوه به حركت درمي آيند، درعين حال مي بينيد كه مردم
مؤمن و آزاده، در كمال اضطراب و ناراحتي شديد، شب زنده داري مي كنند، نماز
مي خوانند، دعا مي كنند، دست به مناجات برمي دارند، از ته قلب ناله مي كنند،
اشك مي ريزند و خالصانه از خداي بزرگ مي خواهند كه محاصره شدگان مظلوم پاوه
را از اين گرداب بلا نجات بخشد. حتي كساني خارج از مرزهاي ايران، كه دستشان
به جايي نمي رسيد و نمي توانستند عمل مؤثري را نجام دهند، در نيمه شب دست به
دعا و مناجات برمي دارند، به درگاه خداي بزرگ استغاثه مي كنند كه
محاصره شدگان پاوه را از مرگ حتمي برهاند. اين دعاهاي قلبي، اين مناجات هاي
خالصانه، اين راز و نيازهاي نيمه شب، اين تحرك نفساني و عرفاني كه فقط و فقط
بخاطر حق و حقيقت انجام مي گرفت و به هيچ وجه رنگي از خودخواهي و منفعت طلبي
نداشت، تا چه اندازه نفس ها را صيقل داد، و روح ها را بهم نزديك كرد و
انسان ها را در حالت خلسه و معراج به يك تكامل روحي و نفسي رسانيد. ارزش و
اهميت حركت پاوه از همين عمق تحول نفسي و تكامل روحي آن آشكار مي گردد و سبب
پيروزي معجزه آساي ما در كردستان براساس همين عمق تحول و تكامل بود.