ادعاهاي گزاف
عجبا، هنگاميكه ناجوانمردانه بر سربازان يا پاسداران كمين مي كنند و عده ايرا بي رحمانه مي كشند، آنگاه فرياد شادي برمي آورند، و رجزها، مي خوانند، و
لاف و گزاف ها مي بافند، شعار مي دهند كه ويتنامي ديگر بوجود آورده اند،
حماسه هاي چريكي خلق كرده اند!و آنگاه آنقدر دور برمي دارند كه ادعا مي كنند كه كردستان را آزاد كرده اند و
اكنون مي خواهند سرتاسر ايران را آزاد كنند!اما آنجا كه نيروي ما به حركت
درمي آمد و آنها را در عرض مدتي كوتاه درهم مي كوبيد، در صحنه نبرد به آنها
اثبات مي شد كه حبابي بر آب بيشتر نيستند و همچون كف دريا محو مي شوند، و
آنقدر پوچ و بي مايه اند كه در يك ضربت متلاشي مي شوند.اين مدعيان نبردهاي
چريكي، به خيال آنكه چند ماهي در لبنان و سوريه تعليم ديده اند، و احياناً تن
آنها به تن فلسطيني خورده است، فكر مي كردند كه به راستي ويتنامي جديد بوجود
مي آورند، و هوشي مين يا كاستروي ايرانند! و آنچنان امر به آنها مشتبه مي شد
كه تصور مي كردند قهرمان جنگ هاي چريكي هستند، و هر نيرويي در مقابل آنها
نابود خواهد شد. اما هنگاميكه شيپور جنگ نواخته مي شد، و رزمندگان از جان
گذشته ما تصميم به نبرد مي گرفتند و گروه حمله ما، كلمه شهادت بر زبان
مي آورد و بي مهابا بسوي مرگ مي شتافت و خود را در وسط نيروي متمركز دشمن
مي افكند، آنچنان جسورانه و غيرمنتظرانه به دشمن حمله مي كرد، كه در عرض چند
ثانيه نيروهاي آنها پراكنده مي شدند، اسلحه سبك و سنگين را رها كرده و مثل
مور و ملخ به هر طرف مي گريختند.آنها به عيان ديدند، و با همه وجود خود لمس
كردند كه قهرمان جنگ هاي چريكي آنها نيستند، بلكه كسي است كه به فرمان امام
بسوي شهادت آمده است، و همه وجود خود را وقف انقلاب و رسالت مقدس اسلامي خود
نموده است.