عرضه انرژى كشورهاى عضو سازمان همكارى و عمران اقتصادى
برآورد ما در مورد عرضه انرژى كشورهاى عضو سازمان همكارى و عمراناقتصادى در سالهاى 1978-85 بر تحليل مفصل طرحها و پيش بينى ها در
مورد هر يك از منابع انرژى در چهار منطقه سازمان همكارى و عمران
اقتصادى استوار است. در اين رابطه ما مخصوصاہ
" الف " سياستهاى عمرانى دولت ها و مديريت منابع، " ب " براورد پايه
منابع، " ج " قراردادهاى موجود و كاملاہ قابل اجراع تجارى، و " د " برنامه
زمانى لازم براى راه اندازى پروژه ها را مورد بررسى قرار داده ايم. اصولاہ ما
"بهترين برآوردها" را در صورت عدم ايجاد وقفه طولانى در برنامه هاى
زمانى ساختمانى، از آنچه كه مى تواند تحت قوانين جارى حاصل شود، تهيه
كرده ايم.
رشد توليد انرژى سازمان همكارى و عمران اقتصادى در سالهاى
1978-81 به طور ميانگين بيش از 3/9 درصد خواهد بود و در سالهاى
1981-85 با كاهش شديدى معادل 2 درصد همراه خواهد بود " به تصوير 8
نگاه كنيد " اين كاهش نمايانگر كاهش سرعت رشد توليد نفت سازمان
همكارى و عمران اقتصادى پس از سال 1980 است كه در آن توليد نفت
درياى شمال و شيب شمالى آلاسكا كاهش خواهد يافت. ازجمله منابع
انرژى غيرنفتى كه پيش بينى شده استفاده از آن درهشت سال آتى بسيار
زياد خواهد شد، مى توان از انرژى هسته اى و زغال سنگ نام برد. توليد گاز
طبيعى احتمالاہ پس از سال 1980 دچار ركود خواهد گشت. انتظار مى رود تا
سال 1985 واردات زغال سنگ و گاز طبيعى كه معادل 3 تا 4 ميليون بشكه
نفت است جايگزين توليد داخلى انرژى كشورهاى عضو سازمان همكارى
و عمران اقتصادى بشود " به جداول 5 و 6 نگاه كنيد " .
بخش اعظم افزايش توليدنفت سازمان همكارى و عمران اقتصادى بين زمان
حال و سال 1985 از درياى شمال پديد خواهد آمد كه گمان بر اين مى رود
كه اينافزايش نيز پس از سال 1980 سير نزولى داشته باشد. بازده نفتى
انگليس كه در سال گذشته معادل 800/000 بشكه در روز بود، در هشت
سال آينده چهار برابر خواهد شد. انتظار مى رود توليد نفتى انگليس در
امسال و سال آتى روزانه 500/000 بشكه افزايش يابد، ليكن پس از آن اين
افزايش توليد دچار سير نزولى خواهد
گشت. توليد نفت نروژ نيز در سال جارى دو برابر يعنى 600/000
بشكه در روز خواهد شد وپس از آن افزايش خواهد يافت و در سال 1985 به
سطح 1/3 ميليون بشكه در روز خواهد رسيد. مهمترين حوزه نفتى كشف
شده در درياى شمال به نام استات افجورد كه در سال 1980 توليد و
بهره بردارى آن آغاز خواهد شد، توليد حوزه اكوفيسك را افزايش خواهد
داد. ميزان دخائر نيز آن قدر زياد است كه مى تواند اين سطوح توليدى پيش
بينى شده را تاعمين نمايد. مجموع ذخائر كشف شده در آبهاى انگليس
معادل 20 ميليارد بشكه نفت است. مجموع ذخائر مجتمع استات افجورد و
اكوفيسك نروژ نيز رويهم رفته به 8 ميليارد بشكه نفت مى رسد. ميزان توليد
تا پايان سال 1985 بستگى به برنامه ريزى توسعه كه از هر حيث استوار
باشد، دارد.
انتظار مى رود در توليد نفت كانادا و آمريكا فقط افزايشات كوچكى وجود
داشته باشد.
توليد نفت آمريكا در سال 1985 احتمالاہ به سطح 10/3 ميليون بشكه در
روز خواهد رسيد. البته اين ميزان با دامنه اى از پيش بينى ها بين 9/5 و
10/05 ميليون بشكه در روز پيش بينى شده توسط اكثر شركت هاى نفتى،
وزارت انرژى، و بخش خدمات تحقيقاتى كنگره مورد مقايسه قرار مى گيرد.
بازده شيب شمالى آلاسكا كه قرار است از 300000 بشكه در روز در سال
1977 به 2 ميليون بشكه در روز در سال 1985 برسد، خواهد توانست
كاهش مداوم توليد منابع ديگر را جبران نمايد. چون بخش اعظم تلاشهاى
اكتشافى آمريكا در مناطق قديمى و كشف شده قبلى صورت گرفته است،
افزايش در ميزان حفاريها منجر به افزايش در ذخائر نشده است، ولى ادامه
اين عمليات سبب شده است كه نرخ كاهش در توليد در خارج از شيب هاى
شمالى كند شود. باوجود اينكه آمريكا در خارج از خشكى ذخائر نفتى
بسيار دارد ولى عرضه نفت اين منابع تا سال 1985 عمده نخواهد بود.
بازده نفتى كانادا پس از سير نزولى آن در سالهاى 1974-76 در سال
گذشته به سطح اوليه بازگشت و تا سال 1985 ممكن است قدرى افزايش
يابد. افزايش حفارى در مخازن كم عمق در آلبرنا سبب شده تا از كاهش
درحوزه هاى قديمى تر در سال گذشته ممانعت به عمل آيد.
هنوز ذخائر مهمى كشف نشده است، ليكن اكتشافات در پخش پمپيناى
غربى آلبرتا اميدوار كننده به نظر مى رسد. نتايج حاصله از بخش پمينا بايد
در سالهاى 1982-85 روزانه بين 200/000 تا 300/000 بشكه نفت
توليدى جديد به توليدات بيفزايد. توليد نفت مصنوعى از شنهاى نفتى نيز از
سطح 50/000 بشكه در روز در سال 1977 به سطح 300/000 بشكه در
روز در سال 1985 افزايش مى يابد. توليد نفت ذخائر قطبى كانادا در دوران
ما قبل 1985 آغاز نخواهد شد چون هزينه هاى مربوط به گسترش و توزيع
اين ذخائر بسيار سنگين مى باشد.
توليد گاز طبيعى كشورهاى عضو سازمان همكارى و عمران اقتصادى نيز
كاهش خواهد يافت و در سال 1985 به معادل نفتى آن يعنى 14ميليون بشكه
در روز خواهد رسيد. برآورد ما در مورد بازده گاز تواعم با كاهش مداوم
خواهد بود و توليد بر اضافات جديد در ذخائر فزونى مى يابد. و در ميزان
اكتشاف افزايش حاصل نمى شود. و تا قبل از سال 1985 از حوزه شيب
شمالى آلاسكا گازى در دسترس قرار نخواهد گرفت. بسيارى از پيش بينى
كنندگان معتقدند كه توليد گاز آمريكا تا سال 1985 معادل آن مقدار نفتى آن،
يعنى بين 7 تا 9 ميليون بشكه در روز مى باشد.
توليد گاز طبيعى در اروپاى غربى نيز 15 درصد افزايش خواهد يافت. گرچه
از عرضه گاز هلند، كه 45 درصد مصرف اروپاى غربى را تشكيل مى دهد،
به دلايل صرفه جويانه كاسته خواهد شد، ولى شروع
بهره بردارى از حوزه برنت و به اضافه استفاده كامل از حوزه فريگ، بازده
درياى شمال را به ميزان يك پنجم آن تا سال 1985 افزايش خواهد داد. توليد
گاز توسط نروژ در درياى شمال قرار است از معادل نفتى آن يعنى 28000
بشكه در روز درسال گذشته به 500000 بشكه در روز درسالهاى 1980
برسد. در ميزان توليد گاز طبيعى كانادا نيز قرار است افزايشى پديد آيد.
اكتشافات اخير كه با انگيزه هاى تشويقى اكتشافاتى فدرال، ماليات كم، و
امتيازات بهره بردارى در سطح فدرال و استان همراه است بايد بتواند توليد
گاز طبيعى كانادا نيز قرار است افزايشى پديد آيد. اكتشافات اخير كه با
انگيزه هاى تشويقى اكتشافى فدرال، ماليات كم، و امتيازات بهره بردارى در
سطح فدرال و استان همراه است بايد بتواند توليد گاز كانادا را در اوايل
سالهاى 1980 بالا ببرد، ژاپن نيز قادر است مقدار زيادى گاز طبيعى از
حوزه هاى خارج از خشكى توليد نمايد، ليكن تلاشهاى اكتشافى و گسترش
به لحاظ ادعاهاى حل نشده ژاپن، چين و كره در مورد آن دچار وقفه گشته
است.
توليد زغال سنگ سازمان همكارى و عمران اقتصادى از معادل نفتى آن
يعنى 12/3 ميليون بشكه در روز در سال 1977 به 15/4 ميليون بشكه در
سال 1985 بالغ خواهد گرديد. با مقررات كنونى آمريكا، ما پيش بينى
مى كنيم كه بازده زغال سنگ آمريكا از معادل نفتى آن يعنى 7/5 ميليون
بشكه در روز در سال 1977 به 10/4 ميليون بشكه در سال 1985 خواهد
رسيد، در حالى كه بخش اعظم مصرف انرژى آمريكا مختص به توليد برق
خواهد بود.
اين پيش بينى تقريباہ مشابه مطالعات اخير بخش خدمات تحقيقاتى كنگره،
تحت عنوان عرضه و تقاضاى انرژى در آمريكا، اختيارات محدود،
فشارهاى نامحدود مى باشد. تصويب مقررات جديد جهت فراهم آوردن
انگيزه هاى بيشتر براى شركت هاى صنعتى و خدمات عمومى مى تواند سبب
مصرف بيشتر در زمينه زغال سنگ بشود. خدمات عمومى مى تواند سبب
مصرف بيشتر در زمينه زغال سنگ بشود، البته اگر مشكلات مربوط به
حفاظت محيط زيست، كار وحمل و نقل در رابطه با توليد زغال سنگ حل
گردد.
بازده زغال سنگ اروپاى غربى، كانادا و ژاپن به ميزان كمى
افزايش خواهديافت.
هزينه بهره بردارى از زغال سنگ اروپاى غربى به علت اينكه رگه هاى
زغال سنگ باريك بوده و در اعماق معادن جاى دارد، بسيار سنگنى است و
در بعضى از كشورها قيمت زغال سنگ وارداتى برابر 13 قيمت زغال سنگ
توليد شده در داخل است. افزايش در توليد زغال سنگ انگليسى قادر خواهد
بود كاهش هاى مداوم در توليد زغال سنگ آلمان غربى و فرانسه را جبران
نمايد، و اينكشورها رويهم رفته 90 درصد زغال سنگ اروپاى غربى را
توليد مى نمايند. انتظار مى روند توليد زغال سنگ در ديگر نقاط اروپا
بخصوص، يونان، اسپانيا و تركيه حاصل كمى در برداشته باشد.
توليد زغال سنگ كانادا نيز افزايش چشمگيرى نخواهد داشت. گسترش
اين منبع انرژى به وسيله " الف " فقدان تسهيلات حمل و نقل لازم جهت
تحويل زغال سنگ غرب به بازار شرق، " ب " تاعخير در پيمانهاى صادرات
كه قبلاہ از گسترش حمايت مى كردند و " ج " عدم توانايى اتاوا در تطبيق دادن
اهداف خود در زمينه انرژى و در رابطه با جمعيت، دچار وقفه گشته است.
ذخائر زغال سنگ ژاپن در مناطق دور افتاده و كوهستانى و دريافت هاى
عميق واقع شده است. هزينه هاى توليد خيلى بيشتر از قيمت زغال سنگ در
بازار است و كمبود حادكارگران ماهر نيز از قدرت تولدى ژاپن در رابطه با
زغال سنگ مى كاهد.
انرژى هسته اى در كشورهاى پيشرفته تحت فشارهاى سياسى و قانون
بسيار قرار دارد.بحث ومناظره فزاينده پيرامون مطلوبيت و كارآيى انرژى
هسته اى كه با كاهش تقاضاى مربوط به الكتريسته و هزينه هاى سريعاہ رشد
يابنده ت.سيسات هسته اى دو چندان گرديده، انتظارات مربوط به دستيابى
به انرژى هسته اى تاسال 1985 را به مقدارقابل ملاحظه اى كاشه داده است
" به جدول 7 نگاه كنيد " . برآورد ظرفيت