مشكل نفتى شوروى
گرچه شوروى موضع خودرا به عنوان مهمترين توليدكننده نفتى روزانه10/9 ميليون بشكه در سال 1977 حفظ كرده است. ليكن ميزان رشد بازده
نفتى به طرز قابل توجهى كندتر شده است. در توليد
نفت شورى در سال 1977 تنها 50000 بشكه در روز افزايش وجود داشت.
مقدار از سال 1972 كوچكترين افزايش واقعى بود و در مقايسه با دوران بعد
از جنگ كمترين ميزان رشد توليد به شمار مى رود. ميزان بازده تمام مناطق نفتى شوروى در حال
حاضر رو به كاهش است به جز غرب سيبرى كه اكنون به لحاظ اينكه
بازده توليد به نظر مى رسد كه دچار مشكلات بيشترى شود.
" به تصوير 11 نگاه كنيد " .
حوزه نفتى غول آساى ساموتلر به اوج توليد خود رسيده است،
حوزه نفتى ساموتلر به تنهايى بيشترين سهم را در رشد توليد نفت شورى در
پنج يا شش سال گذشته داشته است گسترش و بهره بردارى از حوزه هاى
ديگرغرب سيبرى از برنامه خيلى عقب است. در سالهاى 1976-80
حداقل از شش تا هشت حوزه جديدى مى بايست بهره بردارى جارى آغاز
گردد تا كاهش توليد ساموتلر جبران گردد.
ولى در سال 1976 و 1977 سالانه فقط پنج حوزه نفتى كشف گرديد كه
علت آن نيز عدم توانايى برآورد نيازهاى مربوط به حفارى و كارهاى زير
بنايى بوده است.
مهمتر از همه اينكه، بازده حوزه ساموتلر احتمالاہ در سال 1980 رو به كاهش
خواهد گذارد و در سالهاى 1982-85 كاهش آن عمده خواهد بود، در حالى كه
كاهشى كه هم اكنون در مناطق ديگر در جريان است در اثر تخليه ذخائر
سريعاہ افزايش مى يابد. البته اعتقاد داريم كه اين مقدار بالاترين دامنه ئ امكان
توليد است و در صورتى كه اكتشافات موفقيت آميز باشند و حفاريها بخوبى
انجام گيرد و شوروى بتواند تجهيزات و تكنولوژى مورد نياز را بخوبى
وارد نمايد بدان نائل مى شود.
اگر نيتجه اين اقدامات چندان مثبت نباشد، ميزان بازده حداقل 8 ميليون
بشكه در روز خواهد بود.
در كوتاه مدت حداكثر توليد سوخت هاى جايگزين از قبيل زغال سنگ و گاز
طبيعى كاهش بازده نفت را به طور نسبت خواهد توانست جبران نمايد.
صنعت گاز طبيعى شورى از مرحله رشد چشمگير گذشته و وارد مرحله
كاهش رشد گشته است.
توليد زغال سنگ شوروى نيز بسيار كم و براى تاعمين نياز برنامه ها كافى
نمى باشد.
گرچه ذخائر گاز خيز بسيار بزرگ و توليد سالانه سالهاى 1976 و 7791
بيش از حد مورد نياز بود، ولى در آينده اين ميزان تواعم با نقصان خواهد
گشت.
پتانسيل مهم رشد هم اكنون بيش از هر زمانى وقتى كه صنعت گاز
شوروى رشد سريع خود را از اواسط دهه ئ 1960 آغاز كرد بيشتر بر يك
منقطه منفرد متمركز شده است و در حال حاضر مهمترين منطقه گازخيز
تويمان اوبلاست شمالى در غرب سيبرى مى باشد. مشكلات فيزيكى و
قيمت تمام شده مربوط به گسترش ذخائر در قلمروهاى غيرقابل سكونت، و
احداث هزاران كيلومتر خط لوله جهت انتقال گاز براى استفاده داخلى و
صادرات، مشكلات جديدى را به وجود آورده است. زيربناى نه چندان
خوب و شرايط سخت قطبى حفارى، توليد و احداث خطوط لوله را توام با
كندى خواهد كرد و مانع از آن خواهد شد كه شوروى ها بتوانند از اين ذخائر
عظيم بهره بردارى نمايند.
توليد ذخائر مهم ديگر كشور دراواكراين ، قفقاز شمالى، و ازبكستان در
سال 1976 به اوج خود رسيد و براى اولين بار در سال 1977 كاهش يافت و
حتى برنامه ريزى شده كه در چند سال آينده نيز سير نزولى بيشترى را طى
نمايد.
شوروى داراى دخائز عظيم زغال سنگ است، ليكن بسيارى از اين
ذخائر كه در بخش اروپايى شوروى قرار دارند نيز مانند منابع نفت و گاز
مى باشد. بخش اعظم خائر جديد نيز در شرق مراكز صنعتى و بخش اروپايى
كشور قرار دارند و بسيارى ديگر از ذخائر قابل دسترسى شرق نيز از نظر
كيفيت نامرغوب هستند. در دو دهه گذشته ميزان افزايش سالانه زغال
سنگ دو درصد بوده است و 3 درصد افزايش سالانه سالهاى 1976-80
هنوز تاعمين نشده است. كمبوده واگن هاى راه آهن جهت حمل و نقل زغال
سنگ، استفاده نادرست از نيروى كار و كاهش اضافه شده بر ظرفيت بهره
بردارى از معادن جديد از جمله موانع مهم به شمار مى آيند.
با افتتاح معادن جديد در سيرى، مساعله حمل و نقل در يك مشكل خاص
رو به افزايش خواهد شد.
كاهش رشد مصرف انرژى در شوروى بدون تاعثير شديد بر اقتصادى بسيار
مشكل خواهد بود. " پاورقى: به ضميمه ه جهت مشاهده بحث مفصل
پيرامون عرضه و مصرف انرژى در شورى رجوع شود "
نحوه مصرف انرژى شورى با الگوى مصرف آن در كشورهاى صنعتى غرب
بسيار متفاوت است و مشلكى است كه صرفه جويى در انرژى را بسيار
دشوارتر مى سازد. صنايع شديداہ پر مصرف انرژى آهن و فولاد حدود 13
درصد مصرف انرژى شامل مى شود.
در كشورهاى غربى حمل و نقل و مسئله بخش اعظم مصرف انرژى را
بخود اختصاص داده اند، و دورنماى صرفه جويى در اين نقاط بسيار اميدوار
كننده است. در شوروى بسيارى از تكنيك هاى مربوط به صرفه جويى انرژى
در صنايع و منازل كه اكنون در غرب مورد بحث قرار گرفته: در شورى يه
خدمت گرفته شده اند در شوروى حرارت بسيارى از مناطق شهرى و نيز
صنعتى از طريق سيستم هاى مولد مشترك تاعمين مى گردد. در حالى كه در
غرب تعداد اين سيستم ها بسيار كم است " كه اكثر آنها در آلمان غربى و
سوئد واقع شده اند " ولى شوروى هزاران سيتسم اينگونه اى را در خود مستقر
كرده است. بخش اعظم حمل و نقل بار در شوروى توسط خطوط راه آهن
انجام مى گردد در حالى كه در آمريكا و اروپاى غربى به جاى آن از كاميون
استفاده مى شود. در رابطه با اتومبيل هاى سوارى، شوروى براى هر 40 تا 50
نفر از ساكنين خود
يك اتومبيل دارد، در حالى كه در آمريكا و كانادا هر دو سفر بيش از يك
ماشين سوارى و در اروپاى غربى هر چهار تا پنج نفر يك اتومبيل سوارى
دارند.
به خاطر ساختارمصرف، صرفه جويى يا بايد از طريق ارتقاع تكنولوژى
صنعتى و يا تغيير توليد از صنايع سنگين به صنايع و خدمات سبك تاعمين
گردد. ولى هيچ كدام از اين كارها آسان نيست. ارتقاع تكنولوژى زمان و
هزينه بسيار لازم دارد. تغيير روش از صنايع سنگين مانند آهن و فولاد نيز با
نظريات گروههاى حاكم ذينفع و شورى مغايرت دارد.
توليد واقعى خالص ملى در شوروى رو به كاهش است وانتظار مى رود كه در
سالهاى 1980 نيز تواعم با كاهش بيشتر باشد. ما پيش بينى مى كنيم كه افزايش
توليد واقعى ناخالص ملى در سالهاى 1976-80 معادل 4 درصد در سال و
در سالهاى 1981-85 معادل 3 تا 3/5 درصد درسال باشد.
" پاورقى: در دهه آتى شوروى با مشكل اقتصادى حادى روبرو خواهند
شد. گذشته از مساعله انرژى، به خاطر كاهش شديد در ميزان رشد نيروى كار،
نرخهاى رو به كاهش بازدهى سرمايه، و كشاورزى فاقد كارآيى و غير قابل
اعتماد، و محدوديت در توانايى كسب ارز معتبر جهت واردات تكنولوژى
مورد نياز و خريدهاى وسيع و متناوب گندم انتظار بر پائين آمدن نرخ رشد
مى رود. بحث مفصل مربوط به دور نماها و مشكلات اقتصادى شوروى در
نشريه 77-10436، ژوئيه 1977 آورده شده است. "
مصرف انرژى شوروى داراى رشدى سريعتر از توليد ناخالص ملى در
سالهاى اخير و سالهاى 1960 مى باشد. با در نظر نگرفتن محدوديت
موجوديت در زمينه صرفه جويى انرژى مجموع تقاضا براى انرژى احتمالا"
با نرخى مشابه نرخ رشد توليد ناخالص ملى در سالهاى 1981 - 85
افزايش خواهد يافت. " پاورقى: به ضميمه ه رجوع گردد. "
كاهش قريب الوقوع در توليد نفت همراه با رشد توليدناخالص ملى سبب
خواهد شد كه شوروى نتواند در سالهاى 1981-85 به قدر كفايت نيازهاى
داخلى، نفت توليد نمايد و در همان حال موضوع خود را به عنوان صادر
كننده عمده حفظ نمايد. ما انتظار داريم كه نرخ رشد براى توليد انرژى، حدود
نيمى از تقاضا باشد. بنابراين شوروى بايد از مقدار صادرات انرژى خود به
مقدار قابل ملاحظه اى بكاهد. در سال 1976 ميزان صادرات انرژى اين كشور
معادل 3/3 ميليون بشكه نفت در روز بود، ولى تا سال 1985 تداوم حداقل
1 ميليون بشكه در روز نيز كارى بس دشوار خواهد بود. ما فكر مى كنيم كه تا
سال 1985 تداوم حداقل 1 ميليون بشكه در روز نيز بس دشوار خواهد
بود. ما فكر مى كنيم كه تا سال 1985 بخش اعظم انرژى صادراتى اين كشور
را گاز طبيعى تشكيل دهد. در آن زمان بين توليد و مصرف نفت شوروى
به سختى توازن برقرار خواهد گشت، بنابراين صدور مستمر نفت شوروى به
ديگر كشورهاى كمونيستى به وسيله واردات حاصله از غرب تاعمين خواهد
شد.