ضميمه الف
متدولوژى " روشها، قوانين، فرضيات و نظامات حاكم بر اين تحقيق علمى مام "
اطلاعات پايه مربوط به انرژى سازمان همكارى و عمران اقتصادى
اطلاعات پايه مربوط به انرژى سازمان همكارى و عمران اقتصادى
در تدوين سرى تقاضاهاى انرژى آمريكا، ژاپن، اروپاى غربى و كانادا، ما
درجائى كه امكان داشته از منابع اصلى اطلاعات استفاده كرده ايم. در اكثر
موارد اطلاعات اوليه به صورت واحدهاى اصلى انرژى گزارش شده است
" واحد مربوطه " كه ما آنها را به يك واحد يكسان يعنى معادل نفتى يك
ميليون بشكه در روز تبديل كرديم " به جدول الف 1 نگاه كنيد " اين تبديل
واحد به ميليون بشكه در روز سبب مى گردد، بدون توسل به تبديل، محاسبه
شود.
اطلاعات ما درمورد تقاضاى انرژى با اطلاعات مشابه جمع آورى شده
توسط ديگر تحقيق كنندگان تفاوت دارد. اين اختلاف به ترتيب كاهش ميزان
اهميت به شرح زير مى باشند.
سرى تقاضاهاى ما بجاى مجموع اطلاعات در مورد استفاه نهايى از
انرژى توسط هر يك از بخشاى مصرف كننده انرژى، مجموعه اى از كل
اطلاعات توليد و مبادله مربوط به هر سوخت به طور منفرد مى باشد.
در برآورد مصرف نفت، انبارهاى ذخيره نفت واحدهاى دريايى را نيز در
نظر گرفته ايم.
برآورد ما در مورد مصرف نفت آمريكا شامل محصولات حاصله از
جريان توليد " يا پالايش " نفت نمى گردد.
براى اندازه گيرى برق توليدى توسط منابع ژئو حرارتى، هسته اى و هيدرو
از يك واحد ميانگين حرارتى استفاده كرده ايم " كه معادل ميليون بشكه نفت
در روز مى باشد " .
در مورد گاز طبيعى كانادا از اطلاعاتى استفاده كرده ايم كه با
تعريف آمريكا در مورد گاز توليدى قابل فروش در بازار منافات نداشته
باشد.
جهت جلوگيرى از تجديدنظر در اطلاعات تشريح نشده و يا ناقص
موجود در يك سرى اطلاعات منتشره مربوط به تقاضا براى انرژى در
زمانهاى مختلف، به منابع اطلاعاتى اوليه تكيه كرده ايم.
ما از اطلاعات انرژى ژاپن بر اساس سال تقويمى به جاى سال مالى استفاده
كرده ايم.
بجاى توليد خالص برق توليد ناخالص آن را گزارش نموده ايم.
از ضرائب تبديلى متفاوت براى سوخت ها و كشورهاى مختلف استفاده
كرده ايم تا تقاضاى انرژى را به معادل نفتى آن يعنى ميليون بشكه در روز
تبديل نمائيم.
براى برآورد قيمت هاى نسبى انرژى آمريكا، ژاپن اروپاى غربى و كانادا،
براى هر يك از چهار منطقه يك سرى قيمتهاى مصرف كننده نهايى انرژى
بوجود آورديم و پس از آن اين قيمت ها را با استفاده از عوامل جلوگيرى از
رشد توليد ناخالص ملى به دلار با نرخ تسعير ثابت تبديل كرده ايم. سرى
قيمت هاى مصرف كننده نهايى ميانگين هاى محاسبه شده قيمت انواع مهم
انرژى از قبيل سوخت هاى جامد، نفت توليدى، گاز طبيعى، و برق به شمار
مى آيند. اين ميانگين ها سهمى از مصرف كلى انرژى مى باشند. قيمت هاى
مهترين انواع انرژى پرداخت مى گردد " به جدول الف 2 نگاه كنيد " .
مطالعات ديگر در مورد تقاضاى انرژى در كوتاه مدت و درازمدت به برآورد
بالاترى از كشش قيمت ها نسبت به تحقيقات ما دست يافته اند. تحليل ما
پيرامون علت هاى احتمالى اين تفاوت ها واختلافات نشان مى دهد كه منبع
مهم توليد اختلاف، انتخاب زمان تاريخى خاص به عنوان پايه برآوردها
مى باشد. اكثر برآوردهاى ديگر در مورد زمانهاى
قبل و تا سال 1973 انجام گرفته، در حاليكه ما در ارائه برآوردهاى خود از
اطلاعات مربوط به سالهاى 1974-76 استفاده كرده ايم.
دوره زمانى انتخابى تفاوت زيادى را در زمينه نتايج حاصله پديدى مى آورد.
به طور مثال تفاوت زيادى را در زمينه نتايج حاصله پديد مى آورد. به طور
مثال برآوردهاى ما در مورد كشش قيمت براى تقاضاى انرژى كوتاه مدت و
درازمدت آمريكا با استفاده از اطلاعات مربوط به سالهاى 1961-76 به
ترتيب عبارت است از 0/020 " 0/075 با استفاده از معادلات مشابه،
برآورده هاى مربوط به سالهاى 1961-73 كشش قيمت كوتاه مدت و دراز
مدت معادل 0/095 و 0/268 را نشان مى دهد، ولى برآورد مربوط به
سالهاى 1961-72 كشش قيمت كوتاه مدت و دراز مدت 0/334 و 0/11
را به دست مى دهد.
پيش بينى هاى مربوط به تقاضاى انرژى سازمان همكارى و عمران اقتصادى
پيش بينى هاى مربوط به تقاضاى انرژى سازمان همكارى و عمران اقتصادى
براى پيش بينى تقاضاى انرژى سالانه اين سازمان تا پايان سال 1985 چهار
مرحله را در مد نظر قرار داده ايم:
در مورد توليد ناخالص ملى واقعى و قميت هاى انرژى، سناريوهاى آتى را
در نظر گرفته ايم. در اين رابطه از دو سناريوى قابل جايگزينى براى توليد
ناخالص ملى استفاده كرده ايم. اطلاعات تاريخى مربوط به رشد توليد
ناخالص ملى در جدول الف 3، و سناريوهاى مربوط به آينده در جداول
الف 4 و الف 5 نشان داده شده است. در رابطه با قيمت هاى نسبى انرژى،
ما فرض را بر آن قرار داده ايم كه پس از سال 1977، در قيمت هاى واقعى انرژى
در نقاط ديگر ثابت فرض شده است. سناريوهاى مربوط به توليد ناخالص
ملى و قيمت هاى انرژى پيش بينى نمى باشند، بلكه براى برآورد زمانى كه
عوامل بازار سبب بالا رفتن قيمت نفت اوپك مى شود بكار خواهند رفت.
در مورد آمريكا، ژاپن اروپاى غربى و كانادا نيز معادلاتى در زمينه
تقاضاى انرژى آنها تهيه كرده ايم. در ذيل به شرح مفصل
اين معادلات پرداخته خواهد شد. در استفاده از معادلات جهت پيش بينى
تقاضاى انرژى ما، تاعثير برنامه هاى مفروض قيمت هاى انرژى و فعاليت كلى
اقتصادى را نيز در نظر گرفته ايم، ليكن تاعثير لايحه سياست انرژى و صرف
جويى آمريكا و سياست انرژى و صرفه جويى آمريكا و ديگر انرژى ملى را
كه كاملاہ بر تغيير قيمت انرژى متكى نيستند حذف كرده ايم.
براى دخالت دادن تاعثير آتى لايحه سياست انرژى و صرفه جويى آمريكا و
ديگر تاعثيرات غير مرتبط با قيمت بر تقاضاى انرژى، ما پيش بينى هاى
حاصله از معادلات تقاضا را كاهش داديم. درصد كاهش به طور مستقيم از
صفر در سال 1977 به 5 درصد در سال 1985 افزايش مى يابد.
اين برآورد كاهش يافته پايه پيش بينى سيا در مورد تقاضاى انرژى سازمان
همكارى و عمران اقتصادى مى باشد.
با جرح و تعديل پيش بينى هاى مربوط به تقاضا در رابطه با لايحه سياست
انرژى و صرفه جويى آمريكا وديگر اقدامات تواعم با صرفه جويى كه با قيمت
در ارتباط نمى باشند، در هر يك از پيش بينى هاى سالانه، جايى براى
تقاضاى نفتى لازم جهت تاعمين برنامه هاى دولت در مورد ذخائر اضطرارى
باز كرده ايم. اين اضافات و پيش بينى هاى ما در مورد تقاضاى نهايى انرژى
در جدول الف 6 نشان داده شده است.
معادلات ما در مورد تقاضاى انرژى بر دو فرضيه استوار است:
در صورتى كه در هر يك از چهار منطقه اى كه ما تقاضاى انرژى آن را برآورد
مى نمائيم، قيمت هاى انرژى ثابت بماند، بنابراين درصد تغيير در توليد
ناخالص ملى منطقه تقريباہ متناسب با تغييرى است كه در تقاضاى انرژى آن
منطقه پديد مى آيد.اين ضريب تناسب، كه اغلب آن را حساسيت تقاضاى
انرژى با توجه به تولد ناخالص ملى مى خوانند در رابطه با هر منطقه متفاوت
است.
درصد ناچيز تغيير در قيمت هاى انرژى در يكسال در هر منطقه
نشانگر در صد كاهش تقاضاى انرژى همان سال آن منطقه است ضريب
متناسب سال اول به عنوان كشش قيمت كوتاه مدت تقاضاى انرژى آن منطقه
به حساب مى آيد علاوه بر اين، افزايش قيمت انرژى هر سال موجب
مى گردد كه تقاضاى انرژى در سالهاى بعدى كاهش يابد. تاثير كلى افزايش
قيمت بر تقاضا به وسيله كشش قيمت در درازمدت اندازه گيرى مى شود
از نظر رياضى ما فرض مى كنيم كه تقاضاى كلى انرژى هر منطقه در هر سال كه
" t " DE است، با توليد ناخالص ملى واقعى هر منطقه يعنى " t " PNG و
قيمت هاى انرژى در گذشته و حال يعنى " t " p
" 1_ t " p " 2_t " p.. بستگى دارد و نيز تقاضاى انرژى " t " DE بر چند
پارامتر تقريبى يعنى عامل ثابتOA تقاضاى انرژى نوسان توليد ناخالص
ملى 1A و كشش ها يعنى OB/1B/2B بستگى داشته، و با تغييرهاى قيمت
يعنى " t " p/
" 1-t " p .
2B/..
تطابق مى نمايد كشش قيمت ها فرضاہدر طول اين مدت يك
سير نزولى هندسى را در پيش مى گيرد. خصوصاہ اينكه ما از حرف L براى
نشان دادن ارزش صفر تا يك و از حرف b براى نشان دادن پارامتر متفى بر
آورد استفاده كرده ايم، يعنىOB نتيجه حاصل ضرب bدر L به توان صفر
است " L " .B =PP 1b, " L " b=PP 2b . , والخ
بنابراين الگارتيم طبيعى تقاضاى انرژى " " t " DEn1 " مى توان بصورت
زير نوشت:
pniLB " t " pnilB " t " PNgn liA oAn " t " den1
... " 2-t " pnilB " 1-t "
بنابراين :
" 1-t " PNGnLlA " 0L " oan1 " L " =PP " 1-t " dEn1 " L "
.... " 3-t " pnilB " 2-t " pnilB " 1-t " pnilB
با در نظر گرفتن اختلاف بين اين دو معادله و لرليب عنوانى آنها، مى توانيم
شكل كلى معادلات تقاضاى انرژى خود را به دست آوريم:
nl1A " " t " - " t " pngnliA _ oan1 n " L-1 " =PP " t " den1
. " 1-t " DEn 1 " L " " t " pniB " 1-t " pnG
برآوردهاى ما در مورد پارامترهاى معادله تقاضا در جدول الف 7 نشان داده
شده است اگر از اين برآوردها براى پيش بينى تقاضاى انرژى در گذشته
استفاده مى كرديم، پيش بينى ها صحيح مى بودند و براى هر يك ار چهار
منطقه سازمان همكارى و عمران اقتصادى 4 درصد و براى كل كشورهاى
اين سارمان معادل 3 درصد مى بود " به جدول الف 8 لا الف 12 نگاه
كنيد. "
پيش بينى هاى جايگزين تقاضاى انرژى سازمان همكارى و عمران اقتصادى
پيش بينى هاى جايگزين تقاضاى انرژى سازمان همكارى و عمران اقتصادى
تغييرات جزيى در پارامترهاى معادله تقاضا مى نمايد موجب بروز
اختلافات بزرگ در پيش بينى تقاضاى انرژى بشود معادله تقاضاى انرژى
آمريكا مثال خوبى در ايت مورد است. برآورد ما در مورد نوسان انرژى و
توليد ناخالص ملى آمريكا معادل 1/1مى باشد حال اگر به جاى آن تنها از
رقم 1/0 استفاده كنيم و كشش قيمت در كوتاه مدت و دراز مدت را نيز تا
حدودى افزايش دهيم " يعنى نقش توليد ناخالص ملى را كم اهميت و نقش
قيمت را در تعين تقاضا پر اهميت بدانيم " منتج به يك معادله تجديد نظر
شده تقاضا با اندكى كارايى بهبود يافته در آزمايشات تاريخى يعنى طى يك
دوران 15 ساله " 196276 " مى شود. ولى اين بهبود به سالهاى 1960 يعنى
زمانى كه قيمت انرژى دائماہرو به كاهش بود و بافت اقتصادى و تكنولوژى
كمترين تشابه را هم با بافت امروزى نداشت، مى گردد در سالهاى 76
1974 يعنى زمانى كه تاثيرات افزايش فاحش قيمت نقل درسالهاى
197374 و افزايشهاى تدريجى تجربه مى شد، معادله تجديد نظر واقع
شده در پيش بينى تقاضاى انرژى از آن معادله اى كه ما انتخاب
كرده ايم دقت كمترى دارد. علاوه بر اين، معادله بر اساس سه سال تجربه به
نظر مى رسد كه انحرافى دائمى به سمت پائين داشته باشد " منحنى " ، در
حالى كه معادله منتخب ما نتايج واقعى را نشان مى دهد.
" به جدول الف 13 نگاه كنيد "
پيش بينى هاى مربوط به كشورهاى غيركمونيستى، خارج از سازمان همكار و عمران اقتصادى
پيش بينى هاى مربوط به كشورهاى غيركمونيستى، خارج از سازمان همكار و عمران اقتصادى
ما رابطه تاريخى بين فعاليت اقتصادى را با استفاه از توليد ناخالص داخلى و
مصرف نفت اندازه گيرى شده براى ده كشور روبرو شد مصرف كننده نفت
برآورد كرده ايم كه عبارتند از: استراليا، اسرائيل، نيوزلند، افريقاى جنوبى
و ديگر كشورهاى روبر شد غير اوپك به طور گروهى " به جدول الف 14
نگاه كنيد " . نوسانات نفت بر توليد ناخالص ملى پيش بينى شده است. در
اكثر موارد، نرخهاى رشد تقريباہ برابر با چهار پنجم تاريخى آن مى باشد. در
مورد مكزيك از برآوردهاى كمپانى پمكس در مورد مصرف نفت استفاده
كرده ايم.