روز شمار انقلاب اسلامى ، مقدمه
بسم الله الرحمن الرحيمانقلاب اسلامى در ايران بخاطر ويژگى هايش همواره مى تواند در
معرض تحريف تاريخ نويسان قرار گيرد. اگر تجربه مقابله با نظام حاكم
بر جهان به عنوان تجربه اى كه امكان موفقيت دارد، در يادها زنده و
جاودان بماند، الگوى راهگشاى مستضعفين و مظلومين در جاى
جاى تاريخ براى استيفاى حقوقشان خواهد شد. اين حقيقت كه اراده ئ
مردم تحت رهبرى يك رهبر مردمى و متكى به نيروى لايزال الهى از
هر قدرتى بالاتر است و توان شكست جبارترين حكومتها را دارد، به
عنوان يك تجربه شيرين پيروزى نيكى بر پليدى، ذائقه دردمندان
تاريخ را همواره در انتظار حلاوت پيروزى نگاه خواهد داشت و اميد
به ارمغان خواهد آورد.
انقلاب اسلامى در ايران حديث مردمى بود كه با دست خالى و دلى
مطمئن و سرشار از اميد، دل در گرو اخلاص ابرمردى بستند كه جز از
خدا از هيچ كس واهمه نداشت و جز از ذات حق از هيچ نيروى
ديگرى مدد نمى جست. اين تركيب مقدس معجزه بزرگ قرن را آفريد
كه دشمن با تلخى از آن به عنوان زلزله اى ويرانگر ياد كرد، و براستى
زلزله اى بود كه فقط بنيانهاى كاخ ظلم و بيداد را ويران كرد.
محمدرضاپهلوى، در گيرودار نفوذ بيگانه زمام كشور را بدست گرفت
و در خلال حكومت 37 ساله خود همه مقدرات را به بيگانگان
واگذاشت. از او به عنوان مطمئن ترين چهره آمريكا در منطقه ياد
مى شد. اين رژيم در كشورى حكومت مى كرد كه اكثريت مردم
مسلمان آن چه به لحاظ ايدئولوژى و چه از حيث فرهنگ نسبت
به بسيارى جوامع ديگر ممتاز بوده اند. موقعيت ژئواستراتژيك كشور
در خليج فارس، در مرزهاى جنوبى شوروى و در خاورميانه ، مجموعاہ
اهميت اينكه در ايران چه كسى حكومت مى كند را مضاعف
مى ساخت. سرمايه گذارى آمريكا در هضم فرهنگى و سياسى
كشورى با مشخصات مذكور بسيار گسترده بود. فلذا اگر انقلابى
صورت مى گرفت و رژيمى در چنين نقطه اى از جهان با اين ويژگى ها
ساقط مى شد، در وحله اول كوس رسوايى آمريكا را در هر كوى و
برزن مى نواختند.
سرانجام حماسه عظيم خون و شهادت در ميان ناباورى جهانيان
محقق شد و عليرغم همه تلاشهاى آمريكا و نيروهاى داخلى آن رژيم
وابسته و مستبد سقوط كرد و آمريكا در مقابل سوئالهاى متعدد
پيرامون علت اين شكست كه قبل از همه متوجه آمريكا بود قرار
گرفت.
امروز، مهمترين دليل براى ايجاد موئسسات رنگارنگ و تعقيب و
اجراى پروژه هاى تحقيقاتى متنوع در مراكز تحقيقاتى و دانشگاهى
آمريكا و اروپا در موضوع انقلاب اسلامى ايران را بايد در هدف و
مقصد اين تحقيقات جستجو كرد.
اگر چه از يكسو در پى شناسايى خطاهاى راه پيموده شده اى كه منجر
به پيروزى انقلاب شد مى باشند ولى هدف اصلى تحريف تاريخ
انقلاب خونبار اسلامى ماست.
حضرت امام رضوان الله تعالى عليه در نامه اى كه به يكى از مورخين
ارزشمند مرقوم فرموده اند، مى فرمايند:
"از شما مى خواهم هر چه مى توانيد سعى و تلاش نماييد تا هدف قيام
مردم را مشخص نماييد. چرا كه هميشه مورخين اهداف انقلاب ها را
در مسلخ اغراض خود و يا اربابانشان ذبح مى كنند. امروز هم چون
هميشه تاريخ انقلاب ها، عده اى به نوشتن تاريخ پرافتخار انقلاب
اسلامى ايران مشغولند كه سر در آخور غرب و شرق دارند. تاريخ
جهان پر است از تحسين و دشنام عده اى خاص له و يا عليه عده اى
ديگر و يا واقعه اى در خور بحث. اگر شما مى توانستيد تاريخ را مستند
به صدا و فيلم حاوى مطالب گوناگون انقلاب از زبان توده هاى مردم
رنجديده كنيد، كارى خوب و شايسته در تاريخ ايران نموده ايد. بايد
پايه هاى تاريخ انقلاب اسلامى ما چون خود انقلاب بر دوش پا
برهنگان مغضوب قدرت ها و ابرقدرت ها باشد.
شما بايد نشان دهيد كه چگونه مردم عليه ظلم و بيداد، تحجر و
واپس گرايى قيام كردند و فكر اسلام ناب محمدى را جايگزين تفكر
اسلام سلطنتى، اسلام سرمايه دارى، اسلام التقاط و در يك كلمه
اسلام آمريكايى كردند.
شما بايد نشان دهيد كه در جمود حوزه هاى علميه آن زمان كه هر
حركتى را متهم به حركت ماركسيستى و يا حركت انگليسى مى كردند،
تنى چند از عالمان دين باور دست در دست مردم كوچه و بازار، مردم
فقير و زجر كشيده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن
پيروز بيرون آمدند.
شما بايد به روشنى ترسيم كنيد كه در سال 41، سال شروع انقلاب
اسلامى و مبارزه ئ روحانيت اصيل در مرگ آباد تحجر و مقدس مآبى
چه ظلم ها بر عده اى روحانى پاكباخته رفت. چه ناله هاى دردمندانه
كردند، چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسى و بى دينى شدند
ولى با توكل بر خداى بزرگ كمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا
نهراسيدند و خود را به طوفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ايمان و كفر،
علم و خرافه، روشن فكرى و تحجر گرايى سرافراز ولى غرقه به خون
ياران و رفيقان خويش پيروز شدند."
اسناد لانه جاسوسى از زمره مآخذ قابل توجه در تدوين تاريخ انقلاب
است. تاكنون بخش عمده اى از اسنادى كه با نگرشى تحليلى نسبت
به روند جريان انقلاب نگاشته شده بود تدوين و ارائه شده است و
اكنون مجموعه گرانبهايى از اسناد كه به روايت تاريخى انقلاب
اسلامى مى پردازند طى چندين مجلد عرضه مى گردد.
سفارتخانه يا مركز جاسوسى آمريكا در تهران و همچنين
كنسولگرى هاى آن در شهرستانها با ارتباط وسيعى كه در سطوح
مسئولين سياسى نظامى داشته اند و با تسلطى به مراقب قويتر از ستاد
مديريتى رژيم شاه ناظر بر حوادث كشور بوده اند و به جمع آورى
اخبار و ارسال آن به آمريكا مشغول بودند و هر روز مجريان سياست
آمريكا در منطقه را در جريان تحولات قرار مى دادند. گاهى حتى در
يك روز چندين گزارش ارسال مى گرديد و بطور طبيعى هر چه به
روزهاى آخر سقوط رژيم نزديك مى شدند، حجم گزارشات از دقت و
فشردگى بيشترى برخوردار مى شود. در اين مجموعه اسناد منفردى
كه تحت عناوين ديگرى نيز قبلاہ منتشر شده براى هر چه كاملتر شدن
آن مجدداہ ارائه شده است. جلد اول، اخبار روزهاى نخست حركت و
نهضت مردم را تا پايان مرداد ماه 1357 را شامل مى شود. با اميد
اينكه قدمى هر چند ناچيز در ثبت اين حماسه الهى و تاريخى
برداشته باشيم.
دانشجويان مسلمان پيرو خط امام.
بهار 1731
1 شماره سند
كنسولگرى آمريكا در شيراز - 2 - A از:
وزارت امور خارجه به:
9 ژانويه 87-91/01/6531 تاريخ:
نا آرامى در دانشگاه جندى شاهپور
خيلى محرمانه9 ژانويه 87-91/01/6531
از: كنسولگرى آمريكا در شيراز - 2 - A
به: وزارت امور خارجه
رونوشت: كنسولگرى هاى آمريكا در اصفهان و تبريز
موضوع: نا آرامى در دانشگاه جندى شاهپور
آشفتگى دانشجويى در دانشگاه جندى شاهپور در اهواز نشانى از
تظاهرات گسترده و خشونت هايى كه بعضى اوقات در ناآرامى
دانشجويى در ديگر دانشگاههاى ايران طى سال تحصيلى جارى
ديده مى شود، ندارد. با اين وجود تمامى دانشكده هاى اين دانشگاه
تحت تاعثير تحريم كلاسها قرار گرفته اند و تقريباہ تمامى دانشجويان از
حضور در جلسات امتحانى خوددارى كرده اند. اين كار دانشگاه را به
آن حد از گسيختگى رسانده كه بسيارى تصور مى كنند كل ترم
تحصيلى كاملاہ منحل خواهد شد.
آشفتگى دانشجويى عمدتاہ مربوط به تغيير سيستم دانشگاه از نيم
سال به ربع سال مى باشد. با اين وجود يكى از منابع اظهار مى دارد كه
اين فقط آسانترين موضوع قابل دسترس مى باشد. اگر چه به نظر
مى رسد آشفتگى هاى جندى شاهپور نسبت به ساير اماكن تحصيلى
ايران تحت كنترل بيشترى باشد. اما در اهواز نيز همان نوع ناراحتى كه
به درستى تعريف نشده و بخش اصلى ناآرامى ها در ساير اماكن بوده
است، وجود دارد. بنابراين غالباہ اينطور بنظر مى رسد كه دانشجويان
فقط براى اينكه تظاهرات كرده باشند تظاهرات مى كنند، اما بروز
ناگهانى و مزمن فعاليتهايى از اين نوع بطور قريب به يقين موئيد
نارضايتى عميقى در بين دانشجويان دانشگاههاى ايران مى باشد.
تامست