كه وى واقع شده بود هيچگونه شانسى براى كنترل تظاهرات نداشت
و وى را فقط به عنوان كسى كه قربانى ديگران شده است نظاره
مى كنند. در هر حال تاكنون فقط يك مقام بركنار شده است و او
سرهنگ زاهدى رئيس سازمان اوقاف است. از نقطه نظر عموم بر
كنارى وى بخاطر مديريت ضعيف زيارت حج بوده است ولى بطور
خصوصى گفته شده است كه وى در ايجاد ارتباط بين دولت و رهبران
مذهبى ناموفق بوده است. سرلشگر ناجى نيز ممكن است از كار كناره
گيرد و اگر چنين اتفاقى افتد بر اساس درخواست خودش خواهد بود.
عليرغم شكست هاى ادارى حكومت نظامى وى شهرت شخصى
خوبى در اين برهه كسب مى كند. وى به عنوان يك سنت گرا و فقط
علاقه مند به تاعمين عامه شناخته شده و از طرف مخالفين و موافقين
مورد احترام است. با اين وجود كه يك فرد محتاط شناخته شده است
در راديو و تلويزيون و در مجامع خصوصى خوب ظاهر شده و بجاى
تحميل خواسته اش با زور از صحت و صفات خوب اصفهانيها مدد
گرفته است. وى خودش اظهار مى دارد كه اين شغل براى او نامطبوع و
ناخوشايند است و اميدوار است آنرا تغيير دهد. رابطهاى نظامى
مى گويند وى در واقع به دنبال بازنشستگى كامل پس از ترفيع به درجه
سپهبدى بخاطر تلاشهايش در حكومت نظامى مى باشد.
نتايج
حكومت نظامى در اصفهان يك اسباب امنيتى موئثر بوده است كه
تقريباہ تمام آشوب هاى عمومى در كوتاه مدت را از بين برده ولى در
جوار آن در ايجاد يك اداره شهرى كافى براى نيازهاى شهر ناموفق
بوده است. ظاهراہ به عنوان يك درس حقيقى در ساكت نمودن
آشوب و ديگر شهرهاى ايران ناموفق بوده است...
همينطور كه تهديدات امنيتى كاهش مى يابد " حداقل در خاطره " يك
عدم رضايت عمومى رو بتزايد نسبت به هزينه ها و محدوديت هاى
اين محافظت و فشارهايى براى پايان حكومت نظامى بوجود مى آيد.
نيروهاى امنيتى از اين وحشت دارند كه متوقف كردن كامل حكومت
نظامى بوجود مى آيد. نيروهاى امنيتى از اين وحشت دارند كه متوقف
كردن كامل حكومت نظامى طغيان مجددى در فعاليت مخالفين
بوجود آورد و فقط خاتمه منع عبور و مرور همراه با ادامه حكومت
نظامى را مورد نظر قرار مى دهند. اگر اين امر به وقوع بپيوندد اداره
حكومت نظامى بايستى راهى براى استفاده موئثر از ساختار موجود
اداره امور شهرى پيدا كند، ليكن تاكنون هيچگونه تلاشى
در اين جهت از خود نشان نداده است. پروژه هاى خارجى از جمله
آمريكايى با لغو حكومت نظامى راضى خواهند بود ولى خيلى از
كسبه محلى اظهار مى دارند در وضعيت اقتصادى وخيمى قرار دارند
و اگر به عمليات دولت متكى باشند حداقل از سطح كارائى پائين تر
مى روند. بنابراين ادامه حكومت نظامى ممكن است نارضايتى
اقتصادى را كه بنظر مى رسد ريشه از آشوب هاى اجتماعى اخير
داشته باشد اصفهان را به بدتر از زمان شروع اش تبديل نمايد. به
عبارت ديگر خاتمه سريع حكومت نظامى ممكن است همان چيزى
باشد كه مخالفين منتظر آن براى از سرگيرى تظاهرات مى باشند، به
همان نحو كه در شهرهاى ديگر ايران اتفاق افتاد. اگر حكومت نظامى
در همين زمان موقوف گردد ناخوشايندى اقتصادى شهروندان
مى تواند برقرارى مجدد آنرا خيلى مشكل تر سازد. راه حل مطلوب كه
باقى ماندن حكومت نظامى تكنيكى همزمان با سپردن موئثر اداره
امور اجتماعى بدست غير نظاميان است، متاعسفانه محتمل بنظر
نمى رسد " به لحاظ فقدان همكارى بين كارمندان غير نظامى دولت و
ستاد حكومت نظامى و تمايل شديد همه به عدم مسئوليت پذيرى و
اينكه در اين شرايط تقصيرها را به گردن ژنرال ناجى به عنوان يك فرد
نالايق بيندازند. "
مك گافى
25 شماره سند
اداره ئ تحقيقات ويژه نيروى هوائى، منطقه 72، تهران، ايران از:
به: ستاد فرماندهى اداره تحقيقات ويژه نيروى هوائى، واشنگتن دى سى به:
3 سپتامبر 12-78 شهريور 7531 تاريخ:
گزارش DICQ براى اوت 87
بدون طبقه بندى - فقط براى استفاده رسمى3 سپتامبر 12-78 شهريور 7531
از: اداره ئ تحقيقات ويژه نيروى هوائى، منطقه 72، تهران، ايران
به: ستاد فرماندهى اداره تحقيقات ويژه نيروى هوائى، واشنگتن
دى سى
موضوع: گزارش DICQ براى اوت 87
عنوان: ايران توسط آشوب هاى اجتماعى متزلزل شده است.
1- در تمام طول سال 1978 ايران توسط آشوب هاى خشن و شديد
در تمام شهرهاى بزرگش به عجز درآمده است. تخمين افراد كشته
شده تاكنون از 500 نفر تجاوز مى كند و هزاران نفر زخمى و بيش از
صدها ميليون دلار خسارت مالى وارد شده است. اغتشاش شديد در
اصفهان موجب برقرارى حكومت نظامى در دومين شهر بزرگ ايران
در تاريخ 11 اوت 1978 شد.
2- موج آشوب هاى سال 1978 وقتى از شهر مذهبى قم واقع در
150 كيلومترى جنوب تهران آغاز گرديد كه، در تاريخ 9 ژانويه 1978
پليس بر روى جمعيت مذهبى تظاهر كننده اى كه مبادرت به اشغال
يك پاسگاه پليس نموده بودند، آتش گشود.
بطوريكه گزارش شده تظاهركنندگان توسط روحانيون محافظه كار
مسلمان هدايت مى شدند و در سالروز قانونى كردن اصلاحات ارضى
و آزادى زنان توسط شاه به اعتراض پرداختند. اعلاميه هاى رسمى
تعداد كشته شدگان را پنج نفر اعلام نمود كه در هر صورت منابع قابل
اعتماد و هميشگى گزارش كردند كه رقم 20 تا 30 نفر صحيح تر
مى باشد. در عرض دو روز تظاهراتى به طرفدارى آنانى كه در قم كشته
شده بودند، بطور ناگهانى در ديگر شهرهاى عمده ايران و عمدتاہ در
اصفهان، شيراز، تبريز و تهران شروع به مشتعل شدن نمود. اعمال
اخلالگرانه معمولاہ بدنبال مراسمى مذهبى اتفاق مى افتاد كه در آن
خطابه هاى كوتاه ضد دولتى ايراد مى شد و تظاهركنندگان از مساجد
بيرون مى ريختند و به تخريب و سوزاندن اتوموبيل ها، بانكها،
مغازه هاى مشروب فروشى، سينماها و ديگر حرفه هائى مى پرداختند
كه بيانگر القاع نفوذ غرب به جامعه سنتى ايران بودند.
3- در 18 فوريه 1978 شهر شمالى تبريز خسارت قابل توجهى را
بوسيله آشوبگران مذهبى متحمل شد، آنها چهلمين روز واقعه قم را
برپا نموده بودند. در دنياى اسلام چهلمين روز پس از مرگ روز سنتى
عزادارى است. شدت ناآرامى ها و بى نظمى هاى تبريز باعث شد
سربازان عادى ارتش و تانكها براى برقرارى نظم وارد شهر شوند. رقم
رسمى ابراز شده در مورد كشته شدگان 9 نفر بود، ولى در هر حال
تخمين هاى قابل اعتمادتر رقم را نزديك به 180 نفر ذكر مى كند.
خشونت در ديگر شهرهاى بزرگ كه در ارتباط با چهلمين روز
عزادارى بود شعله ور شد. اين خشونتها بر اساس اخبار منتشره در
هوادارى از آشوبگران تبريزى، انجام مى شد. در آن هنگام دوره هاى
چهل روزه تا حدودى با تظاهرات در هم آميخته بودند، اعمال
پراكنده خشونت و تخريب در فاصله هاى زمانى كوتاه تر و غير قابل
پيش بينى رخ مى داد.
بانكها، سينماها، و مغازه هاى مشروب فروشى همچنان اهداف مورد
توجه، حملات بمب هاى آتش زا و پرتاب سنگ بودند. در اول آوريل
1978 خشونت وسيعى بطور ناگهانى تمام كشور را فرا گرفت كه منجر
به برخوردهاى متعددى با نيروهاى امنيتى شد و چندين كشته يا
زخمى از تظاهركنندگان بر جاى ماندند. تظاهرات وسيعى نيز در
اصفهان شروع به شكل گيرى نمود كه دانشجويان دانشگاه اصفهان در
آن شركت داشتند. اين تظاهرات هر چند كه از قبلى ها سازمان يافته تر
و با خشونت كمترى برگزار مى گرديدند ولى باعث متلاشى و از هم
گسيختگى مى شدند. اين تظاهرات بطور مرتب در خلال ماه ادامه
يافت و باعث بستن دانشگاه شد. در روز 9 مى 1978 خشونت شديد
خيابانى
مجدداہ در اصفهان شروع شد و پليس و نيروهاى امنيتى بروى
جمعيت تظاهركننده آتش گشودند. در خلال آشوب هاى اين دوره،
بمب گذارى ها و آتش سوزيهاى عمدى در ديگر شهرهاى بزرگ
منجمله تهران، همدان، شيراز، كرمانشاه، تبريز، قم، مشهد، بوشهر،
كرمان و يزد اتفاق افتاد. از دهات كوچك پراكنده در تمام كشور نيز
ناآراميهايى گزارش گرديد. كارمندان غير نظامى آمريكائى در شركتهاى
پيمانكارى مرتبط با امور دفاعى، در مورد درگير شدن غير عمدى در
برخوردها گزارش دادند. البته هيچكدام زخمى نشدند. شدت
اغتشاش در 10 روز اول ماه مى در تهران منجر به يك اقدام انضباطى
اعلام شده توسط نيروهاى امنيتى دولت گرديد و شاه براى اينكه
اقدامات امنيتى را شخصاہ زير نظر بگيرد سفرش به اروپاى شرقى را
بهم زد. تانكها، نفربرهاى زرهى و سربازان آماده رزم، در حوالى بازار
تهران صحنه هاى روزمره اى را ايجاد نمودند و برخوردهاى خونينى
بين نيروهاى امنيتى و آشوبگران و نيز بين گروههاى رقيب مخالفين،
رخ داده است.
4- يك آرامش نسبى به كشور بازگشت و تا ژوئن و اواسط ژوئيه ادامه
يافت. در 20 ژوئيه 1978 يك رهبر مذهبى با نفوذ و مخالفت دولت
با 5 نفر همراهان او در مشهد در يك تصادف اتوموبيل با يك وسيله
نقليه ارتشى كشته شدند. پيروان او ادعا نمودند كه مرگ وى عمداہ
بوسيله دولت صورت گرفته است و آشوب هاى شديدى در خلال
تشييع جنازه وى در 22 ژوئيه 78 صورت پذيرفت، كه منجر به مرگ
عده اى گرديد. خشونت مجدداہ به شهرهاى ديگر ايران و عمدتاہ
اصفهان، شيراز، تبريز و تهران شيوع يافت و در اصفهان به چنان
درجاتى رسيد كه در 11 اوت 78 حكومت نظامى برقرار گرديد. گفته
مى شود كه اغتشاش در شيراز منجر به مرگ 60 تا 200 نفر شده باشد.
برخوردهاى خونينى نيز در جنوب تهران اتفاق افتاد و دو تا سه هزار
سرباز و پليس ضد اغتشاش در منطقه پخش شدند. خيلى از
رستوران ها و مكانهايى كه رفت و آمد خارجيان به آنجا مكرراہ صورت
مى گيرد در شيراز و اصفهان با بمب آتش زا مورد حمله قرار گرفتند و
در 13 اوت 1978 رستوران خان سالار تهران كه در ميان ايرانيان و
غربى ها محبوبيت مشابهى دارد بوسيله يك آلت منفجره، تخريب
شد.
از ميان 70 نفرى كه در رستوران بودند 40 نفر مجروح شدند كه 6 نفر
از آنان آمريكائى بودند. حدود "29 سينما در سراسر كشور با
بمب هاى آتش زا مورد حمله قرار گرفته اند. سه نفر در يك حمله در
مشهد كشته شدند، و در 19 اوت 1978 جمعيتى بالغ بر 377
تماشاچى در اثر يك حريق عمدى در سينما ركس آبادان كشته
شدند، فاجعه اى كه