آسیب شناسی مطبوعات جلد 3
لطفا منتظر باشید ...
ما بايد تكليف جدى خود را با اينها روشن كنيم. نبايد روبنايى فكر كنيم كه هر موقع با سوسياليسم مواجه شديم، همان موقع اقدام كنيم. در دههى چهل و پنجاه هر دانشجويي، يكى از كتابهاى آقاى ارانى و ماركسيستهاى ديگر را به همراه داشت. توضيحالمسائل اساتيد و روشنفكران و دانشجويان ما اينها بود. مدتى آثار اگزيستانسياليستها مد بود، كه سعى ميكردند، مقداري، آن را اسلامى كنند و نام آن را اگزيستانسياليسم اسلامى نهاده بودند. الان با گرايشهاى دو دههى اخيرِ جامعهى ليبراليسم روبهرو هستيم. من مطمئنم در يك يا دو دههى آينده با گرايشهاى پستمدرن روبهرو خواهيم بود. تا كى ميخواهيم، از اينها تقليد كنيم؟
اين مشكل ما را حل نميكند. ما بايد تكليفمان را با اين مبانى چهارگانه روشن كنيم. قبلاً يادآور شديم كه بزرگانى اين دغدغه را داشتند و به فكر چاره افتادند. بعضيها مثل سيدجمالالدين اسدآبادي، رشيدرضا، شيخ محمد عبده، ميگفتند ايراد از مسلمانى ماست و اسلام ذاتاً با علم جديد و مدرنيتهى تعارضى ندارد؛ درست است؛ ما از علم و تحقيق غفلت ميكنيم، بعد وقتى غرب تحقيقاتى انجام داد، ميگوييم، اسلام منشأ عقبماندگى ما شده است و به دين حملهور ميشويم؛ با اينكه روايات و آيات فراوانى دربارهى تفكّر و تعقل آمده است.
ما گاهى معنويت را كنار ميگذاريم، بعد وقتى غرب روى به معنويت ميآورد، دوباره به سمت معنويت ميرويم. الآن ده سال است كه هاليوود دربارهى سينماى دينى مطالعه و برنامهريزى ميكند چون فهميدند كه بشر امروزى به سمت معنويت ميرود؛ ولى حاشيهاى كه من بر سخن سيدجمالالدين ميزنم اين است كه هرچند ما در مسلمانيمان ضعف داريم، امّا اين وضعيت از مدرنيته و حتّى علم، باز هم با اسلام تعارض دارد.
آقايان شريعتى و بازرگان، سعى ميكردند دستاوردهاى مدرنيته را بر متون دينى تحميل و تطبيق كنند. اين هم راه درستى نيست؛ براى اينكه تأويل است. ما بايد ببينيم خود دين و مدرنيته چه ميگويند اگر تعارضى پيدا شد، لااقل سخن دين را به عنوان يك فرضيه بپذيريم و تحقيقات علمى روى آن انجام دهيم، شايد نظريهى مدرنيته اشتباه باشد. چطور نظريهى ترانسفورميسم درست است ولى آيهى قرآن ما غلط است و بايد بر آن تحميل كنيم؟!
فردا ترانسفورميسم رد ميشود و نظريهى جديدى ميآيد، بعد ميخواهيد آن را بر قرآن تحميل كنيد؟
بعضى از روشنفكران معاصر ما، راه حل ديگرى ارائه داده اند.