موسيقى و تكخوانى زن از منظر دينى
اسلام آن قسم از موسيقى را كه سبب «بيكارگي، ابتذال، بيحالى و واخوردگى از واقعيتهاى زندگى و گناه و شهوترانى است»،(12) حرام شمرده است. موسيقى اگر انسان را از جديّت و «از معنويت و از خدا و ذكر غافل كند، موسيقى حرام است».(13) اسلام ميخواهد انسان از جديت بيرون نرود و در مقابل هيجانات، خود را سرگردان نبيند و انديشه و تعقّل او ضعيف نشود؛(14) لذا در قرآن(15) از اين نوع موسيقى نهى شده و در احاديث متعدّدى آمده است:اولين كسى كه مرتكب غنا شده و نواختن آغاز نمود شيطان بود.(16)و از مضرّات آن، «ظهور نفاق»، «قساوت قلب»، «گسترش بيحيايى و فساد اخلاقي» و «محروميّت از رحمت الهي» و امثال اينها(17) ياد شده است.آوازخوانى نيز اگر شاخصهاى مذكور را داشته باشد و از لحاظ نوع خواندن و يا مضمون، انسان را از حالت عادى خارج كند و مطرب و لهوى باشد، حرام است و به تصريح مقام معظم رهبري(18) و ساير مراجع، صرف پخش آن از صدا و سيما و يا صدور مجوز از وزارت ارشاد، موجب حليّت نميشود؛ بلكه شنونده بايد تشخيص دهد كه در عرف مردم، اين موسيقى و خوانندگى مناسب با مجالس لهو و لعب نيست؛ البتّه گاهى چنان بيمبالاتى صورت ميگيرد كه تندترين موسيقيها را هم حلال ميشمرند، كه اگر چنين باشد، ديگر مصداقى براى موسيقى مطرب باقى نميماند!!امّا آوازخوانى زنان
عدّهاى از فقها آوازخوانى غنايى زن را براى زنان، در مجلس شب زفاف عروسى جايز ميدانند، با اين شرط كه نامحرم صداى آنها را نشنود و همراه با نوازندگى مطرب با آلات موسيقى نباشد؛ زيرا موسيقى مطرب، در همهى موارد،حرام است؛(19) هر چند مرحوم آيت الله اراكى و آيت الله سيستاني، بنابر احتياط واجب، غنا در مجالس عروسى را هم جايز نميشمرند و آيت الله مكارم شيرازى نيز آن را جايز نميدانند. حكم تكخوانى زن نيز ميان مراجع عظام اختلافى است؛ عدّهاى از آنان به حرمت تكخوانى غير غنايى زن حكم كردهاند؛ لذا بيان حكم به جواز به صورت نظر عام دينى صحيح نيست و ترويج و چاپ آن، به اين صورت، برخلاف رسالت مطبوعاتى است و افراد بايد در اينباره به مرجع تقليد خود رجوع نمايند.براى روشن شدن مسئله، درذيل، استفتاءاتى را از برخى از مراجع بزرگوار كه در دسترس بوده نقل ميكنيم:مرحوم آيت الله اراكى و مرحوم آيت الله گلپايگاني:تكخوانى موسيقيهاى غير مطرب توسط زن، مانند سرودها در صورتى كه نامحرم صداى آنها را بشنود جايز نيست.(20)آيت الله مكارم شيرازي:گوش دادن به سرودهايى كه يك زن تكخوانى كرده، حرام است.(21)آيت الله فاضل لنكراني:تكخوانى موسيقيهاى مطرب توسط زن، مانند سرودها، در صورتى كه نامحرم صداى آنان را بشنود جايز نيست.(22)و آيت الله تبريزي:تكخوانى زن اگر غنايى باشد حرام است.(23)مقام معظّم رهبري:مجرد صوت زن نامحرم حرام نيست و استماع صداى زن فى نفسه منعى ندارد؛ ولى اگر به ملاحظهى وضع خاص خواننده در حال خواندن، يا وضع خاص مجلس و محل خوانندگي، يا به ملاحظهى مضامين موضوعى كه خوانده ميشود، از مصاديق مطرب لهوى به حساب آيد و يا مستلزم مفاسدى باشد، جايز نيست.(24)در نتيجه:
اولاً
عدّهاى از مراجع آن را در همهى موارد حرام دانسته و برخى حرمت را مشروط به مطرب و غنايى بودن نمودهاند و هر فردى بايد به تقليد از مرجع خود عمل نمايند؛ و طرح اين مسئله، به صورت نظر عام ديني، كه توسط ايشان صورت گرفته است، صحيح نميباشد؛ثانياً
در صورتى هم كه موسيقى مباح باشد، با توجّه به آموزههاى دينى و علمي، هيچ دليلى بر ترويج و تبليغ گستردهى آن وجود ندارد. اين نوشتار را با كلامى از امام راحل به پايان ميبريم:نبايد دستگاه تلويزيون جورى باشد كه 10 ساعت موسيقى بخواند.... اين عذر نيست كه اگر موسيقى نباشد در راديو، آنها ميروند از جاى ديگرى موسيقى ميگيرند. حال اگر از جاى ديگر ميگيرند، ما بايد به آنها موسيقى بدهيم؟ما بايد خيانت كنيم؟(25)به اميد روزى كه همهى هنرمندان و مسؤولين فرهنگي، با توجّه به تعاليم ديني، راه سعادت و اعتدال را بپيمايند و سعادت خود و جامعه را رقم زنند.
(1). روزنامهى حيات نو، شمارهى 234، مورخ 26/8/80.(2). مقام معظم رهبرى 27/9/65، دومين كنگرهى شعر و ادب ـ جهاد دانشگاهى (كتاب هنر، چ اوّل، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران 1367)، ص 10.(3). مقام معظم رهبرى 16/11/60، ديدار با واحد فرهنگى روزنامهى جمهوري، كتاب هنر، ص 15.(4). استفتائات،ر. ك: احمد شرفخانى خويي، انسان، غنا، موسيقي، (چ اوّل، انتشارات مشهور قم، 1380)، ص 104.(5). آقاى موسوى تبريزي، حياتنو، 26 / 8 / 80، ص 4 و سينما جوان 22 آبان.(6). آقاى محمد موسوي، اطلاعات، 30 / 8 / 80، ص 7 و صداى عدالت 29 / 8 / 80، ص 16.(7). آقاى جعفري، نشريهى زنان، ش 80، مهر 1380 ص 32.(8). هنگامهى اخوان، حيات نو، 26 / 8 / 80، ص 4، ايشان نيز خواستار آزادى زنان در آوازخوانى تحت شرايط خاص و كنترل شده گرديد.(9). شهيد مرتضى مطهري، تعليم و تربيت در اسلام (چ دهم، انتشارات الزهراء تهران 1366)، ص 44 و 45 و علامه جعفري، مبانى فقهي، روايى موسيقي.(10). صحيفهى نور، ج 8، ص 197 تا 201، و ج 9، ص 155.(11). ر. ك: انسان، غنا، موسيقي، ص 81، 85؛ محمد اسماعيل، نوري، موسيقى از ديدگاه اسلام (انتشارات آزادى بيتا)، ص 140 و تأثير موسيقى بر روان و اعصاب، ص 38.(12). مقام معظّم رهبري، دههى فجر 77 در ديدار با جوانان، روزنامهى جمهورى اسلامي، 18 بهمن، 1377(13). همان.(14). شهيد مطهري، تعليم و تربيت در اسلام، ص 44.(15). سورهى حج، آيهى 30 و سورهى لقمان، آيهى 6.(16). حرّ عاملي، وسائلالشيعه، ج 12 (نشر كتابفروشى اسلاميهى تهران)، ص 231.(17). همان، ج 12، ص 231 و 232 و 235 و محمد ريشهري، ميزان الحكمة، ج 7 (چ اوّل، دفتر تبليغات اسلامى قم، 1362)، ص 305 ـ 307.(18). مرحوم امام راحل، مقام معظّم رهبري، آيت الله گلپايگاني، آيت الله فاضل لنكرانى و آقاى تبريزي، (كتاب انسان، غنا، موسيقي)، ص 91 ـ 140، استفتاءات.(19). همان.(20). همان، ص 113 و 118 و احكام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعى آنان، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، ص 215.(21). همان، ص 147.(22). همان، ص 127.(23). همان، ص 139، نظرهاى مراجع از توضيحالمسائل و يا استفتاء درج شده است.(24). همان، ص 102.(25). صحيفهى نور، گردآورنده مركز مدارك فرهنگى انقلاب اسلامي، بهمن 61، ج 8، ص 197 ـ 201 و ج 12، ص 104.