عصر مداراى دينى در جوامع غربي(1) - آسیب ‌شناسی مطبوعات جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آسیب ‌شناسی مطبوعات - جلد 3

سید محمدعلی داعی نژاد، حسن رضائی مهر، علی اکبر مؤمنی، ابوالقاسم مقیمی حاجی، عباس بصیر، محمد ملک زاده، هبت الله صدر السادات زاده، احمد شجاعی، محمد جواد نوروزی، مهدی اکبری، محمد امین، غلامحسن محرمی، حمید کریمی؛ تهیه کننده: مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم؛ با مقدمه و نظارت: عبدالحسین خسروپناه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عصر مداراى دينى در جوامع غربي(1)

چكيده

چندى پيش « هابرماس»، فيلسوف معاصر آلماني، در جمع انجمن حكمت و فلسفه، در ايران سخنانى ايراد كرد. وى پس از تبيين سير تحول معنايى واژه‌اى تلرانس (tolerance) در مغرب زمين، مداراى دينى را به عنوان دستاوردى نوين در جوامع غربى و راهكارى مناسب در جهت فروكش كردن تضادها و چالش‌هاى بشر امروز معرفى كرد و لزوم فرهنگ شدن اين دستاورد را در ميان جوامع شرقي، به ويژه كشورهاى اسلامى گوشزد نمود. وى در ادامه، يكى از راهكارهاى وصول به اين مدنيه‌ى فاضله را، تن دادن به سكولاريسم و تفكيك حوزه‌ى دين از دايره‌ى اخلاق اجتماعى و حكومتى و پيوستن به هنجارهاى به اصطلاح دموكراتيك و غربى عنوان مي‌كند.

نقد و بررسي:
سكولاريزم هزار چهره

هبت‌ الله صدرالسّادات‌زاده

يكى از خطرهايى كه مي‌تواند يك جامعه را تهديد كند و بنيادهاى معرفتى آن را متزلزل سازد، تهاجم افكار معارض در لباس و قالبى غيرمتعارف و همسو با باورهاى دينى و اجتماعى آن جامعه است.

چندى پيش، هابرماس، فيلسوف معاصر آلماني، با ايراد سخنانى در انجمن حكمت و فلسفه در ايران، مطالبى را حول محور مداراى دينى در جوامع غربى عنوان كرد كه با همين عنوان، در برخى از مطبوعات كشور(2) منعكس شد كه دقّت در آن تأملاتى را مي‌طلبد. در نگاه نخست به نظر مي‌آيد كه گفتار مذكور در صدد بيان مداراى دينى و زندگى مسالمت‌آميز اقوام و اديان مختلف در مغرب زمين و تبليغ اين فرهنگ در جوامع شرقى و به ويژه اسلامى و ايران است؛ امّا كمى تأمل در آن، از واقعيتى تلخ به نام تبليغ سكولاريسم پرده بر مي‌دارد كه اينك در پس نقاب زيبا و فريبنده‌ى مداراى دينى موضع گرفته است و قصد دارد تا راه نفوذى در تنها دژ مستحكم جهان اسلام، يعنى نظام جمهورى اسلامى ايران بيابد. هابرماس كوشيده است تا به گونه‌ى غير مستقيم و بدون ايجاد حساسيت، به هدف خود نايل شود؛ و در اين راستا، نخست سير تحول معنايى واژه‌ى تلرانس (tolerance) را در ادبيات ژرمن‌ها و اروپاييان تبيين مي‌كند و آن را يگانه راه حل براى فروكش كردن نزاع‌ها و پايان پذيرفتن خشونت و درگيرى بين معتقدان به اديان گوناگون معرفى مي‌نمايد؛ راه حلى كه به گمان ايشان، پس از عبور از فراز و نشيب‌هاى فراوان در طول سه سده، اينك به دوران رشد و بلوغ خود رسيده است و ره‌آورد تمدن كنونى جهان غرب به شمار مي‌آيد و در پرتو آن مي‌توان گلستانى عارى از جنگ و گريز و خشونت و تدمير را به نظاره نشست.

آري، دستاورد بزرگ مغرب زمين كه هابرماس با به رخ كشيدن آن كوشيده است به گونه‌اى تلويحي، ضرورت تحول كشورهاى اسلامي، به ويژه ايران را در چارچوب آن گوشزد كند، چيزى جز مداراى دينى و احترام به حقوق اقليت‌هاى مذهبى نسيت. جالب اين كه برخى از بي‌خبران از معارف رفيع و ژرف و بي‌كران اسلامي، چنان مات و مبهوت و حيرت‌زده و انگشت به دهان گزيده، محو اين سخنان شده‌اند كه گويى تراوش نوين انديشه‌ى از ما بهتران فرنگ، روزنه‌ى اميدى را پيش روى بشر خسته از كشاكش و چالش‌هاى كنونى جهان گشوده است. نگارنده، بحث درباره‌ى ميزان عملى شدن و مورد پذيرش قرار گرفتن و فرهنگ شدن اين راه حل در مغرب زمين را وجهه‌ى همت خود قرار نمي‌‌دهد؛ چنان كه تحولات سياسى اروپا و پيروزى احزاب راست افراطى در سطحى كلان، گواهى بر واكنش منفى و نپذيرفتن آن از سوى مردم آن سامان است؛ امّا اين دستاورد به اصطلاح نوين و عظيم غرب، چيزى نيست، جز يكى از اصول مترقى اسلام، كه زير‌بناى حكومت پيامبر گرامى صلّى الله عليه وآله وسلّم در چهارده قرن پيش بوده است.

/ 51