موسيقى و تكخوانى خانمها(1)
چكيده
در اين مصاحبه، از «جواز تكخوانى زن» به عنوان يك نظر فراگير فقهى ياد شده است؛ و در ضمن آن، به لزوم ترويج موسيقى و بهرهگيرى از اين «ظرفيت خلاق»، تأكيد شده است.نقد و بررسي:
موسيقى و تكخوانى زن
ابوالقاسم مقيميحاجى«هر انقلابي، هر تمدّنى و هر فرهنگى تا در قالب هنر ريخته نشود، شاخص نفوذ و گسترش ندارد»(2) و «هنر اسلامى آن چيزى است كه در آن عنصر سازندهاى از انديشهى اسلامى وجود داشته باشد».(3)هنر حقيقى و مدرن، هنرى است كه در هدايت افراد به سوى كمال و شكوفا شدن ظرفيتهاى معنوى انسان موفق باشد. چنين هنرى متحوّل كنندهى انگارهها و دربردارندهى آموزههاست. بعد از انقلاب، جامعهى هنرى تكانى به خود داده و گامهايى را برداشته است؛ امّا به نظر ميرسد نيازمند خانهتكانى جديدى است كه يكى از آنها عرصهى موسيقى است كه تا چند سال بعد از انقلاب، تلاشهايى درخور تقدير انجام پذيرفت. امّا امروزه بايد از ارتجاعى زيانبار ترسيد؛ از رجعتى به سبكها و متدهاى تقليدى از فرهنگ بيگانه و از رجعتى به سوى فراگير شدن موسيقى و تطهير آن از آثار مخرّب روحى و معنوي. عليرغم آنكه مقام معظم رهبرى در پاسخ به پرسشى دربارهى ترويج و آموزش موسيقى فرمودند:آموزش موسيقى و نوازندگى به نونهالان و نوجوانان موجب انحراف آنان و مترتّب مفاسد است و جايز نيست؛ به طور كلّي، ترويج موسيقى با اهداف عاليهى نظام اسلامى منافات دارد. مسؤولين فرهنگى مجاز نيستند سليقهى شخصى خود را به اسم نشر فرهنگ و معارف، در آموزش و پرورش نوجوانان به كار گيرند.(4)با ذكر اين مقدّمه، به تأثير موسيقى در روح و روان، و حكم تكخوانى زن ميپردازيم كه گفته شده:تكخوانى زن و مرد جايز است مگر اينكه...و در ميان خوانندگان زن از قديم و جديد هستند كسانى كه با رعايت اين جهات (ضوابط ديني)، به گونهاى سنگين و وزين ميخوانند و شنيدن آن حرمت شرعى ندارد؛ مثل خانم..(5)و يا گفته شده:
در قرآن و فقه، موسيقى حرام نيست.(6)و يا ديگرى ضوابط رايج دينى را «باورهاى مخدوش سنتى و شخصى و مغرضانهى فقهي»(7) معرفى ميكند و در قبال آن «موسيقى را هنر آسماني» ميداند كه «فرهنگ و تمدن بشرى بدون آن ناقص است» و «ريشه در تاريخ كشور ما دارد».(8)درست است كه لذّت و احساس خوشي، كه معلول شنيدن موسيقى است، با تاريخ بشرى دوشادوش، و در جوامع مختلف وجود داشته و بشر همواره اين طبيعتگرايى را كه ناشى از لذّت او بوده، به همراه داشته است؛ امّا بايد ديد اين لذّت چيزى بر واقعيّت مطلوب آدمى افزوده و موجب رشد و تعالى او ميگردد و يا از آن ميكاهد و سبب تخدير روانى اوست؟