3-احساس مسئوليت درونى - همراه با تحول اجتهاد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با تحول اجتهاد - نسخه متنی

سیدمحمد باقر صدر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3-احساس مسئوليت درونى

هر گاه نظرى بر انسانيت در فرازهاى مختلف تاريخش بيفكنيم، همه جا انسان را در زندگى اجتماعى تابع نظام و تشكيلات خاصى مى‏نگريم. ملاحظه مى‏كنيم انسان پيوسته در تقسيم حقوق و وظائف از روش معينى پيروى مى‏كرده است. استقرار زندگى انسان در هر زمانى بستگى به ميزان ضمانت اجراى مقررات اجتماعى‏اش دارد، چنانكه رسيدن به هدفهاى كلى مورد انتظار از تشكيلاتى، نيز مربوط به ضمانت اجراء آنها است.

اين يك حقيقتى است كه نسبت به گذشته و آينده جارى است و در تمام تاريخ طولانى بشريت هيچگاه از آن تخلفى ديده نشده است.

مجازات‏ها و قوانين كيفرى مربوط به ضمانت اجراء گاهى از طرف مردم وضع مى‏شود به اين كيفيت، كه گروهى از مردم بنمايندگى ديگران دور هم جمع شده قوانينى براى تخلف‏ها به منظور تاديب و تنبيه افراد مختلف وضع مى‏كنند و گاهى ضمانت اجراء از درون انسان است انسانى كه در مقابل تعهدهاى اجتماعى‏اش احساس مسئوليت مى‏كند و خود را ملزم به انجام وظائف و رعايت‏حقوق اجتماعى مى‏داند.

با اينكه ضمانت اجراهائى كه وسيله قوانين وضعى صورت مى‏گيرد نقش بسيار مؤثرى براى تسلط بر اعمال و رفتار انسان‏ها دارد، ليكن در بسيارى از اوقات اگر در كنار آنها مسئوليتى از درون احساس نگردد، نه تنهائى قادر به اداره جامعه نخواهد بود، زيرا آن گونه مراقبتى كه وسيله مجازات‏هاى وضعى صورت مى‏گيرد هر چند دقيق و گسترده باشد معمولا نمى‏تواند شامل همه تخلفها باشد و نمى‏تواند همه وقايع را فرا گيرد.

احساس مسئوليت درونى براى اينكه بتواند يك واقعيت عملى فعال و سازنده‏اى در زندگى انسان باشد، احتياج به مراقبتى از باطن وجود انسان دارد، ايمان به يك قدرت مراقبتى كه هيچ چيز را چه كوچك و چه بزرگ، از ياد نبرد حتى از يك اتم چه در زمين و چه در آسمان، غافل نباشد، و نيز احتياج به تمرين عملى دارد، تا از ميان تمرين‏هاى مستمر اين احساس رشد كرده تاثير چنين مراقبتى در انسان گسترش يابد.

تحقق مراقبتى به اين گستردگى كه در همه آسمان و زمين هيچ چيز از پوشش آگاهى و علم او حتى يك اتم خارج نشود، در زندگى انسان، فقط مى‏تواند در نتيجه ارتباط با مطلق صورت گيرد يعنى فقط اين خداوند حق و عالم و قادر است كه به همه چيز آگاهى دارد و نتيجه ارتباط با او خود بخود روى انسان چنين مراقبتى احساس ميشود و همين امر احساس مسئوليت درونى را در انسان فراهم مى‏سازد.

فقط تمرين عملى است كه مى‏تواند اين احساس مسئوليت درونى را رشد دهد و راه اين تمرين، عبادات عملى اسلامى است، زيرا پرستش يك وظيفه درونى غيبى است و به هيچ وجه از محيط خارج قابل كنترل نيست هر گونه اجراءات خارجى براى پياده كردن صحيح عبادات نمى‏تواند كافى باشد، زيرا اين اعمال بر بنياد حسن نيت و رابطه قلبى با خدا استوار است و چنين رابطه‏اى را با قوانين و مقررات وضعى نميتوان از خارج كنترل كرد.

هيچگونه قوانين اجرائى نميتواند تضمين كننده اجراى آنها در خارج باشد تنها مراقبتى كه در اين زمينه قابل اجرا است، مراقبت از ناحيه ارتباط با مطلق و از طريق ماوراء ماده است، از ناحيه خداوندى كه هيچ چيز را پوشش آگاهى او خارج نيست، تنها تضمين ممكن براى تحقق ارتباط در اين زمينه، احساس مسئوليت درونى است‏يعنى كسى كه به عبادت مى‏پردازد وظيفه‏اى انجام مى‏دهد كه با هر وظيفه واجب ديگر يا هر خدمت اجتماعى ديگر فرق دارد مثلا وقتى وامى را كه شخص گرفته ادا مى‏كند، قرار داد معامله‏اى را كه بسته به شرائطش وفا مى‏كند، مالى را كه از كسى عاريت گرفته، مسترد مى‏دارد، در همه اين موارد به وظيفه‏اى كه جامعه مى‏تواند كنترل كند و مراقبت آن در صلاحيت جامعه است، دست زده و بدين وسيله ممكن است‏خيال كنيم عكس العمل اجتماعى تخلف از انجام وظيفه، شخص را به وظيفه شناسى واداشته است.

ولى وظيفه انجام عبادتى غيبى كه هيچكس عكس و العمل روانى‏اش را جز خداى سبحان نمى‏داند، تنها در نتيجه احساس مسئوليت درونى حاصل مى‏شود و بس. و بر اثر تكرار عبادات اين احساس مسئوليت تا جائى رشد پيدا مى‏كند كه براى انسان در همه كارهايش عادت مى‏شود. بر اثر اين احساس مسئوليت‏حسن نيت بوجود مى‏آيد. ديگر انسان در پرداخت‏حقوق مشروع ديگران، از ترس عكس العمل خارجى كار نمى‏كند، بلكه حسن نيت وقتى پديد آمد هر عملى روى احساس مسئوليت، درست انجام مى‏شود، زيرا ترس از عكس العمل خارجى اگر به تنهائى مى‏توانست‏حسن نيت بوجود آورد، شخص مى‏توانست در بسيارى از حالاتى كه كسى تخلفش را نمى‏فهميد يا مى‏توانست براى تخلفش تفسير ساختگى بتراشد يا ى‏توانست‏خودش را از عكس العمل اجتماعى آن بصورتى حفظ كند، در اين موارد شانه از زير بار وظائفش خالى مى‏كرد، زيرا در اين حالات هيچ گونه تضمينى براى جلوگيرى از تخلف افراد غير از احساس مسئوليت درونى آنها، وجود ندارد.

مى‏بينيم در عبادات مستحب غالبا ترجيح بانجام پنهانى و غير-علنى عبادت است. برخى عبادات اصولا طبعشان سرى و پنهانى است مانند روزه، يعنى خويشتن دارى از ارتكاب اعمالى كه هيچگونه كنترل خارجى ندارد. بسيارى از عبادات داراى يك جو پنهانى و دور از زمينه‏هاى عمومى است مانندنماز شب كه وقت انجامش بعد از نيمه شب است. اينها همه به خاطر عمق بخشيدن به جنبه ماوراى مادى عبادت، و ارتباط هر چه بيشتر آن با احساس مسئوليت درونى است.

بدين گونه احساس مسئوليت انسان، از ميان پى‏گيرى انجام عبادات، نفوذ بيشترى پيدا مى‏كند و انسان بر انجام كارها بر اساس اين مسئوليت انس مى‏گيرد و يكنوع تضمين قوى براى تعهد فرد شايسته نسبت به اداى وظائف و حقوقى كه بر عهده دارد، به وجود مى‏آورد.

/ 40