2- گسترش در پرستش - همراه با تحول اجتهاد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

همراه با تحول اجتهاد - نسخه متنی

سیدمحمد باقر صدر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2- گسترش در پرستش

با بررسى عبادات مختلف در اسلام باين حقيقت مى‏رسيم كه گسترش عبادات به جوانب مختلف زندگى يكى ديگر از ويژگيهاى آن است. عبادات، مخصوص به شكل معينى از شعائر اسلامى نيست و منحصر به اعمالى كه فقط نشان دهنده تعظيم و خضوع در برابر خدا باشد مانند ركوع و سجود و دعا نمى‏باشد، بلكه به همه جوانب فعاليت‏هاى انسانى كشيده مى‏شود. بنابر اين جهاد يك عبادت است، و در عين حال يك فعاليت اجتماعى، زكات نيز عبادت است و يك عمل اجتماعى و مالى، خمس يك عبادت است و يك فعاليت اجتماعى، مالى. و روزه يك عبادت است و يك سيستم غذائى. و وضوء و غسل عبادتند و تنظيف و طهارت بدن.

اين گستردگى پرستش به شؤون زندگى، معرف جنبه وسعت تربيت اسلامى است كه مى‏كوشد تا انسانرا در همه كارها و فعاليت‏هايش به خدا مربوط سازد، و هر گونه كوشش مناسبى را در هر زمينه و نوعى از آن به خدا باز گرداند و به خاطر ايجاد بنياد پايدارى براى اين گونه برخورد با امور، عبادات پايدار تشريح گرديده تا به زمينه‏هاى مختلف و فعاليت‏هاى انسانى، تقسيم گردد تا روح عبادت به همه فعاليت‏هاى شايسته انسان آمادگى و شادابى بخشد. و به محل انجام كارش چه در مزرعه باشد يا كارگاه بازار و حجره تجارت باشد يا مغازه و دفتر تا وقتى عملش صالح و براى خدا است روح مسجد دهد. كه مسجد نه فقط محل سجده است بلكه هر جائى است كه در آن عبادت و اطاعت‏شود.

در اينجا دين مقدس اسلام با روش و بينش دو آئين ديگر فرق اساسى دارد. اين دو آئين يكى نتيجه‏اش گرايش به جدا ساختن عبادت از زندگى است، و ديگرى گرايش به انحصار زندگى در چار چوب تنگ عبادات همان گونه كه راهبان و متصوفان انجام مى‏دهند.

اما گرايش اول يعنى جدا ساختن عبادت از زندگى و در نتيجه عبادت را به جاهاى معين محدود كردن به جاهائى كه از انسان مى‏خواهند عبادتش را فقط در آنجاها انجام دهد، و خدا را در حصر دير و كليسا و كنشت عبادت كند و چون از آنجاها بيرون شد و به ديگر زمينه‏هاى زندگى پرداخت از عبادت دست برداشته به امور دنيا پردازد تا وقتى دوباره با ماكس شريف عبادت باز گردد.

اين دو گانگى بين عبادت و فعاليت‏هاى مختلف زندگى، عبادت و نقش تربيتى و سازندگى آن را در بالا بردن انگيزه‏هاى زندگى متوقف مى‏سازد و از اصالت بخشيدن به آن كه به شخص اجازه مى‏داد در ميدان زندگى از خود و مصالح محدود و تنگش بيرون آمده در فكر مصالح جامعه باشد، جلوگيرى مى‏كند و او را از حركت متعالى در زندگى عملش‏اش باز مى‏دارد.

خداوند مهربان از كسى نخواسته است عبداتش را فقط بخاطر تشريفاتى كه او از آنها و از همه بندگانش بى‏نياز است انجام دهد. تا به چنين عبادتى بى‏محتوا اكتفا شود. او هيچگاه خود را هدف و مقصود سير تكامل انسان قرار نداده تا بگويد انسان‏ها، تنها در فرصت عبادت او كه خضوع و كرنش كرده سر را به عنوان تواضع فرو افكنند، كمال مييابند، بلكه مقصود از اين عبادت ساختن انسان صالح و كاملى است كه بتواند از خود گذشتگى كند و با گذشت از خود، نقش بزرگترى در راه تكاملش ايفاء نمايد و اين مقصود حاصل نمى‏شود مگر زمانى كه روح عبادت تدريجا به همه شؤون زندگى كشيده شود و همه زندگى انسان از فروغ عبادتش واحدى را تشكيل دهد. زيرا چنانكه قبلا اشارت رفت، گسترش روح عبادت، گسترش حسن نيت و احساس مسئوليت درونى در همه كارها است، گسترش قدرت بر گذشت از منافع شخصى، و هم آهنگى با قالب جهان وسيعى است كه پوشش آن همه جهان هستى را از ازل تا ابد گرفته است.

از اينجا است كه آئين پاك اسلام، عبادت را به تمام شؤون زندگى پخش مى‏كند و در هر حركت‏شايسته‏اى ترغيب به فعاليت عبادى مى‏نمايد.

و به انسان مى‏فهماند فرق بين مسجدى كه خانه خدا است، و بين قرار گاهى كه خانه انسان است در شكل معمارى و آثار و علائم آن نيست. مسجد براى اين خانه خدا شده كه ميدانى است براى تمرين انجام اعمالى كه بتوان در انجام آنها از منافع شخصى گذشت و به قصد خدا و مردم انجام داد چنين مكانى هر جا كه باشد روح مسجد را در بر دارد.

اما در مورد گرايش دوم كه زندگى را در چار چوب تنگ عبادت محدود مى‏سازد اين بينش مى‏خواهد انسان را در مسجد حبس كند نه اينكه مفهوم مسجد را گسترش داده شامل هر ميدان عمل شايسته‏اى گردانيد.

اين بينش معتقد است بين روح و بدن انسان يك نوع تناقض درونى وجود دارد. هيچ گاه ممكن نيست‏يكى از اين دو طرف به تكامل خود برسد مگر وقتى كه طرف ديگر كوبيده شود. بنابر اين براى اينكه انسان به رشد و تربيت لازم خود دست‏يابد بايد بدن از طيبات و تنعم زندگى محروم گردد، و در ميدان زندگى بايد خود را از آنها بكلى برحذر دارد تا در نبردى دائم در مقابل اميال جسمى و تمايلات و علائق ماديش در زمينه‏هاى مختلف زندگى پيروز گردد. بايد بتواند از راه خويشتن دارى مستمر در مقابل اميال و تحمل محروميت پايدار از شهوات، و تكرار عبادت‏هاى محدود، روان خود را در اين نبرد بر دشمن تن چيره سازد.

آئين مقدس اسلام اين طرز تفكر را نيز مردود ميشمارد زيرا اسلام عبادت را براى زندگى مى‏خواهد و نبايد زندگى به خاطر عبادت محدود گردد. در عين حال اسلام مى‏كوشد تا در تمام فعاليت‏ها و حركت‏هاى انسان صالح روح عبادت بيفشاند، ولى نه به معناى بازداشتن از فعاليت‏هاى مختلف نشاط بخش زندگى و محدود كردن عبادت بين ديوارهاى معبد، بلكه به اين معنى كه همه نشاطهاى حياتى را به عبادت برگرداندن. مسجد پايگاهى براى انسان صالح است تا رفتار روزانه‏اش را از آنجا تنظيم و كنترل كند نه اينكه حركت و بسيج او را محدود سازد.

پيغمبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم به ابوذر فرمود:

«اگر توانى نخورى و نياشامى مگر براى خدا، اين كار را بكن (13)»

بدين ترتيب عبادت براى زندگى مى‏گردد و ميزان پيروزى تربيتى و دينى‏اش به اندازه‏اى است كه پر و بال محتواى روح عبادت، به ميدان‏هاى مختلف زندگى كشيده شود.

/ 40