شكى نيست كه «مشورت»، «اصطكاك دو فكر» است كه از «التفاء» آن دو، فكر «مشورتگر» نيرو مىگيرد، و قدرت درخشندگى خاصى پيدا مىكند.از اين نظر انسان نبايد با هر فردى به مشورت بپردازد، چه از مستشارى كه از «عقل» و «خرد»، در «واقع بينى» و «حقيقت گرائى» و از ديگر فضائل انسانى دور و عارى باشد، نه تنها فكر آدمى، بارور نمىگردد، بلكه بى بهره و احيانا گمراه مىشود، از اين جهت امام، در فرمان تاريخى خود به «مالك اشتر» مىنويسند: «و لا تدخلنّ في مشورتك بخيلا يعدل بك عن الفضل و يعدك الفقر، و لا جبانا يضعفك عن الامور، و لا حريصا يزيّن لك الشّرة بالجور، فإنّ البخل و الجبن و الحرص، غرائز شتّى، يجمعها سوء و الظّنّ باللّه.»