4- استدلال امام بر خلافت خود از طريق شورى - کاوشی در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کاوشی در نهج البلاغه - نسخه متنی

فخرالدین حجازی؛ همکاران: جعفر سبحانی، حسین رزمجو، سیداحمد خاتمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مشورت نمايم و اگر چنين موضوعى پيش مى‏آمد، از مشورت شما و غير شما روى بر نمى‏گرداندم».

جمله «و لا وقع حكم» يعنى «حكمى و موضوعى واقع نشده»، به صراحت ما را به حدود مشورت، و موارد آن راهنمائى مى‏كند.

4- استدلال امام بر خلافت خود از طريق شورى

يگانه خليفه‏اى كه در اسلام، با اكثريت قريب به اتفاق «مهاجر» و «انصار» انتخاب گرديد، «امام امير مؤمنان على»- (عليه السلام)- بود. در تاريخ خلافت اسلامى اين موضوع كاملا بى سابقه است، و هم چنين ديگر براى آن نظيرى نيامد. در اين ميان «معاويه» (كه از مدتها قبل اساس حكومت و امپراطورى خود را در «شام» پى‏ريزى كرده بود و عداوت ريشه‏دار و ديرينه‏اى با خاندان پيامبر داشت) از انتخاب «حضرت على»- (عليه السلام)- براى خلافت به وسيله مهاجر و انصار آگاه گرديده، سخت ناراحت شد و حاضر به بيعت با امام نگشت. نه تنها با امام بيعت ننمود، بلكه او را به قتل و كشتن «عثمان» و حمايت از قاتلان او، متهم كرد.

«امام على»- (عليه السلام)- براى اسكات معاويه، و براى اين كه همه نوع درهاى عذر را به روى او ببندد، در يكى از نامه‏هاى خود، يادآور مى‏شود كه همان افرادى كه با «ابو بكر» و «عمر» و «عثمان» بيعت كردند، با من نيز بيعت كرده‏اند. هر گاه خلافت آنان را از اين نظر محترم مى‏شمارى كه مهاجر و انصار با او بيعت كرده‏اند، اين شرط در خلافت من نيز موجود است. اينك متن نامه امام: «انّه بايعنى القوم الدّين بايعوا ابا بكر و عمر و عثمان على ما بايعوهم عليه، فلم يكن للشّاهد ان يختار، و لا للّغائب ان يردّ. و انّما الشّورى للمهاجرين و الانصار فإن اجتمعوا على رجل و سمّوه اماما كان ذلك (للّه) رضى، فإن خرج عن امرهم خارج، بطعن او بدعة، ردّوه الى ما خرج منه، فإن ابى قاتلوه على اتّباعه غير

/ 251