حق و باطل - کاوشی در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کاوشی در نهج البلاغه - نسخه متنی

فخرالدین حجازی؛ همکاران: جعفر سبحانی، حسین رزمجو، سیداحمد خاتمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تقليد از رجال گمراه، بر طريق غير دين خدا گام مى‏گذارند.

«فلو أنّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم يخف على المرتادين» اگر چنانچه باطل ممزوج با حق نمى‏شد بر طالبين حقيقت، باطل آشكار مى‏شد.

«و لو أنّ الحقّ خلص من لبس الباطل، انقطعت عنه ألسن المعاندين» و اگر چنانچه حقيقت از پوشش باطل خلاص مى‏شد، زبان معاندينى كه حق را بهانه عناد خويش كرده‏اند، قطع مى‏شد.

«و لكن يؤخذ من هذا ضغث، و من هذا ضغث، فيمزجان فهنا لك يستولي الشّيطان على أوليائه، و ينجوا الّذين سبقت لهم من اللّه الحسنى» لكن اينها مقدارى از حق را با اندكى از باطل ممزوج و مختلط ميكنند، و بدين گونه شيطان بر يارانش مستولى مى‏گردد، امّا آنهائى كه مصداق «سبقت لهم من اللّه الحسنى» هستند نجات مى‏يابند.

حق و باطل

كلمه «حق» در نهج البلاغه به دو طريق استعمال گشته است: يكى حق در برابر ناحق بمعناى «عدل» در برابر «ظلم». ديگر حق بمعناى «صحيح» در برابر باطل بمعناى «ناصحيح».

عدم رعايت و ترك اين دو جهت توسط مردم، منشأ و پيدايش جنگهاى دوران حكومت امير المؤمنين شد.

امير المؤمنين (عليه السلام) پايه حكومت خويش را بر اساس اقامه عدل، و باز گرداندن امور اجتماعى به مجارى اسلامى خويش، بنا نهاد: تقسيم بيت المال بر اساس عدل اسلامى، عزل و نصب‏ها و جنگ و صلح‏ها بر اساس عدل اسلامى و... اما در جامعه‏اى كه در فراز و نشيب حوادث پس از رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، از معيارهاى اسلامى فاصله گرفته، و بدعت‏هاى خطرناكى در دين انجام يافته است و قوميّت پرستى و باند بازى و باج دادن حكومت به چهره‏ها و شخصيت‏هاى سرشناس، بعنوان يك معيار حكومتى پذيرفته شده است، اجراى عدلى كه مورد نظر امير المؤمنين (عليه السلام) است، طبعا دشوارى‏هاى فراوانى در پى خواهد داشت. توقعات و

/ 251