كلمه «حق» در نهج البلاغه به دو طريق استعمال گشته است: يكى حق در برابر ناحق بمعناى «عدل» در برابر «ظلم». ديگر حق بمعناى «صحيح» در برابر باطل بمعناى «ناصحيح».عدم رعايت و ترك اين دو جهت توسط مردم، منشأ و پيدايش جنگهاى دوران حكومت امير المؤمنين شد.امير المؤمنين (عليه السلام) پايه حكومت خويش را بر اساس اقامه عدل، و باز گرداندن امور اجتماعى به مجارى اسلامى خويش، بنا نهاد: تقسيم بيت المال بر اساس عدل اسلامى، عزل و نصبها و جنگ و صلحها بر اساس عدل اسلامى و... اما در جامعهاى كه در فراز و نشيب حوادث پس از رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، از معيارهاى اسلامى فاصله گرفته، و بدعتهاى خطرناكى در دين انجام يافته است و قوميّت پرستى و باند بازى و باج دادن حكومت به چهرهها و شخصيتهاى سرشناس، بعنوان يك معيار حكومتى پذيرفته شده است، اجراى عدلى كه مورد نظر امير المؤمنين (عليه السلام) است، طبعا دشوارىهاى فراوانى در پى خواهد داشت. توقعات و