رشد سريع، با اراده قوي - شيوه هاي بالندگي و شکوفايي اراده نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شيوه هاي بالندگي و شکوفايي اراده - نسخه متنی

محمدحسين حق‌جو

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


5-قدرت در هماهنگي جسم و روح

اگر جسم و روح همگون شد، قدرت زياد مي‎گردد به حدي كه نزديك به قدرت الهي مي‎شود؛ چنان چه قرآن دربارة قدرت خداوند مي‎فرمايد:
«إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[1]

«هنگامي كه خداوند اراده كرد چيزي باشد و گفت: باش، مي‎شود.»

عرفا مي‎گويند: روح ما الآن در غالب جسم محبوس است و اگر بشود روح را از قفس جسم بيرون بياوريم، بسياري از ملكات و قدرتهاي فوق العاده‎اي براي ما به وجود مي‎آيد.

مي‎گويند: اخيراً به وسيلة برخي كارهاي روانشناسي، مثل هيپنوتيزم، براي جراحي دندان استفاده شده است.

برخي از علماء اسلام نيز از همين قدرت اراده در كارهاي فوق العاده خطير استفاده مي‎كرده‎اند از جمله:

يكي از علماء مشهد، چنان ارادة قوي داشت كه در عمل جراحي ايشان از داروي بيهوشي استفاده نشد، بلكه خود ايشان روح را از غالب جسم بيرون برده و دوباره بعد از عمل روح خود را به جسم خود وارد نمودند.

«طي الارض» و پيمودن مسافتهاي زياد، در كمترين زمان، از نظر اسلام بعيد نيست.

مي‎شود انسان آن قدر روح خود را قوي كند كه مسلط بر جسم شود و اگر الآن حركت ما روي زمين آهسته و سست است، به خاطر آن است كه جسم روح را در خود نگه داشته است. در آن جا كه روح مسلط بر جسم است، در و ديوار براي او مانع نيست زيرا حركت، حركت مادي نيست، بلكه حركتي غير مادي است.

رشد سريع، با اراده قوي

اگر بتوانيم، ارادة حقيقي را كسب كنيم و اراده و آثار آن را صاحب شويم، خداوند نيز قدرتهاي عجيبي به ما خواهد داد. بدترين صفات را مي‎شود در كمتر از يك روز كنار گذاشته و صاحب بهترين صفات شويم.
در تاريخ شيعه فراوان خوانده‎ايد، جريان كساني كه در يك لحظه و با يك توجه داراي مقاماتي بالا شده و رشد كرده‎اند. از آن جمله:

يكي از شاگردان شيخ انصاري (ره) است كه از نظر ادراك بسيار ضعيف بوده است؛ چندين سال محضر استاد را درك مي‎كرد، بدون آن كه از مباحث استاد سودي ببرد؛ شبي در خواب حضرت امام علي ـ عليه السلام ـ يك «بسم الله الرحمن الرحيم» در گوش او خواندند و اين فيض الهي چنان در درك او مؤثر بود كه فردا سر درس نه تنها درس را مي‎فهميد، بلكه به شيخ اشكال نيز مي‎گرفت.[2]

و از آن جمله است:

كربلايي كاظم كه به يك نگاه امام زمان ـ عليه السلام ـ حافظ كل قرآن و معنويت آن شد. نه تنها جسم قرآن، بلكه روحانيت آن را نيز صاحب شد. آن چنان بود كه او با اين كه فردي بي‎سواد بود، اما كلمات قرآن را از لا به لاي حروف يك سطر كتاب معمولي كه در آن از آيه‎هاي قرآن استفاده شده بود، تشخيص مي‎داد.

و بسيار بوده‎اند كساني كه با يك توجه و توسل به ائمه ـ عليهم السلام ـ يا امامزاده‎اي انواع بيماريهاي روحي و جسمي آنان در كمتر از يك لحظه از بين رفته است.[3]

پس پي مي‎بريم، بسياري از عقب ماندگي‎هاي ما به خاطر ضعف اراده است.


[1] . يس، 82.

[2] . مردان علم در ميدان عمل.

[3] . داستان كربلايي كاظم (ره).


/ 52