تفكر يا تخيل؟
در خصوص تفكر، اسلام بسيار سفارش فرموده است و روايات زيادي پيرامون فكر كردن در متون فرهنگ اسلام به چشم ميخورد.امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد:«تفكُّرُ ساعةٍ افضلُ مِن عبادةِ سَنةٍ»[3]«يك ساعت تفكر از يك سال عبادت بالاتر است».و قرآن بارها انسانها را مورد خطاب قرار ميدهد:«أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ، أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ»[4]اگر كسي ميخواهد سكوت كند و حرف نزند بايد به تفكرات خود جهت بخشد و دقت داشته باشد كه تخيل منفي نيز مضر است.
تخيّل صحيح و جهت دار، خوب است و از نظر روانشناسي، آنها كه تخيلات قوي دارند، زمينة نبوغ هم، زياد دارند.خيال و گمان در حول و حوش تعقّل، خوب است اما اگر تخيّل، جهت نداشته باشد و مبدَّل به خيالبافي و خلق موارد غير ممكن خيالي شود، مضر است.
2. شنيدن
احتياط در شنيدن نيز از زمينههاي شكوفايي اراده است؛ بسياري از شنيدنيها غير ضروري هستند و برخي علاوه بر صرف وقت، باعث از بين رفتن قواي جسمي انسان نيز ميباشند.در مسائل حرام، فرهنگ اسلام، استماع را حرام ميداند؛ گوش دادن به موسيقيهاي حرام غيبت، دروغ، تهمت، حرام است.بهتر است انسان از جلساتِ گناه، دوري كند اما اگر امكان خارج شدن از چنين جلساتي وجود ندارد، در اين جا براي فرار از استماع و آلودگي بر گناه، اسلام سمع را جايز ميداند. سمع به معناي آن است كه شما صحبت يا نوار يا صدائي را ميشنويد اما استماع نميكنيد و روي آنها تجزيه و تحليل نداريد.برخي افراد در چنين جلسات، با وجود حضور از مباحث مطروحه در جلسه، چيزي به خاطر نميآورند و اين رعايت كردن جنبة سمع است وقتي استماع نباشد، گوش، در اختيار صداها نيست، لذا از مطالب نيز چيزي در ذهن جاي نميگيرد.3. نگاه كردن
براي ايجاد زمينههاي شكوفايي اراده، ديدن نيز بايد طبق ضوابط باشد. ضابطة نگاهِ درست اين است كه نگاه به پديدههاي هستي بايد نگاه خاص باشد و روي اين نگاه خاص، فكر شود. قرآن نيز در اين باره ميفرمايد:«فَانْظُرْ إِلى آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ»[5]«اي رسول ما به سوي آثار رحمت الهي نظاره كن.»چشم بايد در مسير ايمان و به دست آوردن آگاهيهاي بيشتر به كار گرفته شود؛ نگاه بايد جهت داشته باشد. در نگاه خاص، هدفي دنبال شود و بعد نسبت به آن تأمل و تدبر گردد. نگاههاي بيهدف، گناهبار، هوس آلود و خيانتكار، چون بر خلاف تدابير الهي است، موجب ميشود كه انسان را از مراحل رشد باز دارد، روايت ميفرمايد:«النظر سهم من سهام ابليس»[6]«حتي گاهي نگاه، آلوده نيست اما چشم، چنان بيهدف ميچرخد و همه چيز را از نظر ميگذراند كه بعد از فكر در چند ساعت نگاه كردن، هيچ چيز از آن در مغز ثبت و ضبط نشده است؛ از ساعتها نگاهِ بيهدف، نتيجة خاصي برداشت نكرده است.اين نگاههاي بيهدف است كه برخي افراد از خياباني بارها عبور ميكنند اما چون تعدد نگاه دارند، چيزي از مغازهها و خصوصيت خيابان در ذهن ندارند و در مقابل سؤال از آنها در اين مورد متحير ميمانند. اين جا مصداق نگاه بيهدف است.احتياط در انرژي و مصرف آنها، در نگاه كردن مصداق دارد و نگاه خاص ميتواند، انرژي هدر رفته انسان را به ثمر بنشاند.4. راه رفتن
براي ايجاد زمينههاي شكوفايي اراده بايد انرژي مصرف شده در راه رفتن اصولي باشد؛ هر گونه صرف انرژي در بُعد مادي بايد حساب شده باشد تا در بُعد معنويت كار آيي داشته باشد؛ زيرا اين دو بُعد وجود انسان، مكمل و متمم يكديگرند.راه رفتن نيز يك بعد صرف انرژي است؛ از راه رفتن بدون جهت و پرسه زدن در كوچه و خيابان نميتوان، به اهداف معنوي رسيد. اگر محرك حركت ما هدفي الهي باشد، عيادت از بيمار، ديدار از اقوام، خويشان و خانوادههاي گرفتار، كمك به ديگران، شركت در مراسم مذهبي تحصيل علم و روزي حلال و غيره، راه رفتن را با اهدافي الهي توأم ميسازد، كه هر كدام آنها به عنوان عمل نيكي در نزد خداوند متعال ثبت خواهد شد.برخي حركتها و رفت و آمدهاي همراه با گناه، از دست رفتن انرژي جسمي و باز ماندن از ابعاد روح است؛ اگر رفتن به محلي را غير ضروري ميدانيم، تصميم بگيريم و اراده كنيم كه اين كار را انجام ندهيم؛ مراقبت و مواظبت از انرژي مادّي، زمينة شكوفايي ابعاد روحي را در بر دارد.5. خوردن
يكي از زمينههاي شكوفايي اراده، توجه و دقت در بعد خوردنيهاست. بالاترين مسأله در بعد خوردنيها، پرهيز از غذاي حرام و شبههناك است. غذاهاي حرام شامل اموال غصبي، خمس و زكات نداده، نجس، و همين طور خوردنيهايي كه از نظر شرع مقدس اسلام حرام است، ميشود. پرهيز از غذاهايي كه ماهيت آنها براي ما روشن نيست نيز لازم است.خوردنيهاي غير بهداشتي و ناسالم نيز مواردي هستند كه بايد حتماً از آنها پرهيز شود. علم تغذيه، مرحلة بعدي دقت در خوردنيهاست. بايد بدانيم هر فرد، در روز به چه ميزان انرژي براي ادامة حيات نياز دارد، انواع منابع تغذيه كدام هستند و براي دسترسي و تهية يك غذاي سالم بايد به چه راههايي متوسل شويم.دقت در مواد مصرفيِ خوردنيها، ويتامينها، پروتئينها، مواد ضروري يا غير ضروري موجب ميشود تا غذاي صحيحي وارد دستگاه گوارش شود.بسياري از خواركيهايي كه ما ميخوريم، مورد نياز بدن نيست و ما فقط براي دستگاههاي مختلف بدن ـ براي سوخت و ساز اين مواد ـ ، ايجاد زحمت ميكنيم.برخي مواد غير ضروري نيز موجب از بين رفتن انرژي حاصل از مواد ضروري براي بدن ميشود. مصرف ترشيجات زياد يا نوشابههاي قوي، به همراه غذا موجب توليد اشكال در دستگاه گوارش ميشود. گوارش ناصحيح مواد غذايي، موجب ضعف در دستگاههاي مختلف بدن و در نتيجه باعث بيمار شدن انسان ميشود.[1] . ميزان الحكمه، ج 8، ص 496، حديث 17886.[2] . نهج البلاغه، قصار، 91.[3] . بحار، ج 72، ص 326.[4] . انعام، 50؛ و نساء، 82؛ و محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، 24.[5] . روم، 50.[6] . «چشم و نگاه» اثر ديگر مؤلف و ميزان الحكمة، ج 10، ص 78، ح 19983.