پيوند الهي - شيوه هاي بالندگي و شکوفايي اراده نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شيوه هاي بالندگي و شکوفايي اراده - نسخه متنی

محمدحسين حق‌جو

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيوند الهي

نياز به معبود و رب، يك نياز فطري است. از نظر فطري انسان محتاج به پناهگاه روحي است اين نياز به معبود، گاه خطا مي‎رود و در بت‎هاي گوناگون و الهه‎هاي خيالي و پرستش اجسام خلاصه مي‎شود. ولي روح پاك به معبودي نيازمند است كه نيروي او مافوق و ماوراء ماده باشد و گاه در موارد احتياج با معجزه نياز انسان را مرتفع سازد.

پيوند با خداوند هستي بخش، روزنه‎هاي اميد را به روي انسانها مي‎گشايد و آنها را در حل مشكلات ياري مي‎كند.

علي ـ عليه السلام ـ در دعاي كميل از خداوند مي‎خواهد كه او را در تمامي كمبودها و مشكلات ديني و دنيوي و اخروي كمك كند. اصولاً هر كدام از متون دعا در فرهنگ اسلام خود فرهنگ خداشناسي است. خواندن دعا خوب است و آثار دنيوي و اخروي نيز در پي دارد، اما دقت و تأمل درادعيه اثرش خيلي بيشتر است.

علي ـ عليه السلام ـ با آن كه خود آن همه علم و عمل شايسته و معرفت داشت، اما پيوند خود را با خداوند به هيچ عنوان قطع نمي‎كرد، بلكه در صدد تقويت آن نيز بود. و دعاهايي كه از آن حضرت براي ما رسيده گوياي همين امرند:

«اسألك... أن تجعل اوقاتي من الليل و النهار بذكرك معمورةً و بخدمتك موصولةً و اعمالي، عندك مقبولةً حتي تكون اعمالي و اورادي كلها ورداً احداً و حاي في خدمتك سرمداً... قو علي خدمتك جوارحي و اشدُد علي العزيمة جوانحي»[4]

«خدايا به حق ذات مقدست، اوقات مرا در شب و روز به ياد خودت قرار بده كه پيوسته در خدمت بندگي تو باشم و اعمالم را قبول فرما، تا كردار و گفتارم همه يك جهت و خالص براي تو باشد و تا ابد به خدمت و طاعت تو مصروف گردد. اي خداي من، به اعضاي جسمي و جوارح (روح) من در مقام بندگيت قوت بخش و دلم را عزم و ارادة ثابت، عنايت فرما».

تشويق در فرهنگ اسلام

در فرهنگ اسلام تشويق، جاي ويژه‎اي دارد. براي ايجاد انگيزه در افراد نسبت به عمل صالح، خداوند نسبت به بينشهاي افراد آنان را تشويق فرموده است.

قرآن مي‎فرمايد:
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»[5]

«كسي كه يك عمل صالح انجام دهد، ده برابر آن پاداش خواهد داشت.»

«جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»[6]

«براي پرهيزكاران بهشتهايي است كه از زير آن نهرها جاري است»

حتي توصيف غذاهاي بهشتي و محل استراحت بهشتي‎ها در قرآن فراوان آمده است روايات نيز در اين باره مضامين ارزنده‎اي دارند:
كسي كه يك «لا اله الا الله» بگويد يك درخت در بهشت برايش غرس و كاشته خواهد شد.[7]

كسي كه زبانش ذكر «لا اله الا الله» مي‎گويد، فكرش دربارة عظمت خداوند فكر مي‎كند و اعضاء و جوارحش براي خداوند به تسبيح در مي‎آيند، تمام سلولهاي بدنش در اين يك ذكر شريكند. لذاست كه تشويق خداوند نيز بي‎شمار است. زيرا در اين صورت «لا اله الا الله» ديگر يك ذكر ساده و براي وقت گذاري نيست. بلكه محتوا دارد. زبان با تمام سلولهاي آن مغز و اعضاي ديگر، با تك تك سلولها، در خدمت تسبيح خداوند مي‎باشند.

آيا در مقابل چنين سرمايه گذاري غرس يك درخت در بهشت زياد است؟

به هر حال انسان در طول زندگي وقت زيادي دارد و مي‎تواند از اين اوقات براي پيشرفت و تعالي خود استفاده كند. از لحظات و گذران عمر بايد بهترين استفاده را در راه شناخت معبود و رشد خود بنمايد.

روايت مي‎فرمايد:
«ان الله يغبض الشاب الفارغ»[8]

«خداوند، نسبت به جوان بيكار و فارغ، غضب مي‎كند.»

خداوند دوست دارد كه جوان، عمر خود را به بطالت نگذراند و اعضاء و جوارح را به گناه نيالايد تا توفيق حضور درگاه الهي را پيدا كند.

/ 52