5- آشنايي با مشكلات روحي
يكي از مواردي كه موجب شكوفايي اراده ميشود، آشنايي با مشكلات روحي است. استعدادهاي روحي زمينهساز بالندگي اراده هستند و اگر اين مسائل روحي و عاطفي و معنوي در انسان ضعيف شوند، اراده هم ضعيف ميشود. يكي از مسائل بغرنج و حاد عموم مردم جامعة ما اين است كه نسبت به مشكلات روحي، يا شناخت ندارند و يا عوارض ناشي از بيماريهاي روحي را نميدانند.مردم به اندازهاي كه روي تب و سرما خوردگي و عوارض جسمي ناشي از آن شناخت دارند، نسبت به عوارض روحي، اين شناخت را ندارند. همه از تب ميترسند، زيرا عوارض ناشي از آن مثل عفونتها، تشنج، بيماريهاي كليوي، بيماريهاي گوارشي، بيماريهاي دستگاه تنفسي يا ضعف جسم را به خوبي ميشناسند. لذا فوراً در صدد معالجه بر ميآيند. اما در بعد مشكلات روحي، وضع به اين صورت نيست و آگاهي لازم وجود ندارد.به طور مثال: روانشناسان عقيده دارند، افسردگي، سرما خوردگي روحي است. هم چنان كه فردي در سال چندين بار از نظر جسمي سرما ميخورد، از نظر روحي نيز دچار افسردگي ميشود. و هم چنان كه اگر سرما خوردگي درمان نشود، عوارض حاصله از آن جبران ناپذير است، عدم توجه و معالجة افسردگي نيز همين خطرات مشابه را در پي دارد و گاه عوارض روحي ناشي از افسردگي، غير قابل درمان ميشود.و در برخي موارد حالت مزمن و واگير پيدا ميكند و در ديگران نيز تأثير منفي ميگذارد.پس همان طور كه، با مشاهده تب، به دنبال علت و درمان آن بر ميآييم، نسبت به نمادها و نشانههاي بيماري روحي نيز بايد آشنايي داشته باشيم.علائم بيماريهاي روحي
كسي كه دوست دارد هميشه او را تعريف كنند، از نظر روحي بيمار است.كسي كه تحمل انتقاد ديگران را ندارد، بيمار است.عصبانيت، دليل بر بيماري روحي ميباشد.گوشه گيري و انزوا طلبي، نموداري از يك بيماري روحياند.عقيده، كينه، حسادت، از بيماريهاي روحي ناشي ميشود.بيحالي، سستي، رخوت و كسالت، خود نوعي بيماري هستند.بيميلي به انجام كارهاي خوب نيز، نوعي بيماري روحي محسوب ميشود.جلوگيري از كارهاي خوب و اشاعة فحشاء نوعي بيماري روحي تلقي ميشود.مشورت با اهل فن
هم چنان كه اگر تب ميكنيم، به دنبال پزشك حاذق و متخصص هستيم تا بيماري، درست تشخيص داده شود. در بعد بيماريهاي روحي نيز بايد با پزشكان ذي ربط مشورت كنيم.علماي علم اخلاق، روانشناسان و روانكاوان، پزشكان روح ميباشند، مشاورين كساني هستند كه با مشاهده اوليه آثارِ بيماري بايد به آنها مراجعه شود تا بيماري را تشخيص و راههاي درمان را عرضه كنند.بايد توجه داشته باشيم كه با يك جلسه مشورت، انتظار بهبودي كامل نداشته باشيم؛ گاه لازم است روزها روي يك كاستي، كار كنيم، در محضر اساتيد حاضر شويم و از اهل فن اشكالات خود را بپرسيم تا موفق به درمان ناراحتي روحي شويم.پس بايد، حتماً پايداري و استقامت داشته باشيم. كه خداوند نيز پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را امر به صبر فرمود.«فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ»[1]«اي پيامبر ما، استقامت و پايداري را پيشه خود ساز هم چنان كه قبلاً نيز به آن امر شده بودي.»ارزيابي اعمال
دقت و محاسبه اعمال از نظر اسلام بسيار حائز اهميت است. امام كاظم ـ عليه السلام ـ ميفرمايد:«ليس منّا مَن لَم يُحاسب نفسه في كل يوم»[2]«از ما نيست، كسي كه هر روز، نفس خود را محاسبه نكند.»هر روز، روي اعمال خود دقت داشته باشيم. اگر فكر كردن آن قدر اهميت دارد كه روايت ميفرمايد:«تفكر ساعة افضل من عبادة سنة»[3]«يك ساعت تفكر بالاتر از عبادت يك سال است»براي اين است كه فكر كردن، انسان را رشد و تعالي ميبخشد.در احوالات بعضي اصحاب ائمه ـ عليهم السلام ـ هست كه ايشان برخي مواقع به حضور ائمه ـ عليهم السلام ـ ميآمدند و فكر و اعمال خود را عرضه ميكردند، اعمال خود را تست ميكردند و نظر آنها را نسبت به اعمال خود جويا ميشدند.به عنوان نمونه، شخصي خدمت علي ـ عليه السلام ـ آمد و عرض كرد:من برخي مواقع، كاري كه انجام ميدهم، در انتظار جبران قويتر از طرف مقابل هستم.حضرت فرمودند: تو بيماري.[4]ما بايد بدانيم كه اگر نميتوانيم كار خوب انجام دهيم، قرآن بخوانيم يا نماز با حال بخوانيم، دچار بيماري هستيم. گاه ساعتها لهو و لعب و گفتگو و خنده ما را خسته نميكند اما انجام دو ركعت نماز بسيار سخت است. اينها نشانة بيماري است.تا زماني كه جسم و يا روح دچار مشكل باشند، ترفيع مقام ممكن نيست. علم در پرتو تسالم روح و جسم محقق ميشود. اگر علم بدون سلامت روح باشد، در خدمت گناه و غفلت و مال اندوزي در ميآيد و اگر روح و جسم سالم نباشد، انسان موفق به درك مفاهيم علم نميشود. تعادل فكري در پناه روح و جسم سالم است.[1] . هود، 112.[2] . بحار الانوار، ج 70، ص 73؛ و ميزان الحكمة، ج 2، ص 407، ح 3845.[3] . بحار، ج 72، ص 326.[4] . «خودسازي» اثر ديگر مؤلف.