4- تسلط بر قواي جسمي
يكي از زمينههاي بالندگي اراده، تسلّط بر قواي جسمي است. پس از درمان كاستيهاي جسم، بايد انسان بتواند، نسبت به قواي جسمي احاطه پيدا كند.احاطه بر قواي جسم، يكي از دستوراتي است كه در رابطه با خود سازي نيز در شرع مقدس اسلام روي آن تأكيد شده است. دانشمندان روانشناس نيز بر اين عقيدهاند، براي ساختن ابعاد روح، ابتدا بايد تسلّط و سيطره و احاطه بر قواي جسمي پيدا شود.به طور مثال: براي خودسازي تصميم ميگيريم، نماز شب بخوانيم. اگر بيدار شويم، وسوسههاي نفساني، توجيههاي فراوان در ما به وجود ميآورد. كه: «واجب نيست، سرما ميخوري، هوا سرد است، آب نيست، فردا به كار نميرسي، سر كلاس خوابت ميبرد و...» در اين جا بايد چه كنيم؟روايت ميفرمايد:اگر از خواب بيدار شديد و اين وسوسهها به جان شما افتاد، لازم نيست مدت نماز را طولاني كنيد، يا در هواي سرد وضو بگيريد. بلكه در همان اتاق با يك ليوان آب وضو بگيريد و سادهترين نماز شب كه سه ركت است به جا آوريد و ذكر را بگوييد. زيرا ذكر خدا و ياد خدا به انسان انرژي ميبخشد.«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[1]انجام اين عمل ساده، تسلّط بر قواي جسمي است. هر قدر در ابتدا مشكل باشد اما كم كم تسلّط بيشتر ميشود و به انجام عمل مقيد ميشويم.و يا مثال ديگر: تصميم ميگيريم قرآن بخوانيم. اگر ديديم حال نداريم، خسته ميشويم، لازم نيست در هر روز يك جزء قرآن بخوانيم، بلكه قرآن بخوانيم هر چند خواندن چند آية كوچك باشد. اين امر موجب ميشود برنامه به هم نخورد و كم كم جسم نسبت به اين امر مقيد شود. چنان كه در قرآن ميفرمايد:«فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»[2]«از قرآن هر قدر ميتوانيد تلاوت كنيد.»