6- مشكلات اجتماعي
يكي از مشكلات فراگير جوان، مشكلات اجتماعي است. مشكلات اجتماعي فراوان، و پاسخ گويي و ارائة راه حل به جوانان، طالب آگاهي و مطالعه بيشتري از طرف متصديان امور جوان است. مشكلات اجتماعي، خود انواعي دارد و برخورد با انواع آن شيوههاي خاص را ميطلبد.1. مشكل تغذية فكري، يكي از مشكلات جوان است. كتابها، روزنامهها، مجلات، نوارها، ويدئو، راديو، تلويزيون، عكسها، ماهوارهها و غيره، زمينههاي تغذية فكري جوان است. استعمار از همين راه چه بسيار جواناني را كه به منجلاب بد بختي و سقوط سوق داده است.مسألة تهاجم فرهنگي، توجه به نياز جوان، به تغذية فكري و منحرف كردن او از اين راه است. آن جا كه استعمار با جنگ نتواند جوانان يك مملكتي را به زانو در آورد. از طريق تخدير فكري و فرهنگي آنها را به انحراف ميكشاند؛ اگر جوان آگاهيش كم باشد، با تحريك احساساتش به دام چنين افرادي ميافتد.لذاست كه متصديان امور جوان بايد تسهيلاتي براي جوانان فراهم آورند و با ايجاد كانونهاي جوانان، پاسخي عملي و منطقي به تهاجم فرهنگي داشته باشند و با جايگزين كردن منابع تغذية مناسب و پسنديده از هجوم جوانان به سمت لا اباليگري و فحشاء جلوگيري به عمل آورند.2. مشكل روابط اجتماعي و دوست ناباب، مسألهاي است كه جوانان را با مشكلات زيادي رو به رو ميكند؛ دوست ناباب، ميتواند جوان را با وسايل مختلف دچار انحراف و مشكل كند. حيلههايي كه برخي در لباس دوست ميزنند، محبتهاي دروغين، ابراز علاقة كاذب، استفاده از تنهايي و بيكسي جوان، پناهگاه جلوه دادن براي جوانان، طرفندهايي است كه برخي دوستان در راه انحراف جوانان به كار ميبرند.لذا دوست يابي با روابط درست و صحيح، مشوره و غيره، مسائلي است كه بايد براي جوان تجزيه و تحليل شود و او با آگاهي كامل به كسي طرح دوستي بريزد؛ كه اين دوستي موجب سقوط فكري و فرهنگي و اخلاقي او نشود.[1]3. مشكل اتلاف وقت، مسألهاي است كه جوانان اجتماع را بسيار با مشكل مواجه كرده است؛ در حالي كه جواني با شور و اميد است، گاه به دلايل مختلف خانوادگي و اجتماعي، روح نا اميدي و يأس موجب اتلاف وقت جوان ميشود. جوان به جاي پرداختن به مسائل اصولي زندگي، سر چهار راهها و يا سينماها و تئاترها و يا مجالس دوستانه به اتلاف وقت مشغول است؛ در حالي كه عمر گران مايه چون بر باد رود قابل جبران نيست.لذاست كه برنامه ريزي صحيح براي پر كردن ايّام فراغت جوان، برخورد اصولي با اين پديدة شوم است.4. مشكل سرخوردگي اجتماعي جوان، براي او بسيار درد آور است؛ اگر جوان به مبدأ هستي بي توجه باشد و پايههاي ايمان در دلش رسوخ نكرده باشد به محض مواجه شدن با مشكلات اجتماعي از قبيل، مردودي، پيدا نكردن شغل مناسب، مشكلات مادي، عدم موفقيتها در اجتماع، ورشكستگي و ساير مسائل، او را دچار سرخوردگي و افسردگي و در نتيجه انزوا طلبي ميسازد. و زمينة ضعف و سقوط فكري و اجتماعي او فراهم ميشود.5. افراط و تفريط، مشكل ديگر جوان است. برخي مثلاً اكثر اوقات خود را صرف تفريح و گردش ميكنند و در مقابل برخي، نسبت به تفريح توجهي ندارند.برخي در مسائل معنوي بسيار افراط ميكنند و برخي در اين راه تفريط به خرج داده و نسبت به اين مسائل بيتوجهند.در روابط اجتماعي برخي سر خوردهاند و گوشه گيري و انزوا را دوست دارند و برخي نامتعادل برخورد كرده و همة وقت خود را صرف ديد و بازديد و اتلاف وقت بر سر مسائل تفريحي مينمايند.اسلام ديني متعادل است و تعادل را دوست دارد. چنان كه خداوند ميفرمايد:
«وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً»«ما شما را امت وسط قرار داديم»[2]در هر حال هم افراط مورد نكوهش است و هم تفريط امر غلطي است، لازم است جوان مرز اين دو را بداند.
[1] . توضيح در كتابهاي «دوستيهاي تلخ و شيرين» و «آيين دوست يابي»، «چگونه دوستي انتخاب كنيم» و... .[2] . سورة بقره، 142.