نكته ها - چهل مثل از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهل مثل از قرآن - نسخه متنی

چهل مثل از قرآن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وجه تشبيه

طبق نظر بسيارى از مفسّران ، مالى كه در راه خدا انفاق شود، در اين آيه به بذر گندمى تشبيه شده كه هفت خوشه از آن برويد و در هر خوشه يكصد دانه گندم باشد و در نتيجه محصول هفتصد برابر اصل مى شود.

بنا بر اين تفسير، آيه شريفه داراى كلمه محذوفى است ؛ بعضى كلمه (صدقات ) را قبل از الّذين در تقدير گرفته اند كه در اين صورت معناى آيه چنين خواهد بود: (مثل (صدقات ) كسانى كه در راه خدا انفاق مى كنند، همانند بذرى است كه در زمين مساعد افشانده شود و از بوته هاى هر كدام هفت خوشه بروياند و در خوشه يكصد دانه باشد).

بعضى قبل از (حبّه ) كلمه (باذر) در تقدير گرفته اند.

و جمعى از مفسّران معاصر مى گويند: (هيچ دليلى بر حذف و تقدير در آيه نيست . (زيرا) در اين آيه ، خود كسانى كه در راه خدا انفاق مى كنند به دانه پر بركتى كه در زمين مستعدى افشانده شود، تشبيه گرديده اند نه انفاق آنان . و تشبيه افراد انفاق كننده به دانه هاى پر بركت ، تشبيه جالب و عميقى است ، قرآن مى خواهد بگويد عمل هر انسانى پرتوى از وجود اوست ، و هر قدر عمل ، توسعه پيدا كند وجود آن انسان در حقيقت توسعه يافته است ، مگرنه اين است كه اعمال انسان تغيير شكلى از قوا و موادّ جسمى اوست ؟!

و به عبارت روشن تر قرآن كريم عمل انسان را از وجود او جدا نمى داند، و هر دو را اشكال مختلفى از يك حقيقت معرفى مى كند، بنا بر اين بدون هيچ گونه حذف و تقدير، آيه قابل تفسير است و اشاره به يك حقيقت عقلى است ، يعنى اين گونه افراد نيكوكار همچون بذرهاى پر ثمرى هستند كه به هر طرف ريشه و شاخه مى گسترانند و همه جا را زير بال و پر خود مى گيرند.

جالب توجه اين كه چندين سال قبل كه سال پر بارانى بود در مطبوعات اين خبر انتشار يافت كه در نواحى شهرستان (بوشهر) در بعضى از مزارع بوته هاى گندمى بسيار بلند و پر خوشه ديده شده كه گاهى در يك بوته در حدود چهار هزار دانه گندم وجود داشت و اين خود مى رساند كه تشبيه مزبور يك تشبيه كاملاً واقعى و حقيقى است نه تشبيه فرضى ).(55)

به هر صورت وجه شباهت در اين تشبيه (پر بركت بودن و رشد و فزونى ) است .

بعضى از مفسّران گفته اند: چون دنيا (مزرعه آخرت ) است ، عمل خير انسان به بذر تشبيه شده است .

نكته ها

الف - قانون عمومى تعاون در نظام آفرينش

بخشش و تعاون يك قانون عمومى در جهان آفرينش است . دانشمندان مى گويند: ساليانه چهارصد و پنجاه هزار ميليون تن از جرم و مواد كره خورشيد تبديل به حرارت و نور مى شود و به كره زمين و چند كره ديگر كه تحت عائله او هستند مى رسد.

كره خاكى زمين در سال ، چند هزار ميليارد تن مواد غذايى به ريشه درختها و گياهها انفاق مى كند. درسال ميلياردها ليتر از آب دريا تبخير مى شود و به صورت ابر در فضا پخش مى گردد، سپس به صورت باران بر زمينهاى مرده و درختهاى خشكيده فرو مى ريزد و آنها را زنده و شاداب مى كند. گياهان و درختان در طول سال ، ميلياردها تُن از برگ و علف و ميوه خود را به حيوانات و انسانها مى دهند.

حيوانات حلال گوشت شيرده مانند گوسفند و گاو درسال ، ميليونها ليتر از شير و ميليونها تُن گوشت و پوست خود را به بشر انفاق مى كنند.

(زنبور عسل ) در طول سال با كوشش و جديّت فراوان عصاره گل و گياه را مى مكد و به عسل شيرين تبديل نموده ، در اختيار انسان قرار مى دهد.

در ساختمان بدن هر موجود زنده تمام اعضا به يكديگر كمك مى كنند؛ مثلاً: قلب ، مغز، ريه و ساير دستگاههاى بدن همه ، از نتايج كار خود تمام سلولها را بهره مند مى سازند؛ به طور كلّى همه اشياى عالم از كوچكترين ذرّه (اتم ) گرفته تا بزرگترين كهكشانها، نوعى انفاق دارند؛ اينها همه انفاقهاى تكوينى خداوند متعال است و تمام اين انفاقها براى انسان مى باشد.




  • ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
    همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار
    شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى (56)



  • تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى
    شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى (56)
    شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى (56)



اينها همه مسخّر انسانند و به انسان ارفاق مى كنند كه او انفاق گر حقيقى را بشناسد و از آنچه به وى داده است ، در راهش انفاق كند. زيرا بخششهاى آفتاب ، زمين ، گياه ، دريا، ابر، حيوان و ... فانى است و لايق مقام ربوبيّت نيست ؛ مناسب مقام الوهيّت و ابديتش ، انفاق ابدى است . انفاق (فى سبيل اللّه ) و عطاهاى فنا ناپذير، منحصر به انسان مى باشد؛ يعنى انسان است كه لايق اين انفاق مى باشد.

بنا بر اين وقتى انسان از چيزى كه خدا به او داده ، در راه او انفاق كند، رنگ خدايى و جاودانگى مى گيرد، چرا كه ذات پاكش ابدى است و هرچيزى كه نسبتى به او داشته باشد، رنگ ابديّت و جاودانگى به خود مى گيرد، چنانكه مى فرمايد:

(مَاعِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ ...)(57)؛

(آنچه نزد شماست ، فانى و نابود مى شود، ولى آنچه نزد خداست ، باقى و جاودان است ).

پس بياييد سرمايه هاى خود را براى خدا و در راه خلق او و جلب رضايش به كار اندازيد و در صندوق پس اندازى ذخيره كنيد كه هميشه و جاودانه مى ماند و هيچ گاه از بين نمى رود سرمايه هاى (وجودى ) خود را براى لذّتهاى چند روزه دنياى فانى ، از بين نبريد و خود را گرفتار عذاب الهى نكنيد؛ چنانكه حضرت على عليه السّلام مى فرمايد:

(شَتّانَ مابَيْنَ عَمَلَيْنِ: عَمَلٌ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَتَبْقى تَبِعَتُهُ وَعَمَلٌ تَذْهَبُ مَؤُونَتُهُ وَيَبْقى اءَجْرُهُ؛ چه بسيار فاصله است بين دو عمل : عملى كه لذتش از ميان مى رود و مسؤ وليت و كيفرش باقى ماند، و عملى كه سختى و رنجش از بين مى رود و اجر و پاداشش جاودانه مى ماند).(58)

/ 63