نكته ها - چهل مثل از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهل مثل از قرآن - نسخه متنی

چهل مثل از قرآن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مؤ يد اين نظريه ، حديثى است كه مرحوم شيخ كلينى از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه مى فرمايد:

(الْمُؤ مِنُ كَمِثْلِ شَجَرَةٍ لا يَتَحاتُّ وَرَقُها فى شِتاءٍ وَلا صَيْفٍ، قالُوا: يا رَسوُلَ اللّهِ، وَما هِىَ؟ قالَ: النَّخْلَةُ؛ مؤ من مانند درختى است كه برگش در زمستان و تابستان نمى ريزد، پرسيدند: اى رسول خدا، آن چه درختى است ؟ فرمود: درخت خرما).(240)

علامه طباطبايى قدّس سرّه ذيل آيه مورد بحث مى گويد:

(مراد از (كلمه طيّبه ) اعتقاد حق و عقيده ثابت است . به دليل اين كه بعد از ذكر مثل به عنوان نتيجه گيرى از مثلها مى فرمايد:

( يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِى الْحَيَوا ةِ الدُّنْيَا وَفِى الاَْخِرَةِ ...)(241)

و منظور از (قول ثابت ) همان كلمه است كه در صدر آيات ذكر گرديد، لكن نه هر كلمه و لفظى ، بلكه كلمه اى كه بر اساس اعتقادى ثابت و عزمى راسخ باشد و انسان پاى آن استقامت ورزد و در هيچ وضعيّتى نلغزد، چنان كه مى فرمايد:

(الَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَمُواْ ...)(242)

كه ثبات قدم در دنيا و آخرت نتيجه و ثمره همان قول (رَبُّنَا اللَّهُ) است .

بنا بر اين منظور از (كلمه طيّبه )، كلمه توحيد و اعتقاد راستين به يگانگى خداست و اين عقيده و استقامت در راه آن ، گفتار حقّى است داراى اصلى ثابت كه از هر گونه دگرگونى و نابودى محفوظ مى باشد و آن اصل خداوند متعال و يا زمينه حقايق است.
و شاخه هايى دارد كه بدون هيچ مانعى از آن جوانه مى زند و آن عبارت است از اعمال نيكو و اخلاق پسنديده كه انسان با ايمان به وسيله آن حيات طيّبه مى يابد و جهان انسانيّت بدان رونق و آبادانى پيدا مى كند.

و مؤ منان راستين كه مى گويند: ( رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَمُواْ )، قول ثابت و كلمه طيّبه در آنان جامه عمل مى پوشد و اينها كسانى هستند كه مردم همواره از بركات وجود آنان بهره مى برند.

و هر كلمه حقّ و هر عمل صالحى مثَلَش چنين است كه داراى اصلى ثابت و فروعى پر رشد و نموّ است و هميشه ثمرات پاك و سودمند خواهد داشت ).(243)

بنا بر اين كلمه (طيّبه ) كه به (شجره طيّبه )تشبيه شده داراى مفهوم وسيعى است كه شامل هر گونه (برنامه و مكتب الهى )، (تفكر و انديشه صحيح )، (گفتار نيك )، (عمل شايسته )، (مراكزمهم علمى ودينى ) و(انسانهاى برجسته )مى شود، چنانكه مقام معظم رهبرى آيت اللّه العظمى خامنه اى ادام اللّه ظلّه طى سخنانى درديدار باروحانيون وطلاب ومردم قم ، حوزه علميّه قم را از مصاديق (شجره طيّبه ) بر شمرده ، فرمودند: (قم قُبَّةُ الاْسلام )، مركز اسلام ، مركز روحانيت و دين است و در دوره انقلاب هم مركز انقلاب بود ...

قم مركز بسيار مهمّى است ؛ (هم حوزه مباركه قم ) كه حقيقتاً يك كلمه (طيّبه ) و (شجره طيّبه ) است ، (اءَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِى السَّمَاَّءِ تُؤْتِىَّ اءُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا). و هم مردم و جوانان و نيروهاى حزب الهى و مؤ من قم ، هر دو مهم است ...).(244)

(كلمه خبيثه ) نيز كه به درخت خبيثه تشبيه شده است معناى گسترده اى دارد كه هر گونه (گفتار زشت )، (برنامه هاى باطل و گمراه كننده ) و (انسانهاى ناپاك و آلوده و خبيث ) را شامل مى شود و اگر در روايات اسلامى (شجره طيّبه ) به رسول خداصلّى اللّه عليه و آله و سلّم على ، فاطمه و فرزندان معصومشان عليهم السّلام و (شجره خبيثه ) به (بنى اميّه ) تفسير شده ، ناظر به مصاديق بارز و روشن اين دو (شجره طيّبه ) و (شجره خبيثه ) است .

نكته ها

1- كلمات چهارگانه توحيدى

مرحوم شيخ صدوق رحمه اللّه از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت مى كند كه آن حضرت روزى به اصحاب خود فرمود:
(اءَلا اءَدُلُّكُمْ عَلى شَي ءٍ اءَصلُهُ فِي الاَرْضِ وَ فَرْعُهُ فِي السَّماءِ؟ قالوُا: بَلى يا رَسوُلَ اللّهِ، قالَ: يَقُولُ اءَحَدُكُمْ إِذا فَرَغَ مِنْ صَلاتِهِ الفَريضَةِ: (سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُللّهِ وَلاإِلهَ الا اللّهُ واللّهُ اءَكْبَرُ) ثَلاثينَ مَرَّةً فَإ نَّ اءَصْلَهُنَّ فِي الا رْضِ وَ فَرْعَهُنَّ فِي السَّماءِ وَهُنَّ يَدفَعْنَ الهَدْمَ وَالحَرَقَ وَالْغَرَقَ وَالْتَّرَدِّيَفِي الْبِئْرِ وَاءَكْلَ السَّبُعِ وَمِيْتَةَالسَّوءِ والبَلِيَّةَ الَّتي تَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ عَلَى العَبْدِ في ذلِكَ الْيَوْمِ وَ هُنَّ الْباقِياتُ).(245)

(آيا راهنمايى نكنم شما را به چيزى كه ريشه اش در زمين ، و شاخه هاى آن در آسمان است ؟ گفتند آرى ، فرمود: هركس بعد از نماز واجب سى بار بگويد: (سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُللّهِ وَلاإِلهَ الا اللّهُ واللّهُ اءَكْبَرُ) اين اذكار ريشه اش در زمين ، و شاخه هايش به آسمان سر كشيده و اين ذكرها از زير آوار رفتن و سوختن و غرق شدن و در چاه افتادن و پاره شدن به دندان درّندگان ، و از هر مردن بدى و از هر بلايى كه از آسمان نازل مى شود در آن روز انسان را حفظ مى كند، و اين ها باقيات صالحات است ).

كسى از امام صادق عليه السّلام سؤ ال كرد چرا كعبه را كعبه ناميدند، آن حضرت فرمود:

(لا نها مُرَبَّعة فقيل له و لِمَ صارت مُرَبَّعة ؟ قال : لا نّها بحذاء البيت المعمور و هو مُرَبَّعٌ فقيل له و لِمَ صار البيت المعمور مُرَبَّعا؟ قال لا نَّه بحذاء العرش و هو مُرَبَّعٌ فقيل له و لِمَ صار العرش مُرَبَّعا؟ قال : لا نَّ الكلمات التّى بُنِىَ عليها الا سلامُ اءربع و هى : سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الاّ اللّه واللّه اكبر).(246)

(چون كعبه چهار ديوار دارد به او كعبه مى گويند. عرض كرد: چرا چهار ديوار دارد. فرمود: چون بيت المعمور كه در آسمانها هست چهار ديوار دارد. عرض ‍ كرد: چرا بيت المعمور چهار ديوار دارد. فرمود: براى آنكه عرش خدا چهار ضلع دارد. عرض كرد: چرا عرش خدا چهار ضلع دارد. فرمود: براى اينكه كلمات توحيدى خدا چهار تا است : (سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُللّهِ وَلاإِلهَ الا اللّهُ واللّهُ اءَكْبَرُ). اسماى حسناى حق به اين چهار كلمه توحيد و تحميد و تهليل و تكبير بر مى گردد: به وحدانيت خدا، به بزرگداشت خدا، به مجد و كبريائى خدا به منزه بودن آن سبوح قدوس ؛ انسان در اين كلمات خدا را مى ستايد. يك انسان مكه مى رود براى اين كه اين چهار ديوارى را زيارت كند، او ظاهر حجّ را ديده است ؛ كسى به مكّه مى رود و معرفتش تا بيت المعمور است ؛ كسى به مكه مى رود، معرفتش تا عرش خدا است ؛ كسى به مكه مى رود و به اين كلمات تامّات عارف شده است ، اين سرّ حج است . اينطور نيست كه هر كسى دور كعبه بگردد، باطن اين معنا را هم بيابد و برگردد. جواب امام سلام اللّه عليه اين بود كه اين كعبه را، بيت المعمور را، عرش را، بر اساس توحيد و تحميد و تكبير حق ساختند).(247)

/ 63