چهل مثل از قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهل مثل از قرآن - نسخه متنی

چهل مثل از قرآن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

28- مَثَل چراغ و چراغدان

(اللَّهُ نُورُ السَّمَوَا تِ وَالاَْرْضِ مَثَلُ نُورِهِى كَمِشْكَوا ةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِى زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَاءَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّىُّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَرَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَلاَغَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِىَّءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِى اللَّهُ لِنُورِهِى مَن يَشَآءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الاَْمْثَلَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ ).(301)

(خداوند نور آسمانها وزمين است ، مَثَل نورخداوند همانند چراغدانى است كه درآن چراغى (پرفروغ ) باشد، آن چراغ در حُبابى قرارگيرد، حبابى شفّاف ودرخشنده همچون يك ستاره فروزان ، اين چراغ با روغنى افروخته مى شود كه از درخت پر بركت زيتونى گرفته شده كه نه شرقى است و نه غربى ؛ (آن چنان روغنش صاف و خالص است كه ) نزديك است بدون تماس با آتش شعله ور شود؛ نورى است برفراز نورى وخدا هركس را بخواهد به نور خود هدايت مى كند وبراى مردم مثلهامى زند وخداوند به هرچيزى داناست ).




  • حق بود نور سماوات و زمين
    هر كسى نوعى كند تعبير نور
    او پديد آرنده ارض و سماست
    ليك بر تعبير ارباب شهود
    اوست يعنى عين هستى بى غلوّ
    هستى اشياء نمود است و حباب
    كن ز هست عارضى صرف نظر
    بس دقيق است اندكى كن التفات
    هستى حق نى كه با اشياء يكى است
    وصف نور هستى حقّ در مثال
    واندران باشد چراغى در وضوح
    و آن حواس آمد منافذ كز درون
    در زجاجه باشد آن مصباح نور
    كه زنور روح باشد متّصل
    روشن او، زان شعله تابنده است
    باشد آن قنديل پر ضوء و بها
    مر فروزان گشته آن روشن چراغ
    پس مبارك باشد آن نيكو شجر
    نفس قدسيه است مانا آن درخت
    شرقى و غربى نباشد بلكه آن
    بين شرق روح و غرب جسم او
    نه وجودش واجب آمد نه محال
    هستش اخلاق و عمل نفع و ثمر
    هم دگر نور وجود و نور عقل
    يا كه هم بر نور استعداد خود
    مى نمايد حق به نور خويشتن
    حق مثلها را زند هر جابه جاش
    تا كه در يابند مردم از مثل
    حقّ به هر چيزى است دانا بالتّمام
    داند آنچه كرده خلق از هر مقام (302)



  • آفرينش جمله زاو روشن جبين
    زين يكى كاشيا ز وى دارد ظهور
    مر منوّر ماسوى را در ضياست
    نور نبود جز به معناى وجود
    هستئى نبود به جز هستى او
    چون شكست آن نيست چيزى غير آب
    بين چه ماند بعد از او باقى دگر
    حقّ بود پاك از نشان ممكنات
    بلكه اشياء جز نمودى هيچ نيست
    همچو مشكات است بى نقص و زوال
    چون جسد كان روشن است از نور روح
    روشنى روح از آن تابد برون
    يعنى آن قلب منوّر در ظهور
    همچو قنديل از چراغ مشتعل
    غير خود را روشنى بخشنده است
    چون بزرگ استاره اندر سما
    از درختى كوست زيتون در سراغ
    هم كثير النفع در دُهْن و اثر
    در فضاى قلب بر گسترده رخت
    هست او خود اين و آن را در ميان
    باشد اندر كرّ و فرّ و هاى و هو
    شد به لا شرقى و لاغربى مثال
    و آن كمالات و ترقّى در اثر
    هست از نور على نورت به نقل
    آن كمال حاصلت افزوده شد
    هركه را خواهد هدايت بر علن
    مى كند معقول را محسوس و فاش
    آنچه مقصود است بى نقص و خَلَل
    داند آنچه كرده خلق از هر مقام (302)
    داند آنچه كرده خلق از هر مقام (302)



وجه تشبيه

در اين آيه شريفه ، نور الهى كه همان نور (هدايت و ايمان ) است به (چراغدانى ) تشبيه شده است كه در آن (چراغى پر فروغ ) باشد و آن چراغ در (شيشه اى بلورين ) قرار گيرد و با روغنى صاف و خالص يعنى (روغن درخت زيتون ) افروخته شود.

بدين ترتيب (چهار عامل ) براى استفاده كامل از نور چراغ ذكر شده است :

1 (مشكاة )، يعنى چراغدان و محفظه اى كه در قديم معمول بود و چراغها را براى محفوظ ماندن از مزاحمت باد و طوفان در آن مى نهادند.

2 (زُجاجة )، يعنى شيشه بلورين و حبابى كه روى چراغ گذاشته مى شد تا هم شعله را محافظت كند و هم گردش هوا را از طرف پايين به بالا تنظيم نمايد تا بر نور و روشنايى شعله بيفزايد.

3 (مصباح )، يعنى خود چراغ كه مركز پيدايش نور بر فتيله آن است .

4 (مادّه انرژى زا)، كه عبارت است از همان روغن درخت مبارك زيتون .

جمله (يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَرَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَلاَ غَرْبِيَّةٍ) اشاره به همين مادّه انرژى زاى فوق العاده مستعدّ براى چراغ است . چرا كه (روغن زيتون ) از درخت پر بار و پر بركتى گرفته شود، يكى از بهترين روغنها براى اشتعال است ، آن هم درختى كه نه در جانب شرق باغ و كنار ديوارى قرار گرفته باشد و نه در جانب غرب كه تنها يك سمت آن آفتاب ببيند و در نتيجه ميوه آن نمى رسيده و نيمه نارس و روغنش ناصاف گردد، بلكه تمام جوانب آن به طور مساوى در معرض ‍ تابش نور آفتاب باشد تا هم ميوه اش كاملاً رسيده باشد و روغنش صاف و خالص شود.

(نور ايمان ) كه در قلب مؤ منان است ، داراى همان (چهار عملى ) است كه در يك چراغ پرفروغ موجود است :

(مصباح )، همان شعله هاى ايمان است كه در قلب مؤ من آشكار مى گردد و فروغ هدايت از آن منتشر مى شود.

(زجاجة )، و حباب ، قلب مؤ من است كه ايمان را در وجودش تنظيم مى كند.

(مشكات )، سينه مؤ من و يا به تعبير ديگر مجموعه شخصيّت و آگاهى و علوم و افكار اوست كه ايمان وى را از گزند طوفان حوادث مصون مى دارد.

/ 63