3- مَثَل پشه
(إِنَّ اللَّهَ لاَيَسْتَحْىِى اءَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا(23) بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَاءَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ فَيَعْلَمُونَ اءَنَّهُ ا لْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَاءَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَ آ اءَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلاًيُضِلُّبِهِى كَثِيرًا وَيَهْدِى بِهِى كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِى إِلا ا لْفَسِقِينَ).(24)(خداوند از اين كه (به موجودات ظاهراً كوچكى مانند) پشه و حتى كمتر از آن ، مثال بزند، شرم نمى كند. (در اين ميان ) آنان كه ايمان آورده اند، مى دانند حقيقتى است از طرف پروردگارشان ، و امّا آنها كه راه كفر را پيموده اند، (اين موضوع را بهانه كرده ،) مى گويند: منظور خداوند از اين مثل چه بوده است ؟! (آرى ،) خدا جمع زيادى را با آن گمراه و گروه بسيارى را هدايت مى كند، ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى سازد!).
زد به لا يَسْتَحْيى آن شاه اجل
كافران گويند زان مقصود چيست
هست مغبون آن كه او بربال بقّ
بهر قومى هم به يَهْدى كثير
هم فزايدشان ز قرآن بر ضلال
گشتشان نور قبول از قلب سلب
نيست ممنوع آن مثالى كز حقّ است
نزد حقّ وان كس كه او اهل حقّ است
زان يضِلُّ گفت سلطان نصير
فاسق از دنيا نگيرد جز وبال
شد صفات نفسشان غالب به قلب
بعدشان بر بعد، از قرآن فزود
پس به مافوقش كه آن بال بقّ است (25)
يعنى اين دنيا كم از بال بقّ است
يافت زان اهل هدايت انتباه
كه بود آن قلب دونشان واژگون
وَز دَمِ شيطانى اندر آتشند
بر بعوضه اهل دنيا را مثل
غير دنيا و اهل آن مقصود نيست
گمرهان را زان فزايد اشتباه
زان نشد گمره كس اِلاّ فاسقون
سركش از رحمان و با شيطان خوشند
بعدشان بر بعد، از قرآن فزود
بعدشان بر بعد، از قرآن فزود
منظلم تر شد دل ظلمت نمود(26)
شاءن نزول و وجه تشبيه
جمعى از مفسّران از (ابن عباس ) درباره شاءن نزول آيه فوق چنين نقل كرده اند:هنگامى كه خداوند در آيات گذشته پيرامون اوصاف منافقين ، دو مثال (آتش و باران ) را بيان كرد، منافقين گفتند: خداوند برتر و بالاتر از اين است كه چنين مثالهايى بزند، و به اين طريق در (وحى ) بودن قرآن اظهار ترديد كردند. در اين موقع ، آيه بالا نازل شد و به آنها پاسخ داد.بعضى ديگر گفته اند: هنگامى كه در آيات قرآن ، مثالهايى به (ذباب ) (مگس ) و (عنكبوت ) نازل گرديد، جمعى از مشركان اين موضوع را بهانه قرار داده ، زبان به اعتراض گشودند و مسخره كردند كه اين چگونه (وحى ) آسمانى است كه سخن از (عنكبوت) و(مگس ) مى گويد؟ آيه فوق نازل شد و با تعبيراتى زنده به آنها جواب داد.(27)بعضى از مفسران مى گويند، تعبير به (يستحيى ) در آيه ، احتمال دارد در مقابل سخن كافران باشد كه مى گفتند:(اءَما يَسْتَحْيى رَبُّ مُحَمَّدٍ اءَن يضربَ مثلاً بِالذُّبابِ وَالْعَنْكَبوُتِ؛ آيا خداى محمّد شرم نمى كند كه در كتاب خود به مگس و عنكبوت مثال بزند).خداوند در جواب آنان فرمود: (إِنَّ اللَّهَ لاَيَسْتَحْىِى اءَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ).كافران و بهانه جويان خُردى پشه يا مگس را وسيله استهزاى قرآن و اعتراض به آن قرار داده بودند، در صورتى كه :