سرآغـاز - اماکن سیاحتی و زیارتی دمشق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اماکن سیاحتی و زیارتی دمشق - نسخه متنی

اصغر قائدان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سرآغـاز

سوريه كنونى كه در گذشته، همراه با كشورهاى اردن، لبنان، فلسطين اشغال، بخشى از سرزمين شام محسوب مى شد، سابقه اى بس دراز در تاريخ دارد كه مورخان، اين قدمت را به حدود پنج هزار سال پيش مى رسانند. از آنجا كه اين سرزمين در طول مدت ياد شده، از فرهنگ و تمدن درخشانى برخوردار بوده، آثار و نشانه هايى از اين تمدن بر جاى گذاشته است. قبل از فتح اين كشور به دست مسلمانان، اقوام مختلفى از جمله، اقوام سامى آمورى، آرامى، مصرى، آشورى، بابلى، يونانى، رومى و ايرانى كه هر از چند گاهى اين كشور را سكونت گاه خويش نموده و يا آن را در معرض تاخت و تاز قرار داده اند، نشانه هايى از تمدن خاص خويش را براى اعصار بعدى به يادگار گذاشته اند.

با فتح شام در سال سيزده يا شانزده هجرى به وسيله سپاه اسلام، فرهنگ
غنى اين دين جديد بر تمدنهاى چندين سده اقوام مذكور غلبه يافت.
از اين پس آثار تاريخى اين منطقه، صبغه اى اسلامى يافته و رنگ
و بويى ديگر به خود گرفت.
از يك سو علاقه ساكنان تازه مسلمان و حاكمان اسلامى آن به اين دعوت جديد و از سوى ديگر پويايى تمدن اسلام، نيروى محركه و فعالى در ميان آنان پديد آورد تا براى تثبيت و تحكيم اين دين، به ساخت و احداث مساجد، ابنيه مذهبى، مدارس، دارالقرآن ها و...
بپردازند كه امروزه صدها اثر تاريخى در اين خصوص زينت بخش آن سرزمين هستند. حضور دهها تن از صحابه و تعدادى از بازماندگان اهل بيت رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(س) و مهاجرت ايشان به اين ناحيه براى نشر عقايد اسلام و سرانجام خاكسپارى آنان در آن جا، ناخودآگاه انبوه مقابر و مشاهد متبركه اى را بوجود آورد كه امروزه پس از گذشت قرنها، بسيارى از مسلمانان، مشتاقان و ارادتمندان اهل بيت را براى زيارت اين قبور، بويژه مرقد مطّهر زينب كبرى و رقيه بنت الحسين سلام الله عليها از اقصى نقاط عالم و نيز ايران اسلامى بسوى خود مى كشاند.

حادثه جانفزا و مصيبت بار كربلا و ورود كاروان اسيران اهل بيت و نيز سرهاى مقدس شهداى عاشورا به دمشق، مظلوميت شيعه در اين سرزمين را به تصوير كشانيده و آثار مرتبط با آن واقعه دردناك در اين كشور، دل هر مسلمانى را به درد و چشم هر بيننده اى را به اشك مى آورد، گويى آن حادثه دوباره پا به عرصه وجود نهاده است.

در قرنهاى پنجم و ششم هجرى كه مقارن با جنگهاى صليبى بود، حكام بسيار مقتدر و ديندارى در اين كشور بر اريكه سلطنت نشسته و پرچم جهاد عليه صليبى ها و روميان را برافراشتند. كسانى چون نورالدين محمود زنگى شهيد، سلطان صلاح الدين ايوبى، ملك عادل ايوبى، ملك ظاهر بيبرس، سيف الدوله حمدانى و... از افتخارات عالم اسلامى بودند كه نه تنها امور جنگى و نظامى را در رأس اقدامات خود قرار داده و به ايجاد پايگاههاى نظامى، ساخت قلعه ها، حفر خندق ها و... پرداختند بلكه بخاطر عشق وافرى كه به گسترش و تحكيم

اسلام و تمدن افتخارآفرين آن داشتند نسبت به ايجاد ابنيه هاى مذهبى و فرهنگى، اعم از مساجد، مدارس و... اهتمامى جدى ورزيدند كه امروزه وجود صدها اثر تاريخى از آن دوران بيانگر اين مدعاست.

در قرون بعدى، مماليك و سرانجام تركان عثمانى پس از استيلا بر اين سرزمين، سياست پيشگامان خود را تداوم بخشيده و ضمن حفاظت و بازسازى آن آثار اسلامى، به احداث ابنيه هاى ديگرى نيز پرداختند.
امروزه هر انسانى كه به اين كشور گام مى نهد، در جاى جاى آن آثارى از قرنها فرهنگ و تمدنى درخشان مشاهده مى كند و كمتر كسى از اهل علم است كه از اين همه اعجاب غرق در حيرت و شگفتى نگردد. صدها و هزاران اثر تاريخى از دوران قبل و بعد از اسلام در دمشق و ساير استانهاى سوريه، با سكوت خويش از هزاره ها و سده ها سخن مى گويند و راست گفته اند كه تاريخ، پرونده ملى ملتها و عامل بقا و سند مالكيت آنان است و بايد گفت آثار و اماكن تاريخى نيز اوراق اين پرونده و مهر سند اين مالكيت است.

مورخان عرب و بويژه تاريخنگاران شام، منابع و تأليفات ارزشمندى در مورد اين سرزمين برجاى گذاشته اند ليكن هر يك به ابعاد خاصى از تاريخ و يا مقطع و دوره اى خاص و يا شهرى معين از آن توجه داشته و كمتر تمامى ابعاد و دوره هاى تاريخى و يا تمامى كشور را مورد تشريح قرار داده اند. در عصر حاضر نيز محققانِ آن خطه، پيرامون پيشينه تاريخى خود قلمها برگرفته و اثرها به تحرير درآورده اند ولى آنان نيز به همان راه رفته و اثرى جامع و مانع ارائه نكرده و بعضى نيز بر اساس سلائق مذهبى و اعتقادى خود، از شرح و توصيف آثار مرتبط با شيعه طفره رفته و يا به عمد آنها را ناديده گرفته اند.

در سالهاى اخير نيز بعضى از محققان شيعه در ايران دست به تأليفاتى در اين خصوص زده اند ليكن آنان توجه خود را بيشتر به اماكن منسوب به شيعه و يا شهر دمشق معطوف ساخته اند. خلل و كاستى هايى كه در اين مورد وجود داشت ضرورى مى نمود تا تحقيقى عميق، علمى، همه جانبه و مستند پيرامون آثار تاريخى و اسلامى تمامى نواحى اين كشور ارائه گردد تا دانش پژوهان و علاقمندان به مسائل تاريخى و هنرى، از تمامى ابعاد و جوانب مورد نظر بهره مند گشته و سياحان و بويژه زائران مرقد منور زينب كبرى، عقيله بنى هاشم و رقيه بنت الحسين عليهماالسلام با بينشى كافى و وافى به اين كشور گام نهند.

شايان گفتن است كه تمامى آثار توصيف شده در اين تحقيق، جز اندكى، از نزديك مورد بازديد و مطالعه و بررسى نگارنده قرار گرفته و بطور مستقيم تشريح گشته اند.

در پايان بر خورد لازم مى بينم از امكاناتى كه بعثه مقام معظم رهبرى در امور حج و زيارت و بويژه معاونت محترم آموزش و تحقيقات براى سفر تحقيقاتى حقير به اين كشور فراهم آورده و نيز به چاپ اين اثر اهتمام ورزيده اند، سپاسگذارى نموده و موفقيت آنان و نيز همسفران و همكاران گرامى در واحد سمعى و بصرى و صدا و سيماى جمهورى اسلامى را از خداوند منان مسئلت نمايم.

/ 188