غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

هاتف اصفهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • گفتم نگرم روى تو گفتا به قيامت
    گفتم چه خوش از كار جهان گفت غم عشق
    هر جا كه يكى قامت موزون نگرد دل
    در خلد اگر پهلوى طوبيم نشانند
    عمرم همه در هجر تو بگذشت كه روزى
    دامن ز كفم مي كشى و مي روى امروز
    امروز بسى پيش تو خوارند و پس از مرگ ناصح كه رخش ديده كف خويش بريده است
    ناصح كه رخش ديده كف خويش بريده است



  • گفتم روم از كوى تو گفتا به سلامت
    گفتم چه بود حاصل آن گفت ندامت
    چون سايه به پايش فكند رحل اقامت
    دل مي كشدم باز به آن جلوه ى قامت
    در بر كنم از وصل تو تشريف كرامت
    دست من و دامان تو فرداى قيامت
    بر خاك شهيدان تو خار است علامت هاتف به چه رو مي كندم باز ملامت
    هاتف به چه رو مي كندم باز ملامت


/ 91