زهى از رخ تو پيدا همه آيت خدايي - غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

هاتف اصفهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زهى از رخ تو پيدا همه آيت خدايي





  • زهى از رخ تو پيدا همه آيت خدايى
    نسپردمى دل آسان به تو روز آشنايى
    نبود به بزمت اى شه ره اين گدا همين بس
    همه جا به بي وفايى ملند خوب رويان
    تو درون پرده خلقى به تو مبتلا ندانم
    شد از آشناييش جان ز تن و كنون كه بينم
    گرهى اگر چه هرگز نگشوده ام طمع بين همه آرزوى هاتف تويى از دو عالم و بس
    همه آرزوى هاتف تويى از دو عالم و بس



  • ز جمالت آشكارا همه فر كبريايى
    خبريم بودى آن روز اگر از شب جدايى
    كه به كوچه ى تو گاهى بودم ره گدايى
    تو ميان خوبرويان ملى به بي وفايى
    به چه حيله مي برى دل تو كه رخ نمي نمايى
    دل آشنا ندارد خبرى ز آشنايى
    كه ز زلف يار دارم هوس گره گشايى همه كام او برآيد اگر از درش درآيى
    همه كام او برآيد اگر از درش درآيى


/ 91