غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

هاتف اصفهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • بي مهرى اگر چه بي وفا هم
    بيگانه و آشنا ندانى
    پيش كه برم شكايت تو
    بس تجربه كرده ام ندارد
    در وصل چو هجر سوزدم جان
    اى گل كه ز هر گلى فزون است
    شد فصل بهار و بلبل و گل
    با هم ستم است اگر نباشيم جز هاتف بي نوا در آن كوى
    جز هاتف بي نوا در آن كوى



  • جور از تو نكو بود جفا هم
    بيگانه كشى و آشنا هم
    كز خلق نترسى از خدا هم
    آه سحرى ار دعا هم
    از درد به جانم از دوا هم
    در حسن، رخ تو در صفا هم
    در باغ به عشرتند با هم
    چون بلبل و گل به باغ ما هم شاه آمد و شد كند، گدا هم
    شاه آمد و شد كند، گدا هم


/ 91