غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

هاتف اصفهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • به ره او چه غم آن را كه ز جان مي گذرد
    از مقيم حرم كعبه نباشد كمتر
    نه ز هجران تو غمگين نه ز وصلت شادم
    دل بيچاره از آن بيخبر است ار گاهى
    آه پيران كهن مي گذرد از افلاك چون ننالم كه مرا گريه كنان مي بيند
    چون ننالم كه مرا گريه كنان مي بيند



  • كه ز جان در ره آن جان جهان مي گذرد
    آنكه گاهى ز در دير مغان مي گذرد
    كه بد و نيك جهان گذران مي گذرد
    شكوه از جور تو ما را به زبان مي گذرد
    هر كجا جلوه ى آن تازه جوان مي گذرد به ره خويش و ز من خنده زنان مي گذرد
    به ره خويش و ز من خنده زنان مي گذرد


/ 91