غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

هاتف اصفهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • كدام عهد نكويان عهد ما بستند
    خدا نگيردشان گرچه چاره ى دل ما
    نخست چون در ميخانه بسته شد گفتم
    مكن به چشم حقارت نظر به درويشان
    حريف عربده ى مى كشان نه اى اى شيخ
    غم بتان به همه عمر خوردم و افسوس ز جور مدعيان رفت از درت هاتف
    ز جور مدعيان رفت از درت هاتف



  • به عاشقان جفاكش كه زود نشكستند
    به يك نگاه نكردند و مي توانستند
    كز آسمان در رحمت به روى ما بستند
    كه بي نياز جهانند اگر تهى دستند
    به خانقاه منه پا كه صوفيان مستند
    كه آخر از غمشان مردم و ندانستند غمين مباش گر او رفت ديگران هستند
    غمين مباش گر او رفت ديگران هستند


/ 91