از جمله عواملى كه بايد در شمار ناهنجاريهاى بازدارنده مورد توجه قرار داد، خودبينى، خودپسندى و رضايت خاطر از انديشه و عملكرد خويش است. اعتماد به نفس و اعتقاد به توانايى از لازمه هاى موفقيت است اما خلط اين ويژگى لازم با آفتى چون «عُجب» و خودپسندى را بايد نشانى از عدم درك و شناخت واقعيت انسانى شخص شمرد(15). شناخت صحيح خود و جامعه و توان پيش بينى مسيرى درست، نيازمند برخوردارى از داده ها و تجربيات بسيارى است كه بايد اندوخت. و پرواضح است «عُجب» آفتى بس بزرگ در اين مسير است. شكل گيرى صحيح شخصيت انسانى، منوط به خِرَدورزى و شوق دريافت رهنمودها و انديشه هاى ديگران است. غرورى كه حاكى از ستايشگرى خويش است و خودپسندى كه نشانه بى نيازى از اين و آن است، خردورزى جوان را سخت آفت زده مى كند، چنان كه فرمود:عجب و خودپسندى، آفت خرد است (16).