صفت چوگان باختن سلامان - اورنگ دوم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اورنگ دوم - نسخه متنی

نور الدین عبد الرحمان جامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفت چوگان باختن سلامان





  • صبحدم چون شاه اين نيلى تتق
    شه سلامان، مست و نيم خواب
    با گروهى از نژاد خسروان
    هر يكى در خيل خوبان سرورى
    صولجان بر كف، به ميدان تاختى
    يك به يك چوگان زنان جوياى حال
    گرچه بودى زخم چوگان از همه
    گوى بردى از همه با صد شتاب
    آري، آن كس را كه دولت يار شد هيچ چوگان زير اين چرخ كبود
    هيچ چوگان زير اين چرخ كبود



  • بارگى راندى به ميدان افق
    پاى كردى سوى ميدان در ركاب
    خردسال و تازه روى و نوجوان
    آفت ملكى بلاى كشورى
    گوى زرين در ميان انداختى
    گرد يك مه حلقه كرده صد هلال
    بود چابك تر سلامان از همه
    گوى مه بود و سلامان آفتاب
    وز نهال بخت برخوردار شد، گوى نتواند ز ميدانش ربود
    گوى نتواند ز ميدانش ربود


/ 37