تنگ شدن كار بر سلامان از ملامت بسيار و گريختن با ابسال - اورنگ دوم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اورنگ دوم - نسخه متنی

نور الدین عبد الرحمان جامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تنگ شدن كار بر سلامان از ملامت بسيار و گريختن با ابسال





  • هر كجا از عشق جانى در هم است
    خاصه عشقى كه ش ملامت يار شد
    از ملامت سخت گردد كار عشق
    بي ملامت عشق ، جان پروردن است
    چون سلامان آن ملامت ها شنيد
    مهر ابسال از درون او نكند
    جانش از تير ملامت ريش گشت
    مي بكاهد از ملامت جان مرد
    مي توان يك زخم خورد از تيغ تيز
    روزها انديشه كارى پيشه كرد
    با هزار انديشه در تدبير كار كرد خاطر از وطن پرداخته
    كرد خاطر از وطن پرداخته



  • محنت اندر محنت و غم در غم است
    گفت و گوى ناصحان بسيار شد
    وز ملامت شد فزون تيمار عشق
    چون ملامت يار شد خون خوردن است
    جان شيرينش ز غم بر لب رسيد
    ليك شورى در درون او فكند
    در دل اندوهى كه بودش بيش گشت
    صبر بر وى كى بود امكان مرد؟
    چون پياپى شد، چه چاره جز گريز؟
    بارها در كار خويش انديشه كرد
    يافت كارش بر فرار آخر قرار محملى از بهر رفتن ساخته
    محملى از بهر رفتن ساخته


/ 37