در وصف نوروز و مدح خواجه احمدبن عبدالصمد وزير - قصاید و قطعات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید و قطعات - نسخه متنی

ابو النجم احمد بن قوص منوچهری دامغانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در وصف نوروز و مدح خواجه احمدبن عبدالصمد وزير





  • نوروز روز خرمى بيعدد بود
    مجلس به باغ بايد بردن، كه باغ را
    آن برگهاى شاسپرم بين و شاخ او
    نرگس بسان حلقه ى زنجير زر نگر
    اندر ميان لاله، دلى هست عنبرين
    آن خاك هست والد و گل باشدش ولد
    ابر گهرفشان را هر روز بيست بار
    خورشيد چون نبرده حبيبى كه باحبيب
    چشم خجسته را مژه زرد و ميان سياه
    سنبل بسان زلفى با پيچ و با عقد بادام چون شيانى بارد به روز باد
    بادام چون شيانى بارد به روز باد



  • روز طواف ساقى خورشيد خد بود
    مفرش كنون ز گوهر و مسند زند بود
    چون صدهزار همزه كه بر طرف مد بود
    كاندر ميان حلقه ى زرين وتد بود
    دل عنبرين بود، چو عقيقين جسد بود
    بس رشد والدى كه لطيفش ولد بود
    خنديدن و گريستن و جزر و مد بود
    گاهيش وصل و صلح و گهى جنگ و صد بود
    پرده زبرجدين و عقيقين رمد بود
    زلف آن نكو بود كه به پيچ و عقد بود چون دست راد احمد عبدالصمد بود
    چون دست راد احمد عبدالصمد بود


/ 105