بـعـد از پـيـروزى انـقـلاب اسـلامى و شكست سياست دوستونى امريكا در منطقه خليج فارس كه ايـران سـتـونـى نـظـامـى و اصـلى آن را تـشـكـيل مى داد، از يك سو و تجاوز شوروى سابق به افـغـانـسـتـان و آغـاز جـنـگ تـحـميلى عراق عليه ايران از سوى ديگر، باعث شد كه حاكمان محلى كشورهاى حوزه جنوبى خليج فارس و حاميان غربى آنها بويژه امريكا به فكر افتادند تا با سـيـاسـت جـديـدى بـراى حـفـظ امينت اين كشورهاى كوچك ولى نفت خيز در پيش گيرند؛ از اين رو، شـوراى هـمكارى خليج فارس با شركت شش كشور عربستان ، كويت ، بحرين ، امارات ، قطر و عـمـان در 25 ماهه مه 1981 م / 1360 هـ . ش تشكيل گرديد و سران اين شش كشور منشور آن را امضا كردند.(514)از آغـاز تشكيل شوراى همكارى خليج فارس ، روابط خارجى جمهورى اسلامى با كشورهاى عضو ايـن شـورا تـحـت تـاءثـيـر مـوضـع گـيـريـهـاى شـورا در قـبـال نـظـام نـوپـاى جـمـهـورى اسـلامـى قـرار گـرفـت كـه در ايـن قـسـمـت بـطـور اجمال به آن اشاره مى كنيم .
الف ـ عربستان
عـربـستان سعودى مهمترين عضو شوراى همكارى خليج فارس و در واقع هدايت كننده اين شورا و سـيـاسـتـهـاى آن عـليـه جـمـهـورى اسـلامى ايران بود. به همين علت روابط خارجى كشورمان با پـادشـاهـى سـعـودى در دوران پـس از تـشـكـيـل شـوراى همكارى خليج فارس از چشم انداز چندان مـطـلوبـى بـرخـوردار نـبـوده ، هـمـواره دچـار نوسانات و چالشهاى زيادى شده است كه از قطع كامل تا برقرارى در سطح سفير بوده است .هـر چـنـد ايران و عربستان سعودى بنا به دلايل ايدئولوژيكى ، سياسى ، اقتصادى ، نظامى و وابـسـتـگـى بـى چـون و چـراى عـربـسـتـان بـه امـريـكـا و اسـتـقلال كامل ايران ، داراى اختلافهاى عميقى با يكديگر بودند، اما بنا به دلايلى كه مهمترين آنـهـا عـضـويـت هر دو كشور در اوپك و سازمان كنفرانس اسلامى و اعزام سالانه چندين هزار زائر بـه خـانـه خـدا و شـركـت در مـراسم سياسى ـ عبادى حج است ناچار بودند تا حدودى سياستهاى مـخـالف هـمـديـگـر را تـحمل كرده و يا با تسامح و تساهل با آن برخورد كنند. اما در پاره اى از مـواقـع بـه زعـم مـوارد مـذكـو روابـط دو كـشـور بـه قـطـع كامل سياسى نيز منجر شده است كه دردنـاكـتـريـن آنـهـا حـادثـه جـمـعـه خـونـيـن مـكـه در سـال 1366 ه ش (515)بـود كه آل سـعـود در يـك حمله وحشيانه كه توسط آمريكا طراحى شده بود، زائران ايرانى خانه خدا را بـه خـاك و خـون كـشـيـد و بـيـش از چـهـارصد نفر از آنان را به جرم شركت در مراسم برائت از مشركين قتل عام كرد.ايـن حـادثـه هـولنـاك ، سواى رنگ سياسى آن بى حرمتى به خدا و حرم اءمن الهى بود و خشم و انـزجـار مـسلمانان ، بويژه ايرانيان را نسبت به حاكمان عربستان برانگيخت و امام (ره ) طى يك بـيانيه شديد اللحن آن را محكوم كرد و آل سعود را به باد انتقاد گرفت و رسوا ساخت . طبيعى است كه در چنين شرايطى روابط دو كشور قطع شود.در سـال 1370 ه . ش روابـط سـيـاسـى جـمـهـورى اسـلامـى ايـران و عـربـسـتـان پـس از چهارسال قطع رابطه دوباره برقرار گرديد و سفارتخانه هاى دو كشور بازگشايى شد. از آن تـاريـخ بـه بـعـد و بـويـژه بـعد از پايان جنگ كويت ، روابط سياسى دو كشور به سوى بهبودى نسبى در حال پيشرفت است .
ب ـ كويت
روابـط سياسى جمهورى اسلامى ايران با شيخ نشين كويت نيز پس از پيروزى انقلاب اسلامى داراى فـراز و نـشـيبهاى زيادى بوده است . هر چند كشور كويت از ميان كشورهاى خليج فارس از جـمـله اوليـن كشورهايى بود كه جمهورى اسلامى ايران را به رسميت شناخت و زمينه هاى خوبى بـراى افـزايـش سـطـح روابـط دو كـشـور نـيـز وجـود داشـت . امـا پـس از آغـاز جـنـگ تـحـمـيلى و تـشـكـيـل شـوراى هـمكارى خليج فارس وحمايتهاى بى دريغ آن از عراق ، كويت نيز از جمله كمك دهـندگان بسيار مهم به عراق در جنگ تحميلى بود. ازاين رو، روابط دو كشور نيز تحت الشعاع سـيـاسـتـهـاى خـصمانه شوراى همكارى خليج فارس عليه ايران قرار گرفت و دچار نوسانات شديدى شد.(516)تجاوز رژيم عراق به كويت و محكوميت عراق از سوى ايران و سياست مدبرّانه مقامهاى ايران در جـنـگ